صالحات

دروغ‌هایی که زنان باور می‌کنند و حقایقی که آن‌ها را آزاد می‌سازد (3) بخش آخر + بعدا نوشت

۴ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

در این مطلب به بخش دیگری از کلام امیرالمؤمنین علیه‌السلام خواهم پرداخت؛ یعنی «نقصان حظ» که علتش نصف بودن ارث زنان دانسته شده و «نقصان عقل» که دلیلش برابری شهادت یک مرد با شهادت دو زن بیان‌شده و محل پرسش و شبهه افراد بسیاری است.

همانند مطلب گذشته با بررسی مفهوم واژگان به‌کاررفته در کلام حضرت شروع می‌کنیم.

«حظ» در لغت به معنی «قسمت و سهم مخصوصی است که مورداستفاده شخص معین قرار می‌گیرد»[1]. به‌عبارت‌دیگر «حظ» یعنی « بهره و نصیب معیّن.»[2]

موضوع مطرح‌شده در این خطبه «حظ» یا بهره «مالی» زنان است  نه بهره‌های دیگر. در قرآن کریم هم دریکی دو جا[3] مصداق «حظ» بهره‌های مالی است و درجاهای دیگر[4]، بهره‌های معنوی و اخروی است. در اینجا با توجه به کلام حضرت، نصیب زنان از ارث نصف مردان است و همین موضوع موجب کمی یا «نقصان» بهره مالی آنان شده است.

تفاوت بهره مالی زنان از مردان به دلیل تفاوت نقش اقتصادی زن  و مرد در خانواده و جامعه است و این تفاوت نشانه برتری مردان بر زنان نیست. همچنین میزان بهره مالی زنان و مردان در خانواده‌ها با توجه به میزان فقر و ثروت متفاوت است و ممکن است بهره یک زن حتی با شرط نصف بودن ارث از بهره یک مرد در یک خانواده متوسط،  بالاتر باشد؛ یا تفاوتی که در ارث تک‌فرزند است.

اما «نقصان عقل» یعنی کمی عقل زنان که به‌واسطه آن، شهادت دو زن برابر یک مرد است. حضرت در اینجا نگفتند به‌واسطه این نقصان زنان در بهره علمی پایین‌ترند یا در تشخیص حق و باطل و یا در عرصه بندگی خداوند متعال عقب‌تر از مردان‌اند. بلکه خروجی کمی بهره از عقل را یک امر خاص اجتماعی دانستند که فراگیری آن زیاد هم نیست. یعنی حضرت بابیان عبارت بعدی در توضیح این نقصان، یک قید برای بیانشان مطرح کردند، یعنی «نقص عقلی که موجب می‌شود شهادت دو زن که یک امر اجتماعی است برابر با یک مرد دانسته شود»، و این یعنی زنان به‌طور عام مانعی در بهره از انواع دیگر عقل ندارند.

این قید حاکی از مفهوم عقل است که در قرآن و روایات به آن اشاره‌شده است. برای فهم کلام امیرالمؤمنین علیه‌السلام لازم است آیات و روایاتی که درباره عقل هستند بررسی شوند تا بتوان به نگاهی جامع در مورد عقل رسید که درنتیجه آن، معنی کلام حضرت در نهج‌البلاغه را درک کنیم. چنین فرصتی در این نوشتار فراهم نیست اما برای درک کلی مفهوم عقل به چند آیه و روایت اشاره خواهد شد.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در تعریف عقل می‌فرمایند:

الْعَقْلُ عَقْلَانِ عَقْلُ الطَّبْعِ وَ عَقْلُ التَّجْرِبَةِ وَ کِلَاهُمَا یُؤَدِّی إِلَى الْمَنْفَعَةِ وَ الْمَوْثُوقُ بِهِ صَاحِبُ الْعَقْلِ وَ الدِّینِ وَ مَنْ فَاتَهُ الْعَقْلُ وَ الْمُرُوَّةُ فَرَأْسُ مَالِهِ الْمَعْصِیَةُ وَ صَدِیقُ کُلِّ امْرِئٍ عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُه‏[5]

عقل دو نوع است: عقل ذاتى (طبیعی)، عقل تجربى و هر دو موجب بهره‏‌مندى انسان‌اند. کسى که درگرو عقل است صاحب عقل و دین است و هر که ناقد آن است سرمایه‌‏اش گناه و معصیت است. دوست هرکسی عقل اوست و دشمنش نادانى‏.

