بسم الله النّور
مدّت ها بود می خواستم بخش روزانه نویسی را در صالحات ایجاد کنم فرصتش نبود. دیدن مطلبی باعث شد این بخش را سریع تر از زمانی که می خواستم ایجاد کنم.
از مهم ترین معضلات امروز دختران تأخیر در ازدواج به دلایل متعدد است.
اساتید معتقدند ما در آینده با نسلی سوخته از دختران مواجه خواهیم بود که به علت تحصیل و فرستادن دختران به دانشگاه و بالتبع تأخیر در ازدواج به وجود آمده است.
بنده با این صحبت که علت اصلی تأخیر در ازدواج تحصیل دختران است خیلی موافق نیستم. تحصیل علت تأخیر در ازدواج دختران هست اما نه علت اصلی.
مهم ترین علت تأخیر ازدواج دختران تغییر معیارهای ازدواج و رفتن معیارها به سوی معیارهای مادی است تا معنوی.
اما مهم ترین علت عدم ازدواج بسیاری از دخترانی که در اطرافم میشناسم، جنسی شدن نگاه به دختران و دیدن آن ها به عنوان ابزار سکس است نه فردی که قرار است لتسکنوا باشد برای همسرش و مادر باشد برای فرزندانش.
این در معیار زیبا پسندی پسران ظهور و بروز پیدا کرده است تا جایی که به عنوان مهم ترین معیار برای رد دختران در جلسات خواستگاری مطرح می شود.
این واقعه ی مهیب و ناگوار چیزی نیست جز «داروینیسم جنسی» یا «سکشوال داروینیزم» که یکی از بزرگترین عوامل حذف تدریجی زنان نجیب و عفیف، از جامعه است. این مسئله یکی از بزرگترین مصادیق ظلم به زن است که همه نسبت به آن بی تفاوتند!
فاجعه را وقتی خواهید فهمید که نسل تربیت شده ی حاصل این زنان زیباروی باربی صفت را در دهه ی آینده ببینید!
امام خامنه ای در رابطه با تغییر معیارهای ازدواج فرموده اند:
«ای پدران دخترها!
دخترها را برای داماد پولدار و اشرافی و شغل دار و نام و نشان دار و اسم و رسم دار نگه ندارید. اگر می بینید یک جوان، مسلمان مؤمنی است، دختر و پسر هردو مسلمان، هردو کفو، وسایل ازدواجشان را فراهم کنید. این قدر سنگ بر سر راه ازدواج نیاندازید.
ای پدران پسرها! مخصوصا ای مادران پسرها!
و ای خود پسرهایی که می خواهید داماد بشوید!
در ازدواج معیارهای اسلامی را در نظر بگیرید.
همه اش دنبال زیبایی نروید.
چه قدر صورت های نازیبایی است که بر روی دل های زیبایی قرار دارد.
دخترانی که به خاطر نازیبایی محکومند در خانه ها بمانند چه گناهی کرده اند؟
چرا بعضی ها این قدر ظلم می کنند؟
چرا ارزش های اسلامی را نادیده می گیرند؟
چرا مسئله ی سن و شکل این قدر برایشان تکمیل کننده است؟
چرا باید بعضی از دخترهایی که مؤمن هستند، با یک مقدار سنشان که بالا رفته یا چندان از زیبایی بهره ای ندارند، از نعمت ازدواج و تشکیل خانواده و تربیت فرزند محروم بمانند. خوشا به حال آن فرزندی که در دامن چنین زنان پاکی پرورش پیدا کند.
خوشا به حال آن مردی که چنین زن مقدس و پاکی در خانه داشته باشد.
این معیارهای طاقوتی را دور بریزید.»*
در اینجا چند بخش از صحبت پسران را که از اینجا نقل قول شده است می آورم.
محسن 26ساله و دارای فوقلیسانس، درباره اهمیت زیبایی در مورد همسر آیندهاش میگوید: "مگه میشه با این رنگارنگی دختران در جامعه، از زیبایی همسرم کوتاه بیام؟! آنهم انتخابی که برای یک عمره. زیبایی برام مهمترین فاکتوره."
همچنین علی 30 ساله و دیپلمه میگوید که زیبایی برایش ملاک غیرقابلچشمپوشی است: "آدم از بچگی یه تصوری از همسرش داره و دلش میخواد زنش شبیه ذهنیتش باشه. مثلاً مگر میشه قد و هیکل و رنگ پوست و شکل صورت همسرم غیر از اون چیزی باشه که سالها برام مهم بوده؟"
امیر متولد سال 60 و دانشجوی فوقلیسانس دراینباره میگوید: "آنقدر دخترای متعدد و متفاوتی اطرافم وجود دارن، که فکرکردن به ازدواج خیلی سخت میشه. از طرف دیگه تصمیمگیری و انتخاب از میان اینهمه گزینههای زیبا و دارای امکانات مختلف، خب آدم رو وسوسه میکنه که دنبال بهترین بگرده. دنبال بهترین گشتن هم کار سختیه و انتخاب رو خیلی سخت میکنه."
