بسم الله الرّحمن الرّحیم
و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
اسلام برای رفع ظلم هم راهکارهای پیشینی دارد و هم راهکارهای پسینی. راهکارهای پیشینی مجموعه اقداماتی هستند که احتمال وقوع ظلم را کم میکنند یا به صفر میرسانند. راهکارهای پسینی، موجب توقف ظلم و عدم گسترش آن میشوند. البته اصالت در اسلام با راهکارهای پیشگیریکننده از وقوع ظلم است. بزرگترین تضمین عدم وقوع ظلم در اسلام تقواست و انسانهای متقی. قانون و احکام پسینی، راهکار ثانوی اسلام برای ممانعت از ظلم است. به میزانی که در جامعهای تقوا رواج و ظهور داشته باشد، آن جامعه نسبت به وقوع و شیوع ظلم مصون است و بالعکس، اگر در جامعهای ظلم افزایش یافت، به این معنی است که تقوا در آن جامعه کمرنگ شده است. به همین نسبت هرچه قدر میزان قوانین و سیستم پلیسی در جامعهای افزایش داشته باشد حاکی از آن است که در این جامعه، راهکارهای پیشگیریکنندهای چون اجرای حدود الهی در قالب تقوا که عامل تحقق عدالت است، کاهش پیداکرده است. ازاینجهت، در جامعه تراز اسلامی، پلیس و نظام قضائی کمترین نقش را دارد و قوانین کمتری برای آن جامعه وضع و طراحیشده است. تحت یک عبارت کلی می توان گفت روش اصلی اسلام برای ترویج عدالت در جامعه و رفع ظلم، از طریق انسان سازی و کاملا درونی است اما روش نادرست، مواجهه انحصاری بیرونی از طریق قوانین بیشتر، جریمه و زندان و... است.
وجه افتراق فمینیسم و اسلام در رفع ظلم از زنان، در اتخاذ راهکارهای پیشینی یا پسینی است. اسلام در همه وجوه حقوق زن، پیشگیری را اولویت میداند، اما اولویت فمینیسم پس از وقوع ظلم و با روشهایی بسیار اشتباهی مانند حذف صورتمسئله و افزایش قوانین و تغییر نظام اجتماعی از طریق وارونهسازی آن است.
برای فهم موضوع به چند مثال اشاره میکنم:
- فمینیسم، خصوصاً فمینیسم رادیکال معتقد است که ازدواج نهادی ظالمانه برای زن است به دلیل این که در بستر آن به زن ظلم میشود، بنابراین راهکاری را که برای رفع ظلم اتخاذ میکند حذف ازدواج و مدح تجرد است .
- در آموزشهای جنسی بهجای تمرکز بر رفع ریشههای ظلمی به نام تجاوز به زنان، به روشهای ناکارآمدی چون آموزشهای جنسی در سنین پایین رو میآورد.
- فمینیسم، محور قدرت را قدرت سخت مردانه معرفی میکند و برای رفع ظلم استفاده نادرست از این قدرت توسط مرد، زن را از قدرت نرم وارد بخش قدرت نیمه سخت و سخت میکند که با ساختار خلقت او سازگار نیست.
- روش مواجهه فمینیسم با پدیده روسپیگری نیز پسینی است. بهعنوانمثال فمینیستهای ایرانی در منصب مسئولین امور زنان راهکاری که در نشست تنفروشی (در سال 94) ارائه دادند این بود که باید زنان تنفروش و زناکار را با ارائه خدمات بهداشتی برای عدم انتقال بیماریهای مقاربتی حمایت کرد. درصورتیکه راهکار اسلامی این است که این زنان را از منجلاب «زنا» دور کرد و از طریق آموزشهای مناسب آنان را برای کار با رزق حلال حمایت کرد.
اسلام با تمام حدودی که تبیین میکند راه وقوع ظلم را میبندد و مانع تحقق آن میشود. ازدواج را برای زن ممدوح میداند و از سوی دیگر راه تمامی رفتارهایی را که موجب ظلم به زن میشود را از ابتدای ازدواج و در مسیر آن میبندد و حتی هنگام پایان عقد ازدواج و زمان وقوع طلاق تا کمترین ظلمی به زن روا نشود. اگر در جامعه فعلی شاهد ظلم به زن در خانواده و جامعه هستیم به دلیل عدم اجرای اسلام است. اسلامی که تمام آن در جامعه ما اجرا نمیشود و همین یعنی ظلم بزرگ نهتنها به جنس زن بلکه به تمام جامعه انسانی.