صالحات

فمینیسم

بسم الله النور

مبتنی بر آموزه های اسلامی و قرآنی برای تبیین یک موضوع ابتدا باید مشخص کنیم که چه چیز را نمی خواهیم. بنابراین علی رغم قول قبلی این وبلاگ را با موضوع «مکتب فمینیسم » آغاز میکنیم.
زنان غربی  درهمین 100 سال گذشته نه حق رأی داشتند و نه حق مالکیت، حتی اجازه ی تصرف در اموال خود را نیز نداشتند. بنابراین فمینیسم که مجموعه ای از باورها و مفاهیم برخواسته از فلسفه و جامعه شناسی غربی است تلاش کرد تا با ارائه ی راه حل مشکلات زنان را بکاهد و به آن ها کمک کند تا به حقوق حقه ی خود برسند.
آموزه های اصلی مکتب فمینیسم اگرچه سعی در اعطای حقوقی ظاهری به زنان داشت اما در باطن پاسخی افراطی به وضع تفریطی زنان داشت. نگاه نظریه پردازان اولیه ی فمینیسم عمدتاً مبتنی بر مرد ستیزی، خانواده گریزی، استقلال کامل زنان و نشان دادن فرودستی زنان در دین و جامعه داشت. به موجب این جنبش، زنان خود  را آزاد یافته و به صورت عنان گسیخته ای وارد جامعه و بازار کار شدند و از اینجا بود که مردان سودجو بر این جنبش سوار شدند و از شعار حقوق زن برای رسیدن به منافع و مطامع خود استفاده کردند.
صاحبان کار و سرمایه با استفاده از نیروی کار ارزان زنان، آنان را از خانه بیرون کشیده و بر خلاف خلقت جسم و روح زن بارهای سنگین شغل های مردانه را بر او تحمیل کردند.
حال زن علاوه بر وظایف معمولش یعنی همسری و مادری و انجام امور خانه می بایست بار کاری که در ظاهر برای اعطای حقوق زن بود را نیز بر دوش می کشید.
فمینیسم، حق رأی، مالکیت، استقلال مالی را به زنان داد و آنچه در خلقت زن بود یعنی دختری، همسری، مادری و در کل زنانگی زنان را از آنان گرفت.
حال زن فمینیست آزاد بود استقلال مالی داشت، در نتیجه نیازی به همسر نداشت و حق انتخاب پیدا کرده بود و خودش هرزمان وبا هرکه می خواست بدون پیمان و قرارداد رسمی ازدواج زیر یک سقف زندگی می کردند بچه می آوردند و فرزندان بی گناه ناخواسته را سقط می کردند. این شد که ارمغان فمینیسم برای زنان هرج و مرج جنسی، فرزندان بی پدرو... بود و تعداد بسیار زیادی فرزندان نامشروع را بر دامن ناپاک تمدن غرب گذاشت.
این زنان که به غایت حقوق خود دست یافته بودند اکنون حتی نمی خواستند مادر باشند و در قید فرزند قرار گیرند! و مهدکودک ها برای حل مشکل مادری تأسیس شدند تا خلاء مادری را از راهی نادرست برای این فرزندان تأمین کنند...
در کل حاصل فمینیسم برای جامعه جهانی بر خلاف تصور عموم نه تنها دادن حقوق زنان به زنان بود بلکه گرفتن زن بودن زنان از آنان و مرد شدن زنان بود.
خانه که می بایست محل سکونت و آرامش باشد تبدیل شد به خوابگاهی برای رفع حوائج حیوانی
مادری که غایت خلقت زن است به پرستاران جویای کار و مهدکودک ها سپرده شد.
زنان که برای رشد نیاز به تکیه گاه همسر خود داشتند خود شدند تکیه گاه وجود خود ...

لطفا نظر خود را در مورد فمینیسم و علت موافقت یا مخالفت خود را با این جنبش بفرمایید.

بعدا نوشت: بهتر است به جای عبارت غایت خلقت زن بگوییم غایت جنسیت زن، یا غایت زن بودن

 

۲ ۰
مامان پسرا
۰۲ اسفند ۱۲:۰۴
سلام و تبریک برای افتتاح این وبلاگ!
فعلا براتون یک لینک دارم. 
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13921130000183
شاید خواند این مطالب برای ما روشن کند که تا وقتی رأی ما به چنین افرادی است، ولی فقیه نمی تواند برای بهبود اوضاع اقتصادی و فرهنگی جامعه کاری از پیش ببرد. 
موفق باشی!

پاسخ :

سلام و ممنون
ما که به این بندگان خدا رأی ندادیم! رأی رو آن هایی دادند که می گفتند مسئول باید خوب بپوشد و خوب بخورد و... قس علی هذا!

