بسم الله النّور
مقدمه
امام خمینی رحمة الله علیه پاردایم «نه شرقی نه غربی» را با محوریت «اسلام ناب» برای مسیر انقلاب اسلامی ترسیم کردند. در آن دوره زمانی دو تفکر شرقی با محوریت مارکسیسم و کمونیسم و غربی با محوریت لیبرالیسم بر جوامع سیطره داشتند.
در شرایط فعلی و در زمان زعامت امام خامنهای حفظهالله، پارادایم نه شرقی و نه غربی به دو ابر پارادایم خداگرایی و بشرگرایی تغییر کرده اند و مواجههی حق و باطل در عرصهی جهانی، صورت عینیتری پیدا کرده است. اسلام ناب، نمود اصلی در پارادایم خداگرایی به عنوان حق و ایمان مطلق، و لیبرالیسم به عنوان یکی از ارکان اصلی اومانیسم، به عنوان کفر و باطل در مقابل هم قرار گرفتهاند. این تنازع و تقابل حق و باطل در تمام صور و ارکان این دو ابرپارادایم، ظهور و بروز دارد.
گفتمان مستکبرین و مستضعفین که توسط امام راحل بسط پیدا کرد نیز در ساختار تقابل حق و باطل تعریف میگردد. در جهان امروز گفتمان استیلاطلب، گفتمان مستکبرینی است که در رأس آن ها شیطان بزرگ یعنی آمریکای جهان خوار قرار دارد و در مقابل، گفتمان حق و مستضعفین است که طبق وعدهی خداوند زمین به ارث آنان[1] درخواهد آمد و و غلبه و پیروزی نهایی با جبهه حق است. جبههی باطل در جهان، ساختار قدرتی را رقم زده است که اعتماد به آن مصداق کفر و رویگردانی از آن مصداق اتمّ و اکمل ایمان است. زیرا مؤمن کسی است که اعتماد و رجاء واثقش به خداوند کبیر متعال باشد.
مستکبرین عالم و در رأس آنان آمریکا به عنوان شیطان بزرگ و اعوان و انصارش، سیستمهایی را برای اعمال قدرت و سلطه ی خود برای اداره ی جهان ترسیم کرده اند[2].
ساختار مرکز عملیات نظامی-غیر نظامی آمریکا