بسم الله النّور
عَنِ الْکَاظِمِ ع قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی فَمَا کَانَ بَعْدَ خُرُوجِ الْمَلَائِکَةِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ فَقَالَ ثُمَّ دَعَا عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ ع وَ قَالَ لِمَنْ فِی بَیْتِهِ اخْرُجُوا عَنِّی وَ قَالَ لِأُمِّ سَلَمَةَ کُونِی عَلَى الْبَابِ فَلَا یَقْرَبْهُ أَحَدٌ فَفَلَعَتْ
به پدرم امام صادق علیهالسلام عرض کردم: پس از آن که فرشتگان از پیش پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم بیرون رفتند، چه شد؟ فرمود: آن بزرگوار، حضرت علی و فاطمه و حسن و حسین علیه السلام را نزد خود خواند و به همه افرادی که آنجا بودند، دستور داد بیرون روند. و به اُمسلمه فرمود: بر درِ خانه بایست تا کسی وارد نشود،
بسم الله النّور
در ذیل آیهی شریفه 24 و 25 سوره مبارکه ابراهیم[1] در منابع روایی مختلف، روایتی زیبا با مفهومی عمیق آمده است.
سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ تُؤْتِی أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها فَقَالَ الشَّجَرَةُ رَسُولُ اللَّهِ نَسَبُهُ ثَابِتٌ فِی بَنِی هَاشِمٍ وَ فَرْعُ الشَّجَرَةِ عَلِیٌّ وَ عُنْصُرُ الشَّجَرَةِ فَاطِمَةُ وَ أَغْصَانُهَا الْأَئِمَّةُ وَ وَرَقُهَا الشِّیعَةُ وَ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ لَیَمُوتُ فَتَسْقُطُ مِنْهَا وَرَقَةٌ وَ إِنَّ الْمَوْلُودَ مِنْهُمْ لَیُولَدُ فَتُورِقُ وَرَقَةً قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَوْلُهُ تَعَالَى تُؤْتِی أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها قَالَ هُوَ مَا یَخْرُجُ مِنَ الْإِمَامِ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ فِی کُلِّ سَنَةٍ إِلَى شِیعَتِهِ.[2]
بسم الله النّور
در روایت امام صادق علیهالصّلاةوالسّلام چنین است که فرشتگان الهی نزد فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها می آمدند؛ با او حرف می زدند و آیات الهی را بر او می خواندند؛ همان تعبیراتی که نسبت به مریم، علیهاسلام در قرآن هست که: «ان اللَّه اصطفیک و طهّرک و اصطفیک علی نساء العالمین» این عبارات را فرشتگان به فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها خطاب میکردند و می گفتند: «یا فاطمة، انّ اللَّه اصطفیک و طهَّرک؛» خدا تو را برگزیده و پاک قراردادهاست. «و اصطفیک علی النساء العالمین؛» تو را بر زنان عالم برتری دادهاست.
بسم الله النّور
لطفا پیش از مطالعه، بخش اول را ملاحظه بفرمایید.
«سپس به جانب منزل خود بازگشت و شب و روز گریه و ناله کرد، اشک وی خشک نمیشد و ناله و ضجّهاش آرام نمیگرفت.
بزرگان اهل مدینه اجتماع کردند و به حضور امیرالمؤمنین علی علیه السلام مشرّف شدند و گفتند:
یا اباالحسن! فاطمه شب و روز گریه میکند، هیچ کدام از ما شب در رختخواب به خواب نمیرویم، روزها به علّت کسب و کار و طلب وسائل زندگی، قرار و آرام نداریم، ما از تو تقاضا میکنیم که حضرت فاطمه سلام الله علیها یا شب گریه کند یا روز.
بسم الله النّور
به بهانه این ایام دیگر نتوانستم ننویسم از نقش حضرتش برای همسرش علی ع
این دو معصوم تنها زوج معصوم در عالم بودند که اگر علی (ع) نبود کفوی برای حضرتش نبود.