نظرتون راجع به فمینیسم چیه؟
فمینیست واقعی
۰۳ اسفند ۰۸:۳۴
سلام و امید موفقیت دارم براتون.
من با نظراتی که در متنتون دادید موافقم و البته فکر میکنم اگر قرار باشه بین زن و مرد از نظر تواناییها کسی برتر تشخیص داده بشه برتری زن واضحه. ولی اصلا رقابتی وجود نداره، در واقع یعنی مقایسه بی معنیه در این مورد. و من اینطور نتیجه میگیرم که چه زن چه مرد که بخوان این وسط رقابت راه بندازن و برنده تعیین کنند، ضعف خودشون رو نشون دادن یا خواستن طرف مقابل رو مشغول کنند. همیشه برتری با کسیه که بتونه بدون سروصدا اهدافش رو عملی کنه و البته این نکته واقعا جالبه که زن و مرد با وجود تفاوتهای زیاد میتونن اهدافشون رو اگر انسانی باشه، هماهنگ با هم عملی کنند.
جالب اینجاست که تواناییهای بالقوه زنان رو مردها نمیفهمند واقعا درحالیکه تواناییهای مردها برای زنان قابل درکه. و من برای اولین بار ابراز درک این تواناییها (تواناییهای زنان) رو از زبان یک مرد واقعی، سال گذشته گمونم، تو یکی از صحبتهای حضرت آقا شنیدم.

پاسخ :

سلام و از حضورتون متشکرم.
با نظرتون موافقم. اصلا این که زن و مرد رو روبروی هم در مقام مقایسه قرار بدیم و بگیم کدام بهتر است کار صحیحی نیست. هردو در انسانیت و روح و فطرت مشترکند و خداوند بنابر حکمت خلقت متفاوت و ویژگی های متفاوتی به هرکدوم داده و هرکدام در جایگاه خودش ارزشمنده.
پاراگراف آخر صحبتتون رو نمی فهمم چون واقعا هنوز برای من بسیاری از ابعاد وجود مردان غیر قابل فهم و درک هست.
و نکته آخر اسمی که برای خودتون انتخاب کردید عجیبه برام! من که تناسبی بین اسمتون و کامنتتون پیدا نکردم. :)
فانوس
۰۳ اسفند ۱۰:۰۶
سلام من فکر میکنم تا چن وقت قبل افکارم فمنیستی بوده...وخوشحالم که کم کم دارم ازاین افکار مسموم دور میشم....وممنونم که تو این مبحث با فمنیسم مارو اشنا کردی موفق باشی و پایدار....

پاسخ :

سلام و خوش اومدید.
اگه بگید چرا قبلا تصورات فمینیستی داشتید و علت این که داریدالان از این تفکرات دور می شید خیلی ممنون میشم.
أنارستان
۰۳ اسفند ۱۰:۲۰
سلام. درخواست تبادل لینک شما را پذیرفتیم.

پاسخ :

سلام
بسیااااااار متشکرم. :)
زهرا
۰۳ اسفند ۱۰:۲۳
تبریییییییییییییییییییییییییییییییییییییک!

پاسخ :

متشکرم.
فمینیست واقعی
۰۳ اسفند ۱۶:۵۸
در ادامه صحبتهای آقا رو که بهش اشاره کردم آوردم البته قطعا این صحبتها خیلی اوقات مطرح شده ولی صراحت اون خیلی توجه من رو جلب کرده. حتما مطالعه کل صحبتها مفیدتره.
در جواب شما: در مورد درک تواناییها مردها نمیدونم چی بگم. شاید مساله فردی باشه، نمیدونم ولی خود من معتقدم کارهایی رو که یک مرد میتونه انجام بده(تفاوتهای مادی زن و مرد منظورم نیست) یک زن هم اگر مجبور بشه انجام میده و این به خاطر قدرت روحی زنه. ولی مردها چون اساسا از برخی موضوعات درک درستی ندارند اصلا اونها رو نمیبینند. باز هم میگم شاید این قضیه فردی باشه نه جنسیتی. هنوز اونقدر به این مطلب مسلط نیستم که بخوام بیشتر بازش کنم. 

۱۳۹۲/۰۲/۲۱


من همیشه به دوستان و خویشاوندان و زنان میگویم، میگویم برخلاف آنچه که معروف است، در بین این دو جنس، آن جنس قوى‌تر زن است. زنها قوى‌تر از مردهایند. زنها میتوانند با تدبیر و با ظرافت، مرد را در دست خودشان بچرخانند؛ انسان، هم در تجربه این را مشاهده میکند، هم با قیاسهاى فکرى و عقلى این را میتواند اثبات بکند. این واقعیّتى است. بله، زنهایى هستند که بى‌تدبیرى میکنند، لذا این کار را نمیتوانند انجام بدهند؛ امّا زنى که اهل تدبیر باشد، مرد را میکند رام خودش. این مثل این است که یک نفرى بتواند یک شیر درنده را افسار بزند، سوارش بشود؛ این معنایش این نیست که او از لحاظ جسمى از این شیر قوى‌تر است، معنایش این است که توانسته این اقتدار معنوى را به کار ببرد؛ زنها این توانایى را دارند، منتها با ظرافت؛ یعنى ظرافتى که میگوییم، تنها ظرافت در ترکیب جسمانى و ساختمان جسمانى نیست، بلکه ظرافت در فکر و اندیشه و تدبیر و دستگاه تصمیم‌گیرى است که خداى متعال در زن قرار داده.


اگر اسمم ناراحتتون میکنه میتونم تغییرش بدم :)

پاسخ :

ممنون بابت این نقل قول به جا :)

بابت اسمتون هم تصمیم با خودتونه. انشاءالله مطلب تکمیلی فمینیسم رو میگذارم اون وقت خودتون راجع بهش تصمیم بگیرید. :)
راحله رها
۰۳ اسفند ۲۱:۴۷
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام ** *** ***
در یوتوپیای من همیشه زن مثل یه ملکه توی خونه بوده، زیبا و دلربا، شیرین و دلنشین! البته ملکه ای که با عشق خونه رو به یه قصر واقعی تبدیل می کنه و به خانواده ش آرامش میده. پادشاه عاشقشه و حاضر نیست حتی با زیباترین های دنیا عوضش کنه. شاهزاده ها هم اوج احترام و سپاس رو نسبت بهش دارن!
همیشه تفاوتهای این جامعه با اونی که دوست داشتم باشه آزارم میده! کاش به بهای جدایی از ارزشهای درونیمون هرگز به پیشرفت نمی رسیدیم!

پاسخ :

سلام خانم و خوش اومدین
خیلی اوقات مشکلاتی که برای ما پیش میاد دقیقا به همین دلیل آرمان گرایی مون و فاصله ای که بین آرمان هامون و وضع و شرایطی که برامون به وجود میاد هست.
اما اگه آرمان هامون رو یه کم تعدیل کنیم و واقع گرایانه تر بهشون نگاه کنیم خیلی به احساس رضایت از شرایط موجودمون و وضعیتی که درش هستیم کمک میکنه.
(خانمی من دوست ندارم جایی جز وبلاگ رضوان خانم و بعضی دوستان دیگه با نام مستعاری که اون جا حاضرم حاضر باشم. به همین دلیل قسمت اول کامنت شمارو بدون هیچ منظور خاصی نسبت به شما بزرگوار، حذف کردم)

جیغ و جار حروف
۰۴ اسفند ۲۱:۱۲
هی نوشتم و هی پاک کردم!
بحث دراز دامنی ِ. عجالتا که موفق باشی. تا ببینم بعدا دهنم برای گفتن حرفایی که پاکشون کردم باز میشه یا نه.

پاسخ :

سلام و خوش اومدین
اینجا مکانی است جهت حرف های گفته شده و نشده ی شما
پاک شده و نشده ی شما :)
منتظرم :)
رضوان
۰۵ اسفند ۰۲:۱۴
سلااااااام

عاقا من میخواستم جهت تبریک خونه نو دسته گل تقدیم کنم که فکر نکنی دست خالی اومدم، اما گویا اینجا با اسمایلی و این ژیگول بازیا میونه ای نداره! ...

درباره فمینیسم هم که دیگه به اندازه کافی در نوشته هام گفته ام و به قدر کفایت هم بابتش فحش خورده ام ... غرض از مزاحمت فقط عرض ارادت و تبریک بود که انجام شد ...

اما خودمونیم فکر کنم دعواهای اون روز استاد بدجوری اثر داشته، نه؟!

;o)

پاسخ :

سلااااااااااااااام
می گفتید یه گاوی گوسفندی چیزی براتون قربونی می کردیم رضوان خانم :))
اینجا مکانی است جهت این که شما کمتر فحش بخورید :)
ممنون از لطف شما
بابت جمله ی آخر هم باید بگم بسیاااااار زیاد. الان متنبه شدم :)
ترنم
۰۵ اسفند ۰۷:۲۱
سلام
نحن ابناء الدلیل،میشه بر این ادعاتون که مادری غایت خلقت زن است استدلال کنید.

پاسخ :

سلام
و خوش اومدین

در این باره مفصل خواهم نوشت.
کمی صبر و تحمل ترنم خانم :)
اما خلاصه حضورتون عرض می کنم.