با توجه به روایت فوق، به نظر می‌رسد نقصان عقل زنان، نقصان در عقل تجربی است که با گفته برخی اندیشمندان که عقل را به عقل نظری و عملی تقسیم کرده‌اند نیز هماهنگ است. مجدداً به این نکته اشاره می‌کنم که نقصان به معنی «کمی» است نه فقدان؛ و در اینجا کمی بهره  زنان از عقل تجربی، به معنای فقدان عقل تجربی نیست، بلکه به معنای این است که آنان نسبت به این نوع عقل کاستی دارند.

همان‌گونه که قبلاً هم ذکر شد، این نقصان عقل ذکرشده برای زنان در روایت به این معنی نیست که همه مردان نقصان عقل ندارند، زیرا برای شهادت شرایطی ذکرشده که اگر مردی این ویژگی‌ها را نداشت امکان شهادت ندارد. (مثلاً شروط عاقل و بالغ بودن، ایمان، عدالت و...)

با توجه به روایت، آنچه واضح است این است که عقلی که در اینجا دچار نقصان می‌شود، عقل «ما عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان‏»[6]  یعنی عقلی که به‌واسطه آن می‌توان عبودیت خداوند را داشت و به بهشت رسید و به‌طورکلی از طریق آن به خداوند تقرب جست، نیست.

با بررسی آیات نیز می‌توان به این نتیجه رسید عده زیادی از انسان‌ها بهره‌ای از عقل ندارند و یا آن را به کار نمی‌گیرند و این موضوع منحصر به صنف زنان و یا مردان نیست، بلکه یک اصل عمومی است. عبارت «اکثرهم لا یعقلون» که درآیات متعددی تکرار شده است بیانگر همین موضوع است.

در روایات متعددی عقل و تعقل مخالف هوای نفس و شهوت‌رانی دانسته شده است:

إِذَا کَمُلَ الْعَقْلُ نَقَصَتِ الشَّهْوَة[7]

هرگاه عقل کامل شود شهوت نقصان می‌یابد.

با توجه به این روایت می‌توان گفت توجه به شهوات موجب نقصان عقل در هر انسانی است، اعم از زن و مرد.

و دوری از شهوات نفسانی موجب کمال عقل خواهد شد.

با توجه به مجموع مطالبی که در این سه یادداشت گفته شد می‌توان نتیجه گرفت که بدون فهم دقیق واژه‌ها و نگاه همه‌جانبه، دسترسی به عمق معنای کلام حضرت علی علیه‌السلام ممکن نیست[8]؛ و محصور شدن در ظاهر کلام موجب فهم غلط و شبهاتی خواهد شد که تا به امروز گریبان گیر ما بوده است.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

بعدا نوشت: دو نکته را فراموش کردم در متن ذکر کنم. یکی معیت و همراهی حیا و ایمان و عقل است در روایات ، دیگری مصادیق زنان عاقل در تاریخ.

در روایات متعدد حیا و ایمان همراه یکدیگر دانسته شده اند و کسی که حیا ندارد ایمان هم ندارد و این فراتر از نقصان ایمان است. بر طبق کلام معصوم بروز حیا در زنان عفت و در مردان غیرت است. فقدان حیا در مرد و زن موجب از دست رفتن ایمان است.

همچنین است معیت حیا و عقل که طبیعی است زن و مرد بی حیا (زن بی عفت، مرد بی غیرت) از عقل بی بهره اند.

اما در مورد مصادیق زنان عاقل در تاریخ که بسیارند و در رأسشان حضرت صدیقه طاهره است و پس از ایشان دخترشان زینب کبری  که مشهور به عقیله بنی‌هاشم بودند. عقیل بر وزن فعیل از وزن‌های صیغه مبالغه است و به کسی عقیل گفته می‌شود که از عقل بهره بسیاری داشته باشد.

یک بعد نوشت به بخشی قبلی این مطلب هم اضافه شده، در صورت تمایل مطالعه بفرمایید.

 



[1]  التحقیق فی کلمات القرآن الکریم ، ج 2، ص248

هو القسم و الحصّة المخصوصة الّتی تکون مورد استفادة لشخص معیّن. فالقسم و النصیب و الحصّة کلّ منها أعمّ من الحظّ.

[2]  ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن ، ج‏1، ص: 510

[3]  نساء 11 و 176، قصص 79

[4]  آل‌عمران 176، مائده 13 و 14، فصلت 35

[5] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏75، ص: 6

[6]   أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ قَالَ قُلْتُ فَالَّذِی کَانَ فِی مُعَاوِیَةَ فَقَالَ تِلْکَ النَّکْرَاءُ تِلْکَ الشَّیْطَنَةُ وَ هِیَ شَبِیهَةٌ بِالْعَقْلِ وَ لَیْسَتْ بِالْعَقْلِ.