زن با درجات بالای ایمان خودش، نمی تواند کفو مردی با ایمان کمتر از خودش باشد.
نمونه اش حضرت مریم (س) که در زمان خودشان کفوی نداشتند.
اما ببینید نقش حضرت زهرا (س )را برای علی (ع)، که امیرمؤمنان پس از ایشان سر بر چاه گذاشته و با چاه سخن می گویند.
همین کلام بس است برای شأن همسری حضرت فاطمه زهرا...
ام ابیها...
ان شاء الله در این باب به شرط توفیق و حیات بیشتر خواهم نوشت.
بسم الله النّور
در اصل نمیدانم اسم این مطلب را چه بگذارم!
دردنامه، رنج نامه و یا هرچه می خواهید اسمش را بگذارید.
ابتدای شروع به نوشتن در اینجا علتش احساس وظیفه بود و احساس خلأیی بود که ما در حوزه ی زن داریم. حرف هایی که زده نشده، نمی شوند و یا اگر گفته می شوند لگد مال می شوند و از دست می روند. و مطالب زیادی از آیات و روایات که گویا به عمد گفته نشده اند.1
بسم الله النّور
سلمان فارسی می گوید: عباس بن عبدالمطلب به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم عرضه داشت: چرا علی (ع) بر تمام افراد خاندان ما برتری دارد حال آن که معدن ما یکی است؟
بسم الله النور
خواستم روایتی در معرفی حضرت زهرا بگذارم...
گفتم هیچ معرفی ای از حضرت، بالاتر از معرفی حضرت حق تعالی نیست...
در حدیث کساء که همه می شناسیمش و برای رفع حاجت در جمع هایمان می خوانیم، نکته ای مهم نهفته است که کمتر کسی به این نکته توجه می کند.
پس از این که همه ی اهل بیت علیهم السلام در کنار پیامبر و تحت کساء ایشان جمع می شوند و پیامبر (ص) در حق اهل بیتشون دعا می کنند، جبرئیل از خداوند سوال می کند:
فَقالَ الاَْمینُ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ وَمَنْ تَحْتَ الْکِساَّءِ
پروردگارم چه کسانی تحت کساء هستند؟
فَقالَ عَزَّوَجَلَّ
پس خداوند عزوجل گفت،
هُمْ اَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ
آن ها اهل بیت نبوت و معدن رسالتند
هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها
آن ها فاطمه و پدرش و شوهرش و پسرانش هستند.
نکته ی مهم ماجرا در عبارت انتهایی و جایی که خداوند می فرماید: «هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها» قرار دارد.
خداوند در این عبارت فاطمه (س) را محور قرار می دهد و بقیه را در نسبت با ایشان معرفی می کنند و خداوند می گوید:
آن ها فاطمه اند...
و پدرش (حضرت رسول در نسبت پدری با حضرت زهرا)
و شوهرش (حضرت امیردر نسبت شوهری با حضرت زهرا)
و پسرانش (حسنین در نسبت فرزندی با حضرت زهرا)
...
در اینجا این نکته به فکر متبادر می شود که گویا اصالت با حضرت زهراست و بقیه در حول محوریت ایشان و در نسبت با ایشان تعریف می شوند.
آری او «آُمّ»* است...
اصلی است که سرچشمه ی ولایت ریشه در وجود او دارند...
و با این اصل و ریشه شجره نبوت و ولایت به ثمر نشسته است.
پ.ن: این مدت خودم یکی از قوانین وبلاگ و قول های قبلی ام را نقض کردم. حلالم کنید.
عید بر همه ی شما عزیزان خصوصا مادران و همسران عزیز مبارک.
* به هر چه که اصل و ریشه چیزى باشد یا او را ترتیب و اصلاح کرده باشد یا مبدأ و سر آغاز چیزى باشد أُمّ- گویند. (ترجمه مفردات الفاظ قرآن)