بسم الله النور
خواستم روایتی در معرفی حضرت زهرا بگذارم...
گفتم هیچ معرفی ای از حضرت، بالاتر از معرفی حضرت حق تعالی نیست...
در حدیث کساء که همه می شناسیمش و برای رفع حاجت در جمع هایمان می خوانیم، نکته ای مهم نهفته است که کمتر کسی به این نکته توجه می کند.
پس از این که همه ی اهل بیت علیهم السلام در کنار پیامبر و تحت کساء ایشان جمع می شوند و پیامبر (ص) در حق اهل بیتشون دعا می کنند، جبرئیل از خداوند سوال می کند:
فَقالَ الاَْمینُ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ وَمَنْ تَحْتَ الْکِساَّءِ
پروردگارم چه کسانی تحت کساء هستند؟
فَقالَ عَزَّوَجَلَّ
پس خداوند عزوجل گفت،
هُمْ اَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ
آن ها اهل بیت نبوت و معدن رسالتند
هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها
آن ها فاطمه و پدرش و شوهرش و پسرانش هستند.
نکته ی مهم ماجرا در عبارت انتهایی و جایی که خداوند می فرماید: «هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها» قرار دارد.
خداوند در این عبارت فاطمه (س) را محور قرار می دهد و بقیه را در نسبت با ایشان معرفی می کنند و خداوند می گوید:
آن ها فاطمه اند...
و پدرش (حضرت رسول در نسبت پدری با حضرت زهرا)
و شوهرش (حضرت امیردر نسبت شوهری با حضرت زهرا)
و پسرانش (حسنین در نسبت فرزندی با حضرت زهرا)
...
در اینجا این نکته به فکر متبادر می شود که گویا اصالت با حضرت زهراست و بقیه در حول محوریت ایشان و در نسبت با ایشان تعریف می شوند.
آری او «آُمّ»* است...
اصلی است که سرچشمه ی ولایت ریشه در وجود او دارند...
و با این اصل و ریشه شجره نبوت و ولایت به ثمر نشسته است.
پ.ن: این مدت خودم یکی از قوانین وبلاگ و قول های قبلی ام را نقض کردم. حلالم کنید.
عید بر همه ی شما عزیزان خصوصا مادران و همسران عزیز مبارک.
* به هر چه که اصل و ریشه چیزى باشد یا او را ترتیب و اصلاح کرده باشد یا مبدأ و سر آغاز چیزى باشد أُمّ- گویند. (ترجمه مفردات الفاظ قرآن)