مصداق این صحبت آیه 223 سوره بقره هست. در آن جا خداوند می گوید «نسائکم حرث لکم» یعنی زنان کشتزارند.
کشتزار یعنی خاک زاینده. خاکی که امکان زایش و باروری دارد.
آیت الله جوادی ذیل این آیه می گویند باید کوشش زنان در حرث شدن  کوشش مردان در حارث شدن باشد.
یعنی غایت زن در زایندگی و مادری است.
حتما انشاءالله در سیر بحث مفصل یک پست درباره اش خواهم نوشت.
ترنم
۰۵ اسفند ۰۷:۳۸
اگه منظورتون از غایت کارویژه هستش قبول، ولی اگه منظورتون فلسفه وجودیه استدلالتون باید توش یه الایی چیزی باشه مثل و ما خلقت الانسان الا لیعبدون که یعنی ته تهش باید این بشه
تازه با این دیدگاه باید تکلیف زنان نازا رو هم مشخص کنید

پاسخ :

منظور از غایت کارکرد نیست.
معنای غایت هدف هم نیست.
بلکه غایت یک مخلوق روند صیرورت و «شدن» است. یعنی یک زن در سیر حیاتش و زن شدنش باید به مرحله ی «حرث» و مادری برسد.
خداوند در آیه خطاب عام کرده است. «نسائکم حرث لکم»
لزومی هم به کاربرد الّا نیست.
خداوند در آیه ی و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون، هدف از خلقت جن و انس را بدون احتساب جنسیت عبودیت مطرح می کند.
یعنی هدف از خلقت عبودیت ربّ است.
اما در غایت فرد در مرحله ای از زندگیش پس از همسری به مرحله ی مادری می رسد. (به غایت مادری می رسد)
غایت زنان نازا در مرحله ی قبل از مادری قرار می گیرد یعنی همسری.

مفصل راجع به این موضوع بحث خواهم کرد انشاءالله

ترنم
۰۵ اسفند ۰۸:۱۷
می خوام زورتون کنم همه بحث تون رو همین جا بکنید!
اگه غایت یعنی اهداف میانی، تو سیستم تون امکان جهش هم وجود داره؟مثلا میشه از روی مادر شدن پرید و باز هم عبد کامل شد؟ زن نازا از روی این مرحله پریده یا این که برای همیشه از کامل شدن محروم شده؟

پاسخ :

:))

نگفتم غایت یعنی اهداف میانی.
غایت یعنی مرحله ای که فرد پس از صیرورت و شدنش به اون میرسه.

مثلا من دوره ی تحصیل رو می گذرونم در انتها به علمم اضافه شده، مدرک گرفتم می تونم باهاش کار کنم. یعنی در غایت تحصیل علم به این چیزها رسیدم.

حالا میشه گفت هدف میانی یعنی همون غایت ولی باهم فرق دارن :)

هدف ما به عنوان یه انسان در هر زمانی عبودیته. که ظهور و بروز ویژه اش از زمانی هست که ما به تکلیف می رسیم. چه در مرحله ی دختری باشیم، چه همسری چه مادری.

در مورد انسان کامل که اصلا موضوع جدایی هست. انسان های کامل که فقط معصومینند.
و ما نهایت نهایتش می تونیم با فرسنگ ها فاصله قرین به عصمت بشیم.

حالا این که بگیم زن نازا کامل نیست و به هدف خلقتش نرسیده درست نیست.
چون اون زن می تونه به کمال انسانیتش یعنی عبودیت برسه ولی خب چون نازاست ممکنه به غایت جنسیتش نرسه. این نازایی عبودیت فرد رو خدشه دار نمیکنه.

مگه مثلا میشه گفت حضرت معصومه به هدف خلقتشون که عبودیته نرسیدن؟
ایشون حتما به عبودیت رسیدن. ولی به مرحله ی همسری و مادری نرسیدن. و نمیشه گفت همسر و مادر نشدن ایشون مانع کمالشون بوده.
فمینیست واقعی
۰۵ اسفند ۰۸:۵۶
این دو سه تا پست آخر داره میره به سمت بحثهای اعصاب خوردکن، من شخصا حاضر نیستم تا قبل از به دست آوردن یه تفسیر 100% درست!!!!!!! از آیات و روایات این تیپی که البته کم هم نیستند در موردشون با کسی بحث کنم.
پیشنهاد میکنم به جای حرکت شتابان به سمت مباحث کلامی و حتی درگیر شدن با گیرهای فلسفی ،مبنا رو بر استدلالهای عقلی بگذارید. فکر میکنم واقعا پذیرشش بیشتر باشه.

پاسخ :

نظر خودم هم در مورد روند وبلاگ همینه.
اول خوب مباحث فمینیسم و... این ها تبیین شه بعد بریم سراغ اسلام.

