بسم الله الرّحمن الرّحیم
و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
در مطلب قبل، به سه گامی که موجب میشود انسان از انسانیت و تعادل خارج شده و دچار افراط یا تفریط شود اشاره شد. در این یادداشت به بخش دوم از گام سوم پرداخته خواهد شد.
ب: محدودیت بسیار به همراه سلب اختیار: روش دیگری که انسان را به حیوانیت و آزادی و راحتی افسارگسیخته سوق میدهد، محدودیت بدون برنامهریزی و خارج از اعتدال است. وقتی انسان را بهاندازهای محدود کنیم که به تأمین نیازهای ضروری و عادیاش نرسد، تبدیل به عقده میشود. «الانسان حریص بما منع» در اینجا مصداق دارد، یعنی اگر بشر را از رسیدن به نیازهای طبیعیاش منع کنیم، نسبت به آنها حریص میشود و این موجب برهم ریختن اعتدال وجودیاش خواهد شد.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
اسلام برای رفع ظلم هم راهکارهای پیشینی دارد و هم راهکارهای پسینی. راهکارهای پیشینی مجموعه اقداماتی هستند که احتمال وقوع ظلم را کم میکنند یا به صفر میرسانند. راهکارهای پسینی، موجب توقف ظلم و عدم گسترش آن میشوند. البته اصالت در اسلام با راهکارهای پیشگیریکننده از وقوع ظلم است. بزرگترین تضمین عدم وقوع ظلم در اسلام تقواست و انسانهای متقی. قانون و احکام پسینی، راهکار ثانوی اسلام برای ممانعت از ظلم است.
بسم الله النّور
در روایت داریم وقتی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه ظهور می کنند، همه گمان می کنند دین جدیدی آورده شده است.
سَأَلْتُهُ عَنْ سِیرَةِ الْمَهْدِیِّ کَیْفَ سِیرَتُهُ قَالَ یَصْنَعُ مَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) یَهْدِمُ مَا کَانَ قَبْلَهُ کَمَا هَدَمَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَمْرَ الْجَاهِلِیَّةِ وَ یَسْتَأْنِفُ الْإِسْلَامَ جَدِیدا»*
«خدمت حضرت صادق(ع) عرض کردم: سیره و رفتار مهدی چیست؟ فرمود: همان کاری را که رسول خدا(ص) انجام داد، مهدی هم انجام می دهد. بدعت های موجود را خراب می کند. چنانکه رسول خدا(ص) اساس جاهلیت را منهدم نمود، آنگاه اسلام را از نو بنا می کند.
ظن نزدیک به یقین بنده این است که یکی از موارد مهمی که دین را در نظر مردم و علما جدید جلوه می دهد مسائل و مباحث حقوق زن در اسلام است.
انقدر که انسان نظرات رنگارنگ می خواند و می شنود!
در این عبارت تأمل کنید:
قطعا اگر تفریط گذشتگان در مورد مسائل زنان نبود، افراط فمینیسم در جامعه ما اجازه ظهور و بروز پیدا نمی کرد.
*بحارالانوار، ج 52، ص 353
بسم الله النّور
کتاب دروغهایی که زنان باور میکنند و حقایقی که آنها را آزاد میسازد در نوع خود کتاب جالبی است که برای فرهنگ غربی نوشته شده است، اما به دلیل این که نویسندهی آن یک خانم مسیحی معتقد است میتواند برای مسلمانان هم کاربرد داشته باشد.
بسم الله النّور
علامه طباطبایی ذیل آیه 35 سوره نساء، با بیانی روشن، تفاوت ظرفیت اسلام برای پیادهسازی احکام شریعت و ظرفیت مدرن که قابلیت پذیرش اسلام را ندارد بیان کردهاند.
برای فهم این موضوع لازم هست بخش های اول و دوم این مطلب را مطالعه بفرمایید.
توضیحات اضافی حقیر بر روی متن تفسیر المیزان با رنگ آبی و داخل کروشه قرار دارند.
بسم الله النّور
نظام رحامت بر بستر نظام زوجیت شکل می گیرد و محور رحامت در ساخت یک تمدن، زنان هستند. زوجیت حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها، ازدواج بی نظیری است، زیرا این دو بزرگوار، تنها زوج معصوم عالمند. در چنین روزی اولین مولود این اصلاب الشامخه و ارحام المطهره متولد شد و حضرت علی و زهرا علیهما السلام به مقام پدری و مادری رسیدند. نسل طیب محصول رحم (حرث[1]) طیب و نطفه طیب است. و زمانی این طیب نسل حاصل می شود که زوجیت میان الطیبین و الطیبات[2] صورت گرفته باشد. حاصل چنین زوجیتی، «ذریه طیبه» بر محور «شجره طیبه ولایت» است.
بسم الله النّور
-
(این مطلب برای تفکر مخاطبان نوشته شده و برخی جوانب آن دارای نقایصی است که نیاز به تکمیل دارد. لطفا کپی نفرمایید.)
فهم ما از زوجیت در فرهنگ عمومی، ازدواج زن و مرد و خوانده شدن عقد و محرم شدن این دو نفر به یکدیگر است. امّا زوجیت در بیان قرآن کریم، مفهومی بسیار فراتر و عمیقتر از آن چیزی است که عموماً در مورد ازدواج درک میکنیم. ازدواج در نظام تکوین، ظاهری دارد و باطنی. باطن ازدواج و زوجیّت «همنفسی»[1] است و ظاهر آن «محرمیت». اگر زوجیت و همنفسی در بستر محرمیت مرد و زن، پس از عقد رقم نخورد، وضعیت میشود همانی که ما الآن درگیرش هستیم. طلاقهای روزافزون و بحران ازدواج.
بسم الله النّور
لطفا پیش از مطالعه، بخش اول این یادداشت را ملاحظه بفرمایید.
فمینیستها دیدگاه خود را برای سکیولاریزه کردن احکام شرعی در مسائل زنان در دو سطح پیگیری میکنند. در سطح خانواده و در سطح اجتماع. در سطح خانواده به شکل خاص به دنبال حقوقی مانند ارث و دیه برابر با مردان، حق طلاق و حق خروج از منزل/کشور بدون اجازه همسر، نفی چندهمسری مردان و نفی مُتعه هستند و در سطح اجتماعی، خواهان حضور برابر در حوزه تحصیل، اشتغال و قدرت سیاسیاند.
چون مبدأ حرکت فمینیسم برابری با مردان است، این سازگاری و تساوی حقوقی در نظام اسلام جواب نخواهد داد و موجب اختلال و تهدید سیستمی خواهد شد. زیرا در اسلام مبدأ نگاه در نسبت میان زن و مرد، عدالت است نه برابری. عدالت به این معنا که هر چیز باید در جایگاه خودش قرار گیرد. زن با نقشها و وظایف منحصربهفرد، جایگاه ویژه خود را در نظام آفرینش دارد، مرد هم به همینگونه. هر آنچه از احکام برای این دو جنس وضعشده مطابق با جایگاه ویژه هرکدام بوده است و زمانی این احکام به کارکرد خود خواهند رسید که روی سیستمعامل اسلام ناب نصب شوند و نه روی سیستمعامل اسلام سکیولار یا عرفی شده. در غیر این صورت احکام کارکرد خود را از دست خواهند و چهبسا ظالمانه به نظر برسند.
در اینجا به اختصار، به چند مورد از تقابل رویکردهای حقوقی فمینیستها با اسلام در حوزه زنان، اشاره میشود.
بسم الله النّور
سکیولاریزاسیون زمانی اتفاق میافتد که ما شرع را مطابق با عرف کنیم و از دین پوستهای عرفی شده ایجاد کنیم. یکی از نمودهای این اتفاق را میتوان در حقوق و قوانین زنان و خانواده دید. طبق صریح آیه قرآن[1] سنت الهی تبدیل و تحویل بردار نیست و در همه زمانها و شرایط یکسان است. اما داعیهی فمینیستها این است که با تغییر زمان، قوانین و حقوق زنان در اسلام، باید مطابق شرایط زمانه عوضشده و با عرف سازگار شود.