پاسخ :
سلام
1- ایمان آدمها را چگونه اندازه می گیرید؟
معیار ایمان تقواست. فرد هرچه متقی تر مومن تر. هرکس میزان اطاعت و تسلیمش در اجرای احکام بیشتر باشد متقی تر است. معیارهای پایه ی تقوا، نماز، روزه، رعایت شرعیات، رعایت حدود اسلام در شئون اجتماعی (حدود حجاب، نگاه، کلام، رفتار و...)
به این ها با تحقیق و صحبت می توان رسید.
2- این حکم «نمی تواند» مستند روایی دارد. یعنی همواره باید ایمان دو نفر برابر باشد. یا مرد بیشتر باشد؟ کفویت یعنی برابری؟ یا کفویت یعنی کافی بودن و کفایت کردن؟ ممکن نیست زنی
در حالی که ایمان اعلایی دارد، برایش کفایت کند که همسرش، اندکی ایمان
داشته باشد. کفویت به فرد ربط دارد یعنی فرد تعیین می کند که چه چیزی برایش
کفایت می کند یا دیگران باید کفایت را تعیین کنند؟
از مجموع روایات و آیات این موضوع مستفاد می شود.
روایت داریم اگر حضرت علی برای حضرت زهرا نبودند، برای ایشون کفوی نبود.یکی از دلایل عدم ازدواج حضرت معصومه س هم این موضوع مطرح می شود.
از دلایل قرآنی کفویت لباس بودن زن و مرد برای یکدیگر است.انسان لباسی را می پوشد که در شأنش باشد، او را حفظ کند از آفات و...
دلیل قرآنی دیگر کفویت، نسبت حرث و حارث بودن زن و مرد است.در آیه 223 سوره بقره آمده است «نسائکم حرث لکم» زنان کشتزار شما هستند.
در آیات 58 و 63 (سلسله این آیات در سوره واقعه) سوره واقعه آمده است:
أَ فَرَءَیْتُم مَّا تُمْنُونَ(58 آیا آنچه را [که به صورت نطفه] فرو میریزید دیده اید؟
أَ فَرَءَیْتُم مَّا تحَْرُثُونَ(63 آیا آنچه را کِشت مىکنید، ملاحظه کرده اید؟
در سوره بقره خداوند می گوید زنان کشتزار شما هستند
در سوره واقعه به «حارث»می گوید حواستان به نطفه و کشتی که می کارید باشد.
حرث به معنای «خاک زاینده » خاکی که امکان باروری دارد. در عالم خلقت خاک از خاک بیابان در نظر گرفته می شود تا خاک کاملی مثل جنگل.
خاک بیابان و زمین بایر چون امکان باروری ندارد مصداق حرث نیست. اما هر خاک دیگری که زاینده باشد مصداق حرث است مثل خاک کشاورزی، خاک مراتع، خاک جنگل ها.
در علوم خلقت گفته می شود هر خاکی متناسب با گیاهی است. مثلا خاکی که در آن امکان رویش گندم وجود دارد نمی تواند در آن برنج رویش خوبی داشته باشد. یا مثلا خاک مزرعه ظرفیت رویش درخت در خود را ندارد.
پس هر خاکی باید متناسب با بذر و گیاهی باشد که در آن کشت می شود.
حالا می رویم سراغ بهترین خاک که قابلیت رشد همه چیز را در خود دارد. «خاک جنگل» این خاک بارور و زاینده «حرث»، ظرفیت رشد درختان ستبر را در خود دارد. حالا اگر از حداقل ظرفیت این خاک استفاده کنیم و در آن گیاهان علفی بکاریم، در آن رشد می کند اما این مصداق ظلم است چون از تمام ظرفیت این خاک استفاده نشده است.
حالا زن که «حرث» است باید با «حارثی» زوج شود که حامل بذر متناسب با آن حرث باشد. «اقرأیتم ما تحرثون؟» در غیر این صورت به زنی که حرث متعالی ای است ظلم شده.چه بسا مثلا گیاه پستی مثل قارچ در حرث جنگل ساکن شود، حرث را فاسد کرده و ظرفیت رشد درختان در آن را از او می گیرد. حرثی هم اگر فاسد شد به ندرت می توان آن را به حالت قبل خود برگرداند. برای همین است که فرآیند احیای خاک عمدتا غیر ممکن یا بسیار سخت است.
این بحث کفویت در حرث خیلی بحث مفصلیه و «زن به مثابه حرث» موضوع پایان نامه بنده هست که این موضوعات در آن مورد بررسی قرار می گیرد و ان شاء الله پس از دفاع به تدریج مباحثش رو مطرح میکنم.
اما در مورد ادامه سوالات شما: کفویت نه برابری است نه کافی بودن و کفایت (اگر جایی در روایات دیدید که کفویت به معنای کفایت مطرح شده بفرمایید)،
کفویت به معنای همتایی است، از همتایی در امور مادی گرفته تا امور معنوی مثل دین و ایمان و...
در مفردات معنای کفو این طور آمده: «
الْکُفْءُ: یعنى همطراز و همسنگ در منزلت و قدر و ارزش.»
در التحقیق هم این گونه آمده : «
أنّ الأصل الواحد فی المادّة: هو المماثلة من جهة الصفات و الخصوصیّات.»
معیارهای کفویت رو ان شاء الله در یک پست جداگانه از روایات بیان می کنم.
(فعلا مراجعه کنید به کتاب فقه شیعه حدود صفحات 200 که مباحث ازدواج و معیارها و.. پرداخته است کتاب در noorlib.ir در دسترس است)
3- در مورد حضرت مریم و مطالبی که گفتید چون مطالعه ای نداشته ام نمی توانم نظر بدهم.
اما در کل قرآن اگر ببینید زنان و مردانی که مطرح شده اند همه زوجند از زوج فاسد گرفته تا صالح و مبنا «زوجیت» است.
و در این جا حضرت مریم س در عالم انسان ها زوج نیستند.
در سیاق آیات مربوط به ایشان این گونه بر می آید که درجه ی عصمت و ایمان ایشان از حضرت زکریا که نبی زمان ایشان هستند هم بیشتر است.
(این را می توان از تعجب حضرت زکریا از مائده های آسمانی، حضور ایشان در میان نمازگزاران و... ) برداشت کرد.
پس ایشان از درجه ی بالای عصمت و ایمان قرار داشتند و بنابر برداشتی که ذکر شد احتمالا از نبی زمان خود در عصمت و ایمان بالاتر بوده اند.
با کنار هم قرار دادن این ادله به همراه مسئله زوجیت حضرت زهرا س و حضرت علی ع می توان به این نتیجه رسید که شاید نبودن کفو از علل عدم ازدواج ایشان بوده.
حتما بعد از اتمام پایان نامه ام سراغ موضوع کفویت به طور جامع و کامل خواهم رفت
ان شاء الله.