از امام صادق علیه‌السلام پرسیدم: عقل چیست؟ حضرت فرمود: چیزى (قوّه و نیرویی) است که به‌وسیله آن خداى مهربان پرستش مى‏شود، و ب وسیله آن بهشت‌ها به دست مى‏آید، پرسیدم:  پس آنچه در معاویه بود چیست؟ حضرت فرمود: آن زیرکى و کار با اندیشه بد به‌جا آوردن است، و آن شیطنت و کار با اندیشه بد، شبیه عقل است و عقل نیست.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 11

[7] تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص: 52

[8] گرچه دسترسی به عمق معنا برای حقیر سراپا تقصیر نیز ممکن نیست و نیاز به تفکر و تعمق بسیار دارد.

۳ ۰

دروغ‌هایی که زنان باور می‌کنند و حقایقی که آن‌ها را آزاد می‌سازد (3) بخش دوم

بسم الله الرّحمن الرّحیم

در ادامه مطلب گذشته به چند پرسش مطرح‌شده پاسخ‌خواهم داد:

معنای نقص ایمان چیست؟

نقص در لغت به معنی «کم کردن» و «کم شدن» است.[1]  برخی آن را در این عبارت «تفاوت» معنا کرده‌اند. این کلام حضرت بیانگر نوعی تفاوت میان زنان و مردان هست، اما معنی واژه نقص «تفاوت» نیست.

بعضی از عوام هم نقص را مترادف با نصف می‌دانند که صحیح نیست.

با توجه به معنی واژه نقص، نقصان ایمان زنان به‌واسطه این‌که در ایام عادت نماز نمی‌خوانند و روزه نمی‌گیرند، به این معنی است که دوری از این عبادات موجب کمی و کاستی در ایمان می‌شود.

۳ ۰

دروغ‌هایی که زنان باور می‌کنند و حقایقی که آن‌ها را آزاد می‌سازد (۳) بخش اول

۹ نظر

بسم‌الله النّور

در این مجموعه مطالب به چند دروغ رایج که به زنان گفته شده است و چند روایت کمتر شنیده شده اشاره خواهد شد.

جنس برتر مرد است و زن جنس دوم است.

این دروغ، یکی از بزرگترین دروغ‌ها بزرگ در مورد زنان و مردانست که در ادبیات اسلامی هیچ جایگاهی ندارد.

استاد حسن رحیم‌پور ازغدی در این مورد گفته‌اند:

ادبیات جنس اول و دوم هیچگاه در اسلام مطرح نبوده است.
در اسلام هیچگاه درجه بندی جنسی، نژادی، قومیتی وجود نداشته؛ ملاک برتری در اسلام فقط تقواست.
درجه بندی جنسی برای اولین بار در اروپای مدرن صورت گرفته است. زمانیکه ملاک سرمایه و سرمایه داری قرار می‌گیرد و زن را چون در سودآوری اقتصادی ضعیف تر از مرد بود جنس درجه دو اعلام کردند و از آن به بعد زنان، برای بالا بردن جایگاه خود در تکاپو افتادند که در سودآوری و درآمد اقتصادی سهمی داشته باشند. در واقع زن در رقابت جنگلی با مرد قرار گرفت.

۳ ۰
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاءالله در اینجا به عنوان
«کرسی آزاداندیشی مجازی زن و خانواده»
دیدگاه هایم را در باب موضوعات مختلف پیرامون زنان با تمرکز بر تعریف و تبیین جایگاه و نقش زن و خانواده در اسلام و قرآن خواهم نوشت.
مشی کلی این وبلاگ نگاه منصفانه و واقع بینانه در قضاوت بین آراء گوناگون و متنوع صادر شده از متفکران و نظریه پردازان شرقی و غربی است، لذا جهت گیری های فمینیستی و امثالهم در اینجا اعتباری ندارند.
مطالب مندرج در این وبلاگ نتیجه سال ها مطالعه و برآیند آموخته های بنده است که در جهت منویات امام خامنه ای آن ها را به اشتراک میگذارم. طبیعتا نظراتم نه نظری نهایی و جامع است و نه بدون اشکال. فقط فتح بابی است برای جور دیگر نگریستن به جنس «زن».
نظرات در این وبلاگ باز است و همه ی نظرات موافق و مخالف به شرط عدم توهین محترمند و فقط نظرات حاوی توهین حذف خواهند شد.

لازم به ذکر است هر گونه کپی برداری یا نشر مطالب وبلاگ «صالحات» منوط به اجازه نویسنده ی وبلاگ است.
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان