بسم الله النور
دوستانی که مادری ظرفیتی برای کمال 1 رو نخوندن حتما بخونن و بعد ادامه رو در اینجا مطالعه کنند.
خدایی که خالق ماست، ما را برای رسیدن به هدفی خلق کرده و خلقتش بی هدف نبوده است.
وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ 56 ذاریات
نیافریدم جن و انس را مگر براى اینکه مرا عبادت نمایند.
پس با این تعبیر هدف خلقت ما از جانب خداوند متعال «عبودیت» هست و ما باید نسبت به خداوند عبد باشیم.
چون عبد بودن ما هدف خلقت ماست این عبودیت باید در تمام زندگیمان بروز و ظهور داشته باشد و هیچ گاه نمی توان درصدی برای میزان عبودیت پیدا کرد و گفت، مثلا من این قدر درصد از زندگیم را عبد هستم، بلکه شالوده ی حیات ما برای رسیدن به مقصد فلاح و سعادت «عبودیت» هست و اساس زندگیمان باید مبتنی بر عبد بودنمان نسبت به خداوند متعال تعریف شود.
مثلا حضرت زهرا (س) و حضرت علی (ع) شرط ازدواجشان را «نعم العون فی طاعة الله» بیان می دارند که خود گویای مستولی بودن وجه عبودیت در تمام مراحل زندگی است.
سپس خداوند در مقام خالقیت، بنا به حکمتش ما را در هیئت زن یا مرد خلق کرده است که هردو در «نفس واحده» اشتراک دارند و خداوند بنا به انسانیتشان ویژگی های مشترکی را به هردو جنس اعطا کرده است.
خداوند در خلقت جسم زن و جسم مرد ویژگی ها و ظرفیت هایی منحصر به فرد قرار داده تا مرد و زن از این ظرفیت ها استفاده کرده و به سعادت برسند.
حال می رسیم به مثالی که در مطلب قبل زده شد.
خداوند به مثابه سیستم عامل، «فطرت» را با جسممان همراه کرده، تا بتوانیم با استفاده از بستر فطرت، حیات طیبه را برای خود رقم بزنیم.
سخت افزار سیستم عامل «فطرت» که «جسم مادی» ماست ویژگی ها و ظرفیت های منحصر به فردی دارد که به ما کمک می کند با آن طی طریق کرده و سعادت یا شقاوت خود را رقم بزنیم.
ظرفیت مهر و محبت، عاطفه، زیبایی جسمی، همسری، مادری و... همه ظرفیت هایی هستند که خداوند به همه ی ما داده است و ماییم که نحوه استفاده از آن را رقم می زنیم.
ما می توانیم با ظرفیت های جسمیمان بر بستر فطرت، فقط «کارهای روزمره مان» را انجام دهیم و قابلیت های جانبی این سیستم را استفاده کنیم و قابلیت های اصلیمان را بنا به انتخاب و اختیارمان معطل گذاشته و یا هر زمان تمایل داشتیم استفاده کنیم.
البته سیستم وجودی ما در هر مرحله از حیاتمان قابل ارتقاء است و ظرفیت های جدیدی را خداوند اضافه می کند. مثلا خداوند پس از «عقد زوجیت»، طرفیت «مودت و رحمت» را در هردو جنس جعل می کند تا پیوند زوجین مستحکم تر شود.
و یا این که خداوند با علقه ی زوجیت، ظرفیت «مادری» را به زن اضافه کرده تا با استفاده از این ظرفیت جدید بتواند کارکردهای درونی خود را بروز دهد.*
با این توضیح ظرفیت مهم وجود زن پس از «همسری»، «مادری» است که اگر از آن استفاده نکند یعنی یکی از قابلیت های وجودی خود را که مثل راه میانبری برای کمال است استفاده نکرده و در عوض برای خود و دیگران قابلیت های جانبی سیستم وجودش را (که البته در جای خود لازم و ضروری است) مطرح و پررنگ می کند تا ظرفیت اصلی وجودش را که با فطرتش حسش هم می کند، پنهان کند.
ظرفیت هایی مثل امکان حضور اجتماعی، تحصیل و ... ، همه ویژگی هایی هستند که مثل قابلیت های جانبی یک رایانه تعریف می شوند ولی ظرفیت های اصلی آن رایانه که مخترع برای آن هدف (مثلا طراحی گرافیک) رایانه را اختراع کرده چیز دیگری است که با استفاده از آن ظرفیت می توان گفت آن رایانه و سیستم کارکرد اصلی خود را دارد.
*در مورد این که نقش مادری چه تأثیری در رشد شخصیت خود مادر دارد حرف بسیار است که ان شاء الله در آینده به آن خواهم پرداخت.
*این مقاله در مورد فهم معانی واژگان و نقش هایی که به زنان نسبت داده شده مقاله ی خوبیه
حوزه ی معنایی واژه نساء در قرآن کریم
*عزیزان پاسخ همه ی نظرات شما داده شد.