البته پاسخ نظر شما یه تکمله داره. تفاسیر رو معصومین ننوشتند که انتظار داشته باشیم صد درصد بی نقص باشه. حتی من یه نقل قول از علامه طباطبایی شنیدم که گفته بودن (نقل به مضمون) المیزان باید هرساله یه نسخه ی جدیدش نوشته شه و اشکالاتش رفع شه.


ترنم خانم عجله داشتن :)
برای همین باید اینجا پاسخشون داده میشد :)
واقعی
۰۵ اسفند ۰۸:۵۷
دوسه تا کامنت آخر منظورم بود:)

هما چهرزاد
۰۵ اسفند ۲۲:۵۲
من با این افکار مخالفم
چون در درجه اول قبول این افکار یعنی زن ها از مردها پایین تر هستند و حالا باید خودشونو ثابت کنند
در درجه دوم زنانگی که با عث تعالیشون میشه رو از دست میدن به یک عروسک تبدیل میشن

پاسخ :

سلام خوش اومدین
ممنون از نظرتون
ترنم
۰۶ اسفند ۰۶:۳۴
معمولا این قدر دختر خوبی نیستم ولی برای مراعات اعصاب برخی و  به هم نزدن مجلس صاحب مجلس صبر می کنم تا خودشون جواب سوال هام رو مرحمت بفرمایند.
یا علی

پاسخ :

شما که حتما دختر خانمی هستی. :)

این پست، یه پست آزمایشی هست که من مخاطبام رو بشناسم و اگر خدا توفیق بده می خوام آروم آروم اول چندتا پست فمینیسم رو بگم تا بهتر بشناسیمش. بعد انشاءالله جایگاه اصلی زن در اسلام و قرآن رو بگم بعد شبهاتی که مطرح شده رو به لطف خدا از یه نوع نگاه دیگه مطرح کنم و بعد وارد جزئیات و مسائل مختلف بشم.
انشاءالله مفصل به سوالات شما هم می رسیم.
تازه اوله راهه خانمی و قراره ما اینجا همه این شکلی باشیم :)
وقتی هم از دست هم ناراحت شدیم چاره اش فقط صلواته
پس اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

مصطفی قاسمی
۰۶ اسفند ۰۹:۲۳
سلام
خیلی قشنگ بود

خانه که می بایست محل سکونت و آرامش باشد تبدیل شد به خوابگاهی برای رفع حوائج حیوانی

مادری که غایت خلقت زن است به پرستاران جویای کار و مهدکودک ها سپرده شد.




پاسخ :

سلام
نظر لطف شماست.
از حضور شما متشکرم.
فرشته
۰۶ اسفند ۲۳:۰۱
سلام. من دانشجوی دکترا هستم و سالها نبز دبیر بود ه ام.  شغلم  را یک حرفه ضروری مبدانم ولی هیچگاه ان را به وظیفه مادری خود تریجیح نداده ام. وسالهایی که فرزندانم کوچک بوده اند یا مرخصی گرفته ام و یا پاره وقت که دو روز در هفته است کار کرده ام. با اینکه در تدریس و دانشجویی همیشه موفق و گاهی ازبرترین رتبه ها بوده ام اما ارامش واقعی و لذت حقیقی را واقعا در مادر کامل بودن یافته ام و واقعا با تتمام وجود با سما موافقم. در پناه خدا موید باشید و خواهشا التماس دعای مخصوص برای توفیق بیشتر.

پاسخ :

سلام و خوش اومدین
انشاءالله در مسیری که انتخاب کردید ثابت قدم باشید.

التماس دعا به شما

(توی متن نظرتون یه اشتباه تایپی بود متأسفانه «بیان» اجازه ی ویرایش نظرات رو نمیده. اشتباها به جای شما تایپ شده سما :) )
یاسمن هرندی
۰۷ اسفند ۱۸:۱۲
  سلام
ممنون بابت دعوت و عرض تبریک بابت وبلاگ جدید
انشاالله مایه*ی خیر همه بشه
راستش تا اینجا موافق بودم، منتظر ادامش هستم:(

پاسخ :

سلام و خوش اومدین
ممنونم برای تبریک :)
علامت پرانتز گاهی به دلیل تغییر زبان برعکس میشه و متأسفانه در سرویس بیان امکان ویرایش نظر وجود نداره.
خوشحال میشم همراهم باشید.
یاسمن هرندی
۰۷ اسفند ۱۸:۱۴
من علامت شاد گذاشتم، نمیدونم چرا غمگین شد!
ناری خاتون
۰۸ اسفند ۱۷:۲۱
به! سلام و خدا قوت بابت این کار پسندیده و ارزشمند.
ان شالله که موفق باشید و منصور.
بنده فعلاً خواننده شما خواهم بود. با شرایط فعلیم زیاد درگیر بحث نمی شم. یعنی بنا دارم نشم ببینم می تونم یا نه :q

پاسخ :

سلام و خوش اومدین
خوشحال میشم همراهمون باشید.
چرا وارد بحث نشید؟ :)
ناری خاتون
۰۹ اسفند ۲۲:۴۶
چون من اگه روی دور بحث افتادم اونم از نوع اینترنتیش زندگی برام نمی مونه وشرایط جسمیم اصلاً مساعد زیاد پای کامپیوتر نشستن نیست.

پاسخ :

همین که عزیزانی چون شما همراهمون باشن برامون کلی افتخاره
ریحانه م
۱۰ اسفند ۱۲:۲۶
سلام .و تبریک بسیار بابت مطالب خیلی مفید.
اونایی که کمی اهل تفکر باشن دیگه حنای فمنیسم رنگی براشون نخواهد داشت.بخاطر همین رنگ نداشتن حناشون هست که شبکه های ایرانی رو قطع میکنن تا مبادا زن های دنیا بفهمن که بابا زن جور دیگه ای هم میتونه زندگی کنه!
میشه لطفا راجع به همین صفت صالحات توضیحاتی رو مرقوم بفرمایید.زن چجوری باشه میشه صالح؟!

پاسخ :

سلام و خیلی ممنون از حضورتون
اینجا ما قرار نیست کسی رو قضاوت کنیم.
قراره راه نشون داده بشه و هرکس به انتخاب خودش مسیر خودش رو انتخاب کنه
شبکه های داخلی هم که قربونش برم به جای نشون دادن زن مسلمان و... بدتر چهره بدی رو نشون میده و تلویزیون ما نمادی از زن کامل مورد نظر اسلام نشون نداده یا حداقل من یادم نمیاد!
صفت صالحات در آیه 34 سوره نساء اومده که انشاءالله وقتی وارد مبحث اسلام و قرآن شدیم بهش می پردازم.
ولی خلاصه: «صلاح: در مقابل فساد و بمعنى شایسته بودن و نیکویى است که در آن اختلال و بهم خوردگى دیده نشود.
و صلاح در هر موردى با موضوع منظور مختلف مى‏شود: و در اینمورد که مربوط بزنها است، عبارت مى‏شود از شایسته بودن او از جهت صفات قلبى و أعمال و افکار، بطوریکه اختلال و فساد و بهم خوردگى در أعمال و افکار و نیّات او وجود نداشته باشد تفسیر روشن ج5 ص361»
یک مادر
۱۱ اسفند ۱۳:۱۳
سلام
من به شخصه با کار کردن زن در حالتی که ضرورتی وجود نداره مخالفم
منم میگم حیف اون روح و لطافت زنانه نیست که توی محیط های کاری و زیر بار فشارهای همه جانبه داغون بشه
اما این وسط دو تا سوال مهم دارم که تمام دغدغه فکری منه و از شما تمنا می کنم جواب بدید
1- اگر مطلقاً زن ها وارد کار نشن پس برای تامین نیروهای زنی که نیاز داریم در جامعه باشن چیکار کنیم ؟ مثل معلم ها و پزشکان و پرستاران

سوال دومم خیلی برام مهمه خواهش می کنم جواب بدید
2- اگر زنی به دلیل اینکه بدون پشتوانه مالی از طرف خانواده هر دو طرف ازدواج کرده باشه (یعنی خانواده ها وسع مالی نداشتن ) و در نتیجه برای تامین حداقل های زندگی مجبور به کار کردن و کمک کردن به همسرش باشه تکلیفش چیه ؟
من خودم یکیشون چرا یکی ما بیچاره ها رو نمی بینه ؟ به خدا قسم من خودم یکی از اون زن هایی هستم که لحظه به لحظه دارم روز شماری می کنم روزی برسه نیاز نیاشه کار کنم و خانوووم خودم باشم و اعصابم راحت شه و زیر بار این همه فشار نباشم
به خودم - همسرم و فرزندم بهتر رسیدگی کنم کما اینکه شکر خدا چون تهران نیستیم الان هم واقعا براشون مایه می ذارم و وقت می ذارم و راضی هستیم
من واقعا آرزو دارم که کار نکنم و به جاش با فکر آسوده به علاقه مندیهام برسم و بیشتر بچه ام رو ببینم و بیشتر در تربیتش کوشا باشم کما اینکه همین الان هم از هیچ تلاشی دریغ نکردم و نسبت به خیلی خانه دارها در این مسائل موفق تر عمل کردم
الان خانومهایی مثل ما و پسراهایی که درآمدی اینقدر زیادی ندارن که هم کلی کرایه خونه بدن و هم خرج زن و بچه تکلیفشون چیه ؟
آیا زنی مثل من که با حفظ عفت و حیا و پوشش مناسب در یک محل تقریبا مناسب مشغول کار هست فقط به خاطر اینکه کمکی به حفظ " کوه احد خانواده اش " کرده باشه باید منتظر عقوبت خدا باشه ؟
واقعا به من بگید من باید چه کار کنم که خدا از من راضی باشه ؟
آیا باید کار نکنم و دست رو دست بذارم و فقط توکل کنم که آیا شرایط همسر بهتر خواهد شد ؟ شما بفرمائید من در این جایگاهی که هستم چه کار کنم خدا راضی تره

خدا خیر دنیا و آخرت بهتون بده جواب من رو بدید

پاسخ :

سلام و خوش اومدین

برای من اینجور نسخه پیچیدن ها و نظر دادن ها در مورد شرایط خاص هر نفر بسیاااااااااار سخته

انشاءالله بحث که جلو بره مفصل به بحث اشتغال خانم ها هم میرسم ولی اینجا خلاصه می تونم حضورتون عرض کنم که در همه ی شرایط «اصل خانواده» و حفظ خانواده هست.
ممکنه خانمی با اشتغال به حفظ بنیان خانواده اش آسیب بزنه
ممکنه خانمی با اشتغال به حفظ خانواده اش کمک کنه (مثل شرایط شما)
مهم اینه که بفهمیم در هر مرحله و زندگیمون اصل و فرع چیه

وقتی اصل حفظ خانواده است و خانمی مثل شما با رعایت حدود اسلامی و رعایت وظایف اصلیش در خانواده برای کمک به همسرش و تأمین معاش نیاز به کار کردن داره هیچ اشکالی نداره و اون خانم داره وظیفه ی اصلیش رو انجام میده و در راستای رضایت خدا داره عمل میکنه. عقوبت که نداره ثواب هم داره.
حتی روایت داریم حضرت زهرا س هم با انجام بعضی کارهای دستی و... به تأمین معاش خانواده هم کمک می کردند.
اما ممکنه خانمی علی رغم این که شرایط مالی مناسبی داره و همسرش تأمین نیازهای لازمش رو می کنه علی رغم میل همسرش، و با کم کذاشتن نسبت به وظایف اصلیش در خانواده میره کار میکنه، این خانم هم به به هم ریختن و تزلزل خانواده کمک کرده و هم مورد عقوبت قرار میگیره.

حالا در مورد سوال اولتون:
ما در اسلام حکمی داریم به نام «واجب کفایی» یعنی اگر تخصصی در جامعه اسلامی نیاز باشه بر عده ای واجبه که برن اون تخصص رو کسب کنند و در اون کار وارد بشن.
برای تخصص هایی مثل پزشکی، معلمی و... هم بر عده ای از زنان که تمام شرایط رو دارن (به وظایف اصلیشون در خانواده آسیب نمیرسه، وقت کافی دارن و همسرشون رضایت داره) واجبه برن این تخصص هارو کسب کنن تا جامعه ی اسلامی نیازش برطرف شه.

البته این نیاز به زمان شناسی و درایت خانم ها در تشخیص شرایطشون داره که ببینن با توجه به تمام شرایطی که دارن اولویت هاشون چه طور باید باشه.

و یه نکته به همه ی دوستان :)
ممنون میشم اگر سوالی خارج از موضوع مطلب جاری بود در قسمت «سوالات شما» مطرح کنید.
از همکاری همتون ممنونم

یک مادر
۱۱ اسفند ۱۴:۴۵
واقعا خیلی ازتون ممنونم
باور کنید این کابوس شبانه روز من بود که خدایا من این وسط چیکار کنم ؟
ممنونم آرزو دارم که خدا از همه راضی باشه از من هم راضی باشه
خدا به شما خیر بده باور کنید جوابتون رو خوندم اشک توی چشمام نشست
من واقعا تمام توانم رو برای خانواده ام گذاشتم و راضی هم هستم
همین آرامشی که داریم برام یک دنیا می ارزه همینکه میبینم تونستم کمکی به همسرم کنم و متقابلا همسرم هم به من کمک می کنه و پا به پای هم هم تو کارای خونه و هم بیرون هوای هم رو داریم و هر دو برای رشد و تعالی خودمون تلاش میکنیم و هر دو برای تربیت فرزندمون وقت میذاریم خدا رو شاکرم


پاسخ :

