بسم الله النّور
در ابتدا عرض کنم که خیلی فکر کردم که این مطلب رمزی باشد یا نه. درنهایت تصمیم گرفتم که رمزی نباشد.
خیلی وقت هست که دوستان در محافل مختلف، کامنت های خصوصی و عمومی از بنده درخواست داشتند که مطالبی را در رابطه با تجرد دختران، ازدواج و... بگویم.
یکجا خواندم که دختران خیلی نمیتوانند در بالا بردن آمار ازدواج کاری کنند اما میتوانند آمار ازدواج را از اینی که هست پایینتر نیاورند.
من با تمام وجودم تمام دوستان مجرد و مشکلاتشان را درک میکنم. اما حقیقت این هست که ازدواج برای ما (خصوصاً دهه شصتیها) تبدیل به معضل شده است. برای فهم مشکلات و سؤالاتی که در این رابطه مطرح میشود مطالبی را در دستهبندی زیر بیان میکنم.
1- ریشهیابی بالا رفتن سن ازدواج و تجرد دختران
2- تغییر نگاه به ازدواج و معیارهای ازدواج
اول به سراغ مورد اول یعنی ریشهیابی مسئله که بازهم میشود در تقسیمبندی زیر بیانش کرد، میرویم :
الف: تغییر نگاه به ازدواج: به نظر بنده مهمترین علت بالا رفتن سن ازدواج، بهویژه برای دختران، تغییر نگاه به ازدواج هست. یعنی تشکیل خانواده از اهداف اصلی خودش (مودت، رحمت، سکینت، تداوم نسل) دور شده و ازدواج خصوصاً از جانب بسیاری از پسران فقط برای رفع نیازهای شهوانی صورت میگیرد.
همچنین ایدآلگرایی در ازدواج و به دنبال یک زندگی بیدغدغه و در رفاه کامل بودن به این مسئله دامن زده و این دو نگاه، باعث تغییر دید جوانان نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده شده است. الآن دختران ما منتظرند شاهزاده از قصر طلایی خودش بیرون آمده و با اسب سفید به دنبالشان بیاید، پسرها هم منتظرند ملکه سرزمین افسانهها، باربی از راه برسد و آقا پسر از او خواستگاری کرده و یک زندگی خوش و خرم و بی مشکل را تا آخر عمر داشته باشند!(الگوی سیندرلایی، سفیدبرفیای!)
اما واقعیت این است که نه شاهزاده با اسب سفید مرد طراز و الگوست و نه ملکهی سرزمین افسانهها، باربی، زن طراز و الگوی مدنظر اسلام است و نه زندگی بیدغدغه در هیچ کجای کره زمین وجود دارد. شاهد مثالش هم آیات ابتلا و امتحان در قرآن کریم که مبتنی بر آنها هرلحظه و هر جا ما در امتحانات و ابتلائات مختلفیم.
این مورد به شدت هم در نگاه دختران وجود دارد و هم در نگاه پسران و هم در نگاه خانواده های هردو آن ها. این موضوع هم خودش معلول علت های دیگری است.
ب: تغییر معیارها: معیار اصلی در انتخاب زوج چه برای پسر و چه برای دختر ایمان و اخلاق و کفویت (همتایی) در آن است. به نظر بنده و مبتنی بر مطالعاتی که در منابع اسلامی داشتهام همهی معیارهای غیرازاین بیجا و غلطاند. (البته به بنده خرده نگیرید که تو از جامعه اطلاع نداری و... بنده در متن جامعه هستم و معتقدم معیارهایی مثل اشتغال مرد، تعهدات اخلاقی و.. ذیل معیار دین و ایمان قرار میگیرند و من به دنبال حذف این معیارها درروند انتخاب همسر نیستم)
بنده قاطعانه میگویم در منابع دینی نه زیبایی دختر معیار انتخاب است نه ثروت و مدرک مرد و نه سربازی رفتن یا نرفتنش!
اما دینمداری، خوشاخلاقی، امانتداری، صداقت و کفویت زوجین از معیارهای اصلی ازدواج هست. ان شاء الله در آینده نزدیک با روایات و احادیث معیارهای ازدواج از جانب پسران و دختران در خدمتتان خواهم بود.
ج: تحصیل و اشتغال دختران: امااااااااااااا میرسیم به معضل اصلی! بدون شک یکی از علتهای اصلی بالا رفتن سن ازدواج دختران، تحصیل بی و حدومرز دختران و جابهجایی نقشهای زنان و مردان هست. بنده بههیچوجه مخالف تحصیل دختران نیستم. اما مخالف تحصیل بدون برنامهریزی و غیر نطام مند دخترانم. تحصیل بیحدومرز دختران باعث برهم خوردن توازن جنسیت در اشتغال شده است و از همه بدتر نظام کفویت را در ازدواج به هم زده است و زنان را از نقشهای اصلی خودشان دور کرده است.
اما در مورد اشتغال، در تمام دنیا زنان بهعنوان نیروی کار ارزان شناخته میشوند، چون هم مطیعترند و هم به درآمد کمتر قانعتر. به همین دلیل صاحبان کار و سرمایه تمایل بیشتری برای جذب زنان و دختران دارند. با افزایش تحصیلات، دختران تمایل بیشتری برای ورود به بازار کار و استقلال مالی دارند به همین جهت عرصه برای اشتغال و تحصیل مردان تنگتر میشود. درنتیجه مردان که تا بیست سال پیش در بیستسالگی امکان تشکیل زندگی داشتند به دلیل کم شدن عرصههای اشتغال نهایتاً میتوانند تا سیسالگی توانایی تشکیل زندگی پیدا کنند و درنتیجه سن ازدواج دختران بالا میرود.
د: سربازی پسران: مشکلی که بر مشکلات و معضلات ما افزوده است، سربازی پسران است که به ضرر هر دو جنس است. دختران بدون دغدغه و با خاطری آسوده، راحت وارد دانشگاه میشوند و پشتهم پلههای ترقی را طی میکنند. اما پسران اگر نتوانند دانشگاه قبول شوند پشت کنکور میمانند و باید بروند سربازی و با یک حساب سرانگشتی سه سال از دختران عقب میمانند(دو سال سربازی+ یک سال پشت کنکور). پسازاین مرحله پسران دودسته میشوند یا به دانشگاه میروند یا سرکار. پسرانی که دانشگاه میروند تا دوره دکترا دغدغه سربازی رادارند. اما پسران دسته دوم چون دیدهاند پسران دسته اول با معضل اشتغال پس از تحصیل مواجه شدهاند تصمیم میگیرند وارد بازار کار شوند تا زودتر امکان تشکیل خانواده پیدا کنند.
ادامه دارد...
پ.ن 1: این علت ها که گفته شد مسلما همه ی علت ها نیستند اما علل از نظر بنده این ها هستند و موارد دیگر نیز ذیل این علت ها قرار می گیرند.
پ.ن 2: مدیر صالحات از نظرات موافق و مخالف شما در این زمینه استقبال میکند.
مطالب مرتبط: