بسم الله الرّحمن الرّحیم
در ادامه مطلب گذشته به چند پرسش مطرحشده پاسخخواهم داد:
معنای نقص ایمان چیست؟
نقص در لغت به معنی «کم کردن» و «کم شدن» است.[1] برخی آن را در این عبارت «تفاوت» معنا کردهاند. این کلام حضرت بیانگر نوعی تفاوت میان زنان و مردان هست، اما معنی واژه نقص «تفاوت» نیست.
بعضی از عوام هم نقص را مترادف با نصف میدانند که صحیح نیست.
با توجه به معنی واژه نقص، نقصان ایمان زنان بهواسطه اینکه در ایام عادت نماز نمیخوانند و روزه نمیگیرند، به این معنی است که دوری از این عبادات موجب کمی و کاستی در ایمان میشود.
در حقیقت در این بیان امیرالمؤمنین علیهالسلام به «یکی» از عوامل نقصان ایمان که ویژگی خاص زنان است اشارهشده است و این بدان معنا نیست که تنها عامل نقصان ایمان فوت نماز و روزه در ایام حیض است و همچنین نمیتوان با توجه به عدم وجود این ویژگی در مردان آنها را دور از نقص ایمان دانست ؛ بلکه عوامل متعددی است که موجب نقص ایمان تمام انسانها اعم از زن و مرد میشود و در منابع روایی به آن اشارهشده است.
آیا این عبارت به این معناست که همه زنان نقص ایماندارند؟
خیر، همه زنان نقصان ایمان ندارند.
این سؤال را میتوان به شکل دیگری نیز مطرح کرد: «آیا همه زنان بهواسطه ایام عادت دچار نقص ایمان میشوند؟»
بله قطعاً.
پاسخ این دو سؤال که بهظاهر متناقضاند چگونه قابلجمع است؟
با تکمیل جواب این دو سؤال میتوان به یک پاسخ جامع رسید؛ همه زنان به یک اندازه نقصان ایمان ندارند، و همه زنان بهواسطه ایام عادت دچار نقص ایمان میشوند. به بیان سادهتر: «مراتب ایمانی زنان با یکدیگر متفاوت است و هرکدام در درجه و مرتبهای از ایمان قرار دارند و ایام حیض موجب کاستی ایمان در همه صنف زنان میشود.»
تفاوت مراتب ایمان یک اصل کلی برای همهی انسانهاست، علاوه بر اینکه برخی افراد به دلیل شرک و کفر از دایره ایمان خارجاند و جزء دسته مؤمنین و مؤمنات محسوب نمیشوند که بتوان برای آنها از شاخصهای نقصان و کمال ایمان استفاده کرد.
با این مثال میتوان به فهم موضوع نزدیک شد: ایمان زنی 100 نمره دارد، ایمان دیگری 70 و ایمان زنان دیگر 60، 50 20 و...، و هرماه 5 نمره از این ایمان کسر میشود. (علاوه بر این که با انجام اعمالی که جبران این نقص هست، از میزان این کاستی کم می شود)
در مقابل مردانی نمرات 100، 50 و 10 دارند در ایمان و این کسری ماهانه را ندارند.
با یک جمع و تفریق ساده[2] با احتساب کسری ماهانه، بازهم ایمان گروه زیادی از زنان از ایمان گروه زیاد دیگری از مردان بالاتر است. و البته ایمان گروهی از مردان از ایمان گروهی از زنان بالاتر است.
بر همه عوامل بالا، تمامی موارد دیگری که موجب نقصان ایمان میشوند را اضافه کنید، چه برای زنان و چه برای مردان.
خلاصه اینکه: «ایمان دارای مراتبی است که بهوسیله عواملی کموزیاد میشود و در اینجا حضرت صرفاً به یک عامل ویژه برای زنان اشاره کردند. و این به این معنی نیست که همه مردان دچار نقص ایمان نیستند و همه زنان ایمان کمتر از مردان دارند.»
مثال حقیقی برای توضیحات بالا این است: جامعه زمان حضرت اباعبدالله را تصور کنید، گروهی خارج از دایره ایمان و گروهی که حقیقتاً مؤمن بودند با مراتب مختلف، در رأس آنها شخص اباعبدالله و امام سجاد و علیاکبر و عباس بن علی علیهمالسلام و بقیه یاران حضرت، و زینب کبری سلامالله علیها بهعنوان شخص حاضر در کربلا و امالبنین که بهظاهر غایب بود اما بهواسطه تربیت مردانی از جنس حضرت ابوالفضل در کربلا حاضر بود. زنان عاشورایی ویژگی خاص زنانه را داشتند اما شخصی مانند حضرت زینب قطعاً در ایمان مرتبه بالاتری نسبت به بسیاری از یاران حضرت داشتند.
آیا این نقص قابل جبران یا برطرف شدن است؟
پاسخ واضح است، بله همهی موارد نقص ایمان در روایات قابل جبران است. برای برخی موارد جبران خاص ذکرشده و برای مواردی که این نقص به دلیل معصیت است جبران عام مطرحشده.
جبران خاص نماز فوتشده از زن حائض این است که در اوقات نماز خودش را تطهیر کند و به عبادت بپردازد و برای روزه، قضای آن را بهجا آورد.
برای نقص ایمان حاصل از معصیت هم جبران عام "توبه" است و با توجه به هر مورد، اعاده و قضای واجب فوتشده، توبه از معصیت و ترک آن، دادن کفاره و ... ذکرشده است.
بعدا نوشت: از جمله جبران های دیگر برای محرومیت ماهانه بانوان از عبادت این است که دختران شش سال زودتر به سن تکلیف می رسند؛ علاوه بر این که متوسط عمر زنان، پنج سال بیش از مردان است.
.
ادامه دارد ...
ان شاء الله