فرهاد متولد سال 63 و دانشجوی دکتری، با توجه به داشتن مدرک دکترا خود را محق به انتخاب هر دختری میداند و اصلاً نمیتواند "نه" بشنود: "در شرایطی که دخترای زیادی امکان ازدواج ندارن و هر روز خبری از تجرد قطعی دختران میشنویم، طبیعیه که پسرا دنبال بهترین باشن. وقتی اینقدر حق انتخاب گستردهای وجود داره، یه دختر باید مزایای زیادی داشته باشه تا پسری که شاید امکانات کمتری هم داره اونو برای همسری انتخاب کنه!"
بهزاد که دانشجوی کارشناسیارشد و 24 ساله است، در میان فاکتورهایش به اخلاق و اهل نماز بودن و کمتوقعی همسر آینده اشاره میکند. و در پاسخ به این سؤال که وضع مالی و زیبایی دختر در این میان چه اولویتی دارد، میگوید: "اتفاقاً جدیداً به این موضوع فکر میکنم. بالاخره هیچکس همهچیز نداره. این روزا که بیشتر دغدغه ازدواج دارم و خواستگاری میرم، تصمیم بهتری میتونم بگیرم. مثلاً اگر دختری نماز بخونه و بیحجاب باشه، اما زیبا و در سطح مالی خودمون باشه، برام قابلقبولتر از دختریه که اهل نماز و حجابه، اما زیبا نیست." وی استدلالش این است که شاید بتوانم دختر را برای باحجاببودن قانع کنم، اما ظاهرش را که نمیتوان عوض کرد! از معیارهایش در مورد سطح "وضع مالی خودمان" میپرسم و میگوید: "مادرم معتقده منطقه زندگیشون از خودمون پایینتر نباشه. شغل پدرش اسم و رسمی داشته باشه و بهطورکلی نوع زندگیکردنشون شبیه ما باشه."
باید بابت تک تک نظرات حضرات آقا پسرها مجلس ترحیم برگزار کرد!
این لینک را هم بخوانید: چادری روی آرایش, آرایشی روی چادر
برای حفظ عدالت که بنده مشکلات ازدواج را فقط از چشم آقایان نمی بینم این لینک را هم ببینید.
دکان هایی که برخی از خانواده های مذهبی باز کرده اند
لینک مرتبط با مطلب: بالا رفتن سن ازدواج دختران
پ.ن 1: در آینده ان شاء الله مفصل در این باب خواهم نوشت.
پ.ن 2: بحث های مبنایی صالحات سرجایش هست اما روزانه نویسی ها به آن اضافه خواهد شد.
پ.ن 3: نظرات باز است و نظرات توهین آمیز حذف خواهند شد.
پ.ن 4: بنده معتقدم که دختران هم در مسئله ی ازدواج و تأخیر در آن نقش دارند اما نقش پسران پررنگ تر است چون پسران انتخاب کننده اند و دختران انتخاب شونده.
تعداد کامنتای خصوصی، صحبت با دوستان و ... باعث شد به این مسئله ی مهم اما مغفول بپردازم.
بعدا نوشت 1: روایت داریم، «امام صادق ع فرمودند:اگر مردى زنى را به دلیل زیبایى و یا مالش بگیرد به آن واگذار مىگردد ولى اگر به خاطر دین و فضیلتش با وى ازدواج کند خداوند مال و زیبایى را روزى او مىگرداند.»
این لینک مصداق واقعی این روایت است: ماجرای «شین» و دختر «ط» خانم
بعدا نوشت 2: من تصور کردم خودم مبدع واژه ی «داروینیسم جنسی» بودم! اما زهی خیال باطل! آن طرف آبی ها زودتر از ما کشفیده بودنش!
در موردش در آینده بیشتر توضیح خواهم داد. اما خلاصه اش این که داروینیسم جنسی از دیدگاه ما زیرمجموعه ی داروینیسم اجتماعی است که مبتنی بر انتخاب اصلح! دست به انتخاب همسر میزند.
بعدا نوشت 3: سوال بنده این است حالا که چنین مشکلی برای دختران متولد دهه شصت به وجود آمده است، راهکار چیست؟
آیا دختران در این زمینه انتخاب کننده اند؟ یا انتخاب شونده؟
همان گونه که قبلا هم در مطالب بالا رفتن سن ازدواج دختران اشاره کرده ام، بنده معتقد نیستم دختران در این زمینه مقصر نیستند، بله دختران مدعی مادی گرا مقصرند خیلی هم نقش پررنگی در این زمینه دارند.
اما راهکار برای دختران عفیف و مؤمنی که معیارهایشان کاملا الهی است ولی به دلیل حضور دختران پر رنگ و لعاب عشوه گر چادری و غیر چادری دیده نمی شوند چیست؟
تکلیف ما بااین دختران برای حفظ ایمانشان چیست؟
فمینیست ها این اتفاقات را در طی چندسال رقم زده اند؟
خنثی سازی روش های آن ها چه مدت زمان می برد؟
* نکته های ناب (گزیده بیانات رهبر فرزانه ی انقلاب در جمع دانشجویان و دانشگاهیان)
جلد 5 صفحه 89