خواهش میکنم شما لطف دارید.
انشاءالله زندگیتون پر از خیر و برکت باشه و فرزندان صالح و سالم تربیت کنید.
یک مادر
۱۱ اسفند ۱۵:۰۱
در مرود فمنیسم به همون علتهایی که در پست اشاره شد من هم مخالفم قبلا هم گفتم اما راه کار چیه ؟
صرف نظر از کسانی که موافق فمنیسم هستند و دوست دارن که به این شکل زندگی کنن و آسیب های احتمالیش رو هم متحمل بشن ، کلاً برای این مسئله راه کار چیه ؟ چه راه کارهایی بابد در یک کشور صورت بگیره تا خانمهایی که مخالف این مسئله هستند برخلاف میلشون مجبور به این امر نشوند؟
واقعا خوب میشد به جای اینهمه خانوم شاغل در ادارات و .... پسرهای جوان جویای کار ما ، قرار می گرفتن و اینهمه مرد جویای کار نداشتیم

یا اینکه اداره کار حداقل دستمزد رو بر مبنای واقعیت و تورم ها در نظر می گرفت و حقوق ها مکفی میشد تا خانومها نیاز نباشه بیان
یا اینکه کاش نظارتی بر روی بنگاه ها و صاحبان خانه ها میشد تا به هر قیمتی دلشون می خواد خونه ها رو قیمت گذاری نکنن که یه پسر جوون از عهده اش بر نیاد

و یا اینکه ادارات و خیلی جاهای دیگه اولویت رو با استخدام آقاها قرار میدادن و البته این به ضرر قشر مانند خودمه چون اون وقت نمی دونستم امثال من باید چیکار می کردن ؟
یا تا همیشه در فقر غوطه ور می شدن و آسیب های خیلی زیادش رو تا نسل های بعدشون متحمل میشدن یا همین وضعیتی که الان هست


پاسخ :

انشاءالله به شرط حیات در مورد این موضوع مفصل بحث خواهم کرد.
یکی از آسیب های اشتغال بی حد خانم ها، بدون لزوم واقعی، و نداشتن معیار لازم برای به کار گرفتن و اشتغال خانم هایی که برای گرداندن زندگیشون واقعا به اشتغال نیاز دارند، همین موردی است که شما اشاره کردید.
محسن
۱۲ اسفند ۲۲:۲۹
سلام
نظر شخصیم اینه که طرح دوبچه کافیه همزمان با تهاجم و شبیخون فرهنگی در دهه هفتاد، اتفاقی نبود.
یا علی

پاسخ :

سلام
این موضوع ابعاد پیدا و پنهانی دارد که شاید یکی از آن ها دلیلی است که شما ذکر کردید.

الهی13
۲۲ اسفند ۱۰:۲۱
سلام.زیبا بود خسته نباشید.
فمنیسم را برای این ساختند که از زنان سوء استفاده بیشتری کنند.زنان هم براساس عواطفشان و سالها فشار و محرومیت این را برای خود راه نجاتی می دیدند.ولی افسوس که نمی دانستند این سرابی بیش نیست.که آنها را از فطرت خدایی شان دور می کند.


 http://313bashir.blogfa.com

پاسخ :

سلام و خوش اومدید
از نظرتون ممنونم
محدثه
۲۳ اسفند ۰۸:۵۵
سلام عالی بود .امروز که وبلاگتون رو خوندم احساس کردم شما ماموری بودید که این مطالب رو برای من نوشته اید . ممنون

پاسخ :

سلام
نظر لطف شماست
ما هرچی داریم از لطف و فضل خدا داریم.
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاءالله در اینجا به عنوان
«کرسی آزاداندیشی مجازی زن و خانواده»
دیدگاه هایم را در باب موضوعات مختلف پیرامون زنان با تمرکز بر تعریف و تبیین جایگاه و نقش زن و خانواده در اسلام و قرآن خواهم نوشت.
مشی کلی این وبلاگ نگاه منصفانه و واقع بینانه در قضاوت بین آراء گوناگون و متنوع صادر شده از متفکران و نظریه پردازان شرقی و غربی است، لذا جهت گیری های فمینیستی و امثالهم در اینجا اعتباری ندارند.
مطالب مندرج در این وبلاگ نتیجه سال ها مطالعه و برآیند آموخته های بنده است که در جهت منویات امام خامنه ای آن ها را به اشتراک میگذارم. طبیعتا نظراتم نه نظری نهایی و جامع است و نه بدون اشکال. فقط فتح بابی است برای جور دیگر نگریستن به جنس «زن».
نظرات در این وبلاگ باز است و همه ی نظرات موافق و مخالف به شرط عدم توهین محترمند و فقط نظرات حاوی توهین حذف خواهند شد.

لازم به ذکر است هر گونه کپی برداری یا نشر مطالب وبلاگ «صالحات» منوط به اجازه نویسنده ی وبلاگ است.
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان