صالحات

اندیشه 1: نقش همسری حضرت زهرا (س)

بسم الله النّور
به بهانه این ایام دیگر نتوانستم ننویسم از نقش حضرتش برای همسرش علی ع

این دو معصوم تنها زوج معصوم در عالم بودند که اگر علی (ع) نبود کفوی برای حضرتش نبود.

زن با درجات بالای ایمان خودش، نمی تواند کفو مردی با ایمان کمتر از خودش باشد.

نمونه اش حضرت مریم (س) که در زمان خودشان کفوی نداشتند.

اما ببینید نقش حضرت زهرا (س )را برای علی (ع)، که امیرمؤمنان پس از ایشان سر بر چاه گذاشته و با چاه سخن می گویند.

همین کلام بس است برای شأن همسری حضرت فاطمه زهرا...

ام ابیها...

ان شاء الله در این باب به شرط توفیق و حیات بیشتر خواهم نوشت.

-------------

بعداً نوشت: کفویت در نسبت با زن تعریف می شود نه با مرد. یعنی زن حتما باید با کفو خود ازدواج کند. سیاق روایات هم در مورد حضرت زهرا سلام الله همین را می رساند: «لولا علیٌ ماکانَ لفاطمةَ کفوٌ ابدا» اگر علی ـ علیه السّلام ـ نبود هرگز همتایی برای فاطمه (س) وجود نمی داشت.

بیان روایت این گونه است که کفو برای حضرت زهرا (س) وجود نمی داشت نه این که حضرت علی (ع) کفوی نمی داشتند. کما این که ایشان پس از شهادت حضرت صدیقه با خانم ام البنین ازدواج کردند که به لحاظ مرتبه ی ایمانی و بسیاری از شئون دیگر بسیار از ایشان پایین تر بودند. ائمه ی معصوم دیگر هم این گونه بودند و با افرادی بسیار پایین تر از خود ازدواج کردند.

دلیلش هم این است که زن پس از ازدواج تحث قوامیّت و حراثت مرد در می آید و اگر مرد خبیث و فاسد بود، زن را هرچند طیب باشد، خبیث و فاسد و هلاک می کند. به همین دلیل کفویت در نسبت با زن تعریف می شود نه مرد. (در خیلی از متون ذکر می شود که حضرت زهرا (س) کفو حضرت علی (ع) بودند (که بودند) اما این نوع بیان اشتباه است و باید طبق سیاق همان روایات گفته شود که حضرت علی (ع) کفو حضرت صدیقه طاهره (س) بودند.)

برای همین از معیارهای ازدواج مردان ایمان زن ذکر شده است. این موضوع  را می توان از «الطبین للطیبات ...» هم مستفاد کرد.


پ.ن: عزیزان مجرد لطفا معیار کفویت ایمانی را با «برداشت شخصیشون »فراموش کنند. نیاز به بحث دارد تا معلوم شود کفویت ایمانی یعنی چه!


۱ ۰
ذره
۱۵ فروردين ۱۳:۳۶
سلام
مطلب خوبی بود اما چرا انقدر کوتاه؟؟؟
با کلی امید اومدم مطلب تونو بخونم.
منتظریم
یا علی

پاسخ :

سلام بزرگوار
امیدتون به خدا باشه نه به مطالب حقیر سراپا تقصیر...
اینجا کرسی آزاد اندیشی هست و پایه کار مبتنی بر مشارکت مخاطبین در بحث هاست.
و سعیم اینه که دوستانی که اینجا میان خودشون هم به تفکر واداشته بشن.
این پست بیشتر یه تلنگر بود تا یه مطلب کامل و جامع
 و یه پست مناسبتی بود تا حواسمان را برای دیدن ابعاد ناگفته زندگی این بزرگان بیشتر جمع کنیم.
ان شاء الله در آینده طبق روند وبلاگ مطالب رو کامل تر میگذارم.

ترنم
۱۵ فروردين ۱۴:۰۰

سلام

سال نو شما پر برکت

معیارهایی از نوع 1...2...3...4... دارید برای تشخیص کفیت بین زن و شوهر؟

اگه زن و مردی پس از ازدواج به این نتیجه رسیدن که کفو هم نیستند تکلیفشون چیه؟

یا علی

پاسخ :

سلام
سال نو شما هم پر از خیر و برکت
بله توی قرآن و احادیث معیار گفته شده.
الطیبات للطیبین...
الخبیثات للخبیثین...
...
ْ هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن
...
در روایات هم معیارها گفته شده اند.
مثلا روایت داریم دخترتان را به کسی که مومن و امانتدار است بدهید.
یا مثلا گفته شده برای جمال و مال با دختری ازدواج نکنید. اگر برای ایمان دختری ازدواج کردید خداوند هردو را می دهد.

چند وقت پیش یک کتاب دیدم، کتاب فقه الشیعه (متن کتاب در noorlib.ir در دسترس هست) که حدود صفحه 180 به بعد راجع به معیارهای ازدواج مفصل روایات رو آورده بود که ان شاءالله به بحثش برسیم روایات رو حتما اینجا میارم.

مثلا معیار ایمان که برای دوطرف اصله باید رجوع کنیم به این که مومن به چه کسی گفته میشه؟
سطح ایمان دو طرف چه قدره؟
یا معیار امانتداری چیه؟
خب اگه طرف مومن باشه به تمامی احکام الهی از ظلم نکردن گرفته تا احترام و رعایت حقوق و... رو شامل میشه.
در امانتداری هم وقتی امانتی به شخصی داده میشه. شخص باید از امانت محافظت کنه، نگهداری کنه، بهش آسیب نرسه و...
خب وقتی دختری به همسری مردی درمیاد، مرد باید از این امانت الهی محافظت کنه، بهش آسیب نرسونه، در امانت خیانت نکنه و...
ان شاءالله مفصل راجع به معیارهای ازدواج بحث میکنم.
راجع به سوال دوم هم زیر نظر رقیه خانم پاسخ میدم.
شما دعا کنید هرچه زودتر پایان نامم تموم شه تا بیشتر بتونم برای اینجا وقت بذارم.
رقیه
۱۵ فروردين ۱۶:۲۹
سلام
خسته نباشید
مرسی از وبلا عالیتون که آدمو به فکر میندازه.

حضرت زهرا س الگوی یک زن کامل هستن؛ در همه زمینه ها. اما من خودم به شخصه برام سوال ایجاد میشه که: حضرت, همسرشون حضرت علی ع بودن؛ من با همسرم که خیلی با حضرت علی ع فاصله داره و فقط در ظاهر میگه الگوی من حضرت علی ع هست، چطور میشه مث حضرت زهرا س رفتار کنم؟

پاسخ :

سلام
نظر لطف شماست.
1- اول باید نگاه کنیم ماها که می خوایم همسران خیلی خوبی داشته باشیم آیا خودمون واقعا به وظایفمون مثل حضرت زهرا عمل می کنیم.
یعنی بین خودمون و خدا ببینیم آیا زهرا وار هستیم که بخوایم همسرمون علی وار باشه؟
اگر نیستیم از خدا بخوایم که کمکمون کنه تا به الگوی رفتاری حضرت نزدیک بشیم و خدا همسرمون رو هم به الگوی رفتاری حضرت علی نزدیک کنن.

2- حالت دوم اینه که ما خودمون تمام وظایفمون رو عمل می کنیم اما همسرمون نه.
وظیفه ما اینه که سعی کنیم تا جایی که میشه جوری رفتار کنیم تا همسرمون بهتر بتونه به وطایفش عمل کنه.

3- اگر همسرمون بدترین انسان عالم بود خدای نکرده از فرعون که بدتر نبود؟ کنار فرعون زنی بود به نام آسیه که جزء زنان برتر عالم بود. ایشون در کنار فرعون هم آسیه، بنده خدا بود.
مهم اینه که ما در هر شرایطی بندگی خدارو بکنیم. اگر طرفمون وظایفش رو انجام نمیده مجوزی برای ما نمیشه که ما هم امر خدا رو در زندگیمون اجرا نکنیم.

4- و باید بدونیم که معیار کفویت رو باید در انتخابمون در نظر بگیریم. به هر حال ما از غیب خبر نداریم و همه ما عیوبی داریم که در عرصه عمل مشخص میشه و وقتی با معیارهای کلی با شخصی ازدواج کردیم دیگه باید عرصه رو عرصه ی رشد و کمال برای بندگی بهتر خدا ببینیم و شرایط رو برای رشد خودمون و طرف مقابل فراهم کنیم.

5- در نهایت اگر دو نفر از بنیاد باهم اختلاف پیدا کردن و زندگی این دو نفر باهم به دلیل مسائل اصلی غیر ممکن شد خدا راه رو بسته نگذاشته و اجازه داده این عقد زوجیت با طلاق به پایان برسه.
یاسمن هرندی
۱۶ فروردين ۱۸:۵۸
سلام
خدا قوت
بسیار مشتاقم بیشتر بخوانم و به کمک شما در این باب رشد کنم
منتظر هستم
یا علی

پاسخ :

سلام
به کمک حضرت زهرا ان شاء الله همه مون در مسیر حق به رشد و کمال می رسیم.
احمدیان
۱۷ فروردين ۲۳:۰۲
سلام بر شما و همه عزیزان
در اینجا یادآوری یه نکته خالی از لطف نیست که بنده عملش به معبودش تعریف می شه. خب پس یه زنی که برای خدا داره زندگی می کنه عملش بنا به شوهرش تعریف نمی شه. حتی اگر شوهرش وظیفه اش رو درست انجام نده اون زن همچنان زن صالح و قانت و .... هست. حضرت آسیه مثال خوبیه.
قطعا چنین زنی حتی اگر همسرش بهش ظلم کنه به خودش اجازه بی احترامی نمی ده.
در ضمن بحث بعد ازدواج بسیار مهم تر و دقیق تر از قبلش هست.در روایات هست که زن با مرد شرابخوار ازدواج نکنه اما اگر زنی بعد ازدواج فهمید شوهرش شرابخواره این دلیل برای طلاق کافی نیست.
در اسلام زن انسانی توانا و والا مقام معرفی می شه که می تواند مرد زندگی اش رو با اجرای درست نقشش عروج بده.

پاسخ :

سلام
1- در تکمیل این جمله شما «یه زنی که برای خدا داره زندگی می کنه عملش بنا به شوهرش تعریف نمی شه» باید این نکته رو اضافه کرد که اگر زنی وظایفش رو نسبت به شوهرش انجام نده هم مصداق «ظلم» داره نسبت به همسرش و هم «گناه» در نسبت با تخطی از امر خدا.
همین طوره اگر مردی وظیفه اش رو نسبت به همسرش انجام نده هم ظلم کرده و هم گناه.

2- این که شما می فرمایید بعد ازدواج خیلی مهم تر هست رو منظورتون رو متوجه نشدم.
به هرحال مرحله انتخاب خیلیییییی مهمه که این همه سفارش برای معیارهای درست و... داریم.
اگر لطف کنید سند روایتتون رو بگید ممنون میشم.

3- و در مورد این جمله شما «در اسلام زن انسانی توانا و والا مقام معرفی می شه که می تواند مرد زندگی اش رو با اجرای درست نقشش عروج بده.» بله زن این توانایی رو داره به شرط این که مرد با او همراه بشه نه این که خود مرد مانع رشد زن هم بشه.

4- و نکته آخر این که واجب شد حتما یه دوره برم راجع به طلاق و موارد مجوز طلاق رو در روایات و سیره معصومین مطالعه کنم.
سروه ابراهیمی
۱۷ فروردين ۲۳:۱۰
سلام
وبتون پرباره و خوشحال میشم باهاتون تبادل لینک داشته باشم
اگه مایل بودید خبرم کنید.
موفق باشید
درپناه حق

پاسخ :

سلام
از لطف شما متشکرم
ترنم
۱۷ فروردين ۲۳:۳۱
"در روایات هست که زن با مرد شرابخوار ازدواج نکنه اما اگر زنی بعد ازدواج فهمید شوهرش شرابخواره این دلیل برای طلاق کافی نیست."سندش لطفا!


علیرضا بیگدلی
۱۷ فروردين ۲۳:۴۴
  سلام
بروز هستم با مطلبی با عنوان:
یارانه ، حق الناس است یا بیت المال ؟

http://farhangeparvaz.blog.ir/1393/01/17/yarane123123
منتظر نظرات شما
باتشکر  
                            
احمدیان
۱۹ فروردين ۲۲:۴۶
سلام
اول لازمه نسبت به بحثی که مطرح شد نکاتی رو عرض کنم:
اولا بایستی جمله ام رو دو قسمت می کردم. در روایت هست امانت به شرابخوار نسپارید و همچنین منع ازدواج کرده اند برای خانم ها. اما قسمت بعد که فهمیدن این مطلب که همسر شرابخوار است مربوط به روایت نیست.

نمی خوام به بحث حقوقی اش بپردازم که زن می تواند به عللی مانند اعتیاد به مواد مخدر و ابتلا به مشروبات الکلی که اساس زندگی خانوادگی را بر هم می زند می تواند درخواست طلاق نماید. البته این ابتلا نیاز به اثبات داره و زن باید ابتلا همسر رو اثبات کنه.

بحث بنده این بود که وقتی دو نفر یک زندگی رو شروع می کنن یه تعهد سنگین به خدا داده اند. و حتی به دلایل سنگینی همچون این گونه گناه های کبیره نیز اولین راه حل طلاق نیست. 

اولا شرب خمر با وجود تمام مشکلاتی که در پی داره راه درمان و ترک داره و زن در جایگاه همسری می تواند شوهرش رو چه قبل و بعد از چنین ابتلایی از این گناه دور کنه. این وظیفه تنها به زن مربوط نیست و به شوهر هم مربوط است و این وظیفه یه وظیفه در مقام انسان است.
زن و شوهر حقوق دو انسان در برابر هم رو باید اجرا کنند. تازه حقوق دو مسلمان در برابر هم و حقوق دو همسایه نسبت به هم رو هم باید اجرا کنند.  بعد اینها وظایف همسری مطرحه که خیلی هم بار سنگینیه. 
به دلایل قانونی خیلی ها می تونن از هم جدا شوند اما بحث پیشگاه الهی و مسئولیت سنگین دو فرد در حفظ زندگی زناشویی بحث دیگری است. کلیت بحث بنده سر این حرفه. 

پاسخ :

ممنون که توضیح دادید.
چون از نظر قبلی شما این طور برداشت می شد که در روایت هست که طلاق به دلیل شراب خواری شرط کافی نیست. که طبق توضیح شما این جزء روایت نیست.

خب در مورد مجاهده برای اصلاح یکدیگر باید توان و میزان پذیرش رو هم در نظر بگیریم.
در یه شرایطی خب یه خانمی توان مقابله نداره و پذیرش مرد کمه.
اما خب در یه شرایط ایده آل یه خانمی این توان بالا رو داره تا بتونه همسرش رو اصلاح کنه.
احمدیان
۱۹ فروردين ۲۲:۵۷
در همین رابطه این نکته رو ذکر کردم که زن وظایفش بنا به همسرش تعریف نمی شود. این جمله یعنی زن در تمام جایگاه همسری اش می بیند خدا چه خواسته و آن را عمل می کنه. در این میان چون خداوند از زن خواسته که به اوامر همسرش عمل کنه تابع همسر است. وگرنه همین زن اگر شوهرش خواسته حرامی داشته باشه تابع نیست چون امر خدا به زن اینه که تا مرز حرام اطاعت کنید وگرنه تبعیت حرام است.

این نکات دو طرفه هست و مرد هم بایستی وظایفش رو نسبت بنا به همسرش بنا به آنچه خدا خواسته عمل کند. اینجا چون بحث سر نقش زن است بیشتر داره روی زن تاکید می شه وگرنه وظایف زن و مرد هر دو سنگین است.
متاسفم اما ما در بسیاری از مواقع پایه ازدواج و زندگیمان رو براساس اسلام بنا نذاشتیم و حتی اسلام رو بنا به خواست خودمون تعبیر می کنیم. وگرنه زن از قبل ازدواج درخواست های مالی سنگین داره و مرد هم در امور زندگی وظایفی رو برای زن تعیین می کنه که اصلا وظیفه زن نیست و ما در همه این موارد بحث "شان" رو مطرح می کنیم. در حالی که روایات به زنان توصیه کرده اند که درخواست های مالی کمی داشته باشید و به مردان توصیه شده است که محیطی برای زن از نظر مالی فراهم کنید که آسایش داشته باشد و حتی برایش کنیز بگیرید. اما مشکل اینجاست که خانم ها روایات مربوط به آقایون رو خونده اند و آقایون روایات مربوط به خانم ها رو و بعد همه دارن ادعای حقوق اسلامی از دست رفته خود رو می کنن.

خب چنین ازدواجی از قبلش محکوم به فناست (با حفظ احترام)

پاسخ :

من با این جمله شما خیلی موافقم: «اما مشکل اینجاست که خانم ها روایات مربوط به آقایون رو خونده اند و آقایون روایات مربوط به خانم ها رو و بعد همه دارن ادعای حقوق اسلامی از دست رفته خود رو می کنن.»
اما قبول دارید عمده توصیه ها برای حفظ خانواده معطوف به خانم هاست؟
من منکر نقش اساسی و مهم خانم ها در خانواده نیستم اما خانواده دو طرف اصلی زن داره و مرد.
همون طور که زن وظایفی داره مرد هم وظایف سنگینی داره. اما ما (قشر متدین) متأسفانه به زن می گیم تو خوب باش، تو ایثار کن، تو لطف کن، تو ببخش...
اما نمیایم به مردانمون بگیم تو این وظیفه هارو نسبت به خانمت داری...
عوضش می گیم این مطالبات رو حق داری از همسرت داشته باشی...
نمیگیم همسرت می تونه چه مطالباتی از تو داشته باشه!
احمدیان
۲۱ فروردين ۲۲:۳۵
سلام
متاسفانه در طول تاریخ ظلم های زیادی به مقام زن شده است و برای اکرام و احیای این مقام جهاد بزرگی باید انجام داد. برای این مهم باید زن تربیت کرد. خیلی از مشکلات جامعه به خاطر این هست که زن٬ زن نیست. وگرنه قطعا جامعه امروز اینقدر مشوش نبود.
بحث ظلم به زن و استضعاف زنان یک نکته است و بحث وظایف زنان حرف دیگری. بنده منکر ظلم هایی که به زن می شه نیستم و امیدوارم به برکت حضرت زهرا ٬ خدا جامعه ما رو توفیق بده تا مقام زن رو بشناسه و زن رو اکرام کنه.
اما به نظرم این نکته رو باید تاکید کنم که در نقش زن وظایفی مانند کار بیرون خونه و کار درون خونه و خیلی مسائلی که برای ما مهمه نیست. نمی گم حرامه؛ نه. اما وظیفه و واجب نیست. و‌برآوردن تمام نقش های بیرون خانه از وظایف خاص آقایون هست که البته وظیفه راحتی هم نیست. اما اینجا زن یه وظیفه بزرگ و سنگین داره که در محیط خونه ایجاد سُکن و آرامش می کنه که البته اصلا کار راحتی نیست و علم و هنر زیادی می خواد. تمام این حرف ها رو زدم که بگم نقش زن در سامان دادن به خانواده است. حالا اگر کسی مثل شوهر و جامعه قدرش رو نداند فهم پایین خودش رو نشون داده. وگرنه زن وظیفه اش در آرامش بخشی به خانواده باید انجام دهد و وظیفه او سامان خانواده است ؛ حتی اگر همسرش نفهمد. او در پیشگاه الهی مسئول است.

پاسخ :

سلام
نظر شما رو کامل میکنم...
الان مردان ما هم مرد نیستند...
الان به دلیل جابه جایی نقش ها، جایگاه اصلی و فرعیمون رو گم کردیم...
همکلاسی
۲۱ فروردين ۲۳:۵۵
سلام
یکی از موضوعاتی که مورد غفلت واقع شده سازوکار عشق طراز هستش که استاد هم این رو مطرح کردند.
به نظرم عشق طراز در اندیشه اسلامی از غنای مفهومی خوبی برخورداره و در این شرایط دنیای مدرن ما لازمه که کسانی پیدا بشوند در این موضوع نظریه پردازی کنند.
قلمتان مستدام یا حق

پاسخ :

سلام
بهتره بگیم «مودت و رحمت» طراز
این موضوع با جزئیات به طور ویژه در مورد سیره ی حضرت علی ع و حضرت زهرا س در روایات و ... نقل شده.
به شرط توفیق و حیات ان شاء الله در برنامم قرار میدم که بهش بپردازم.

متشکرم
مسافر
۲۸ فروردين ۱۳:۵۵
سلام
زن با درجات بالای ایمان خودش، نمی تواند کفو مردی با ایمان کمتر از خودش باشد.

ایمان آدمها را چگونه اندازه می گیرید؟
این حکم «نمی تواند» مستند روایی دارد. یعنی همواره باید ایمان دو نفر برابر باشد. یا مرد بیشتر باشد؟ کفویت یعنی برابری؟ یا کفویت یعنی کافی بودن و کفایت کردن؟ ممکن نیست زنی در حالی که ایمان اعلایی دارد،  برایش کفایت کند که همسرش، اندکی ایمان داشته باشد. کفویت به فرد ربط دارد یعنی فرد تعیین می کند که چه چیزی برایش کفایت می کند یا دیگران باید کفایت را تعیین کنند؟
از کجا می گویید که دلیل عدم تزویج حضرت مریم، نبودن کفو است؟ شاید خواستگار نداشته:)
به نظرم در قصه ی حضرت مریم، بیشتر باید دقت کرد. مثلا معنای «بشرا سویا» در فتمثل لها بشرا سویا، روشن بشود. اینکه حضرت می فرمایند، لم تمسسنی بشرا، معنایش نفی باروری از انسان است اما نفی باروری از ملائکه نیست. آیا ملائکه می توانند انسان را بارور کنند و می دانیم که جنیان می توانند. و از قول ملک مرسل خدا به حضرت مریم گفته می شود «قال إنما أنا رسول ربک لأهب لک غلما زکیا» ملک مرسل آمده که به مریم پسزی ببخشد، چگونه؟ و عیسی، روح الله است! و برخی نکات دیگر.

پاسخ :

سلام

1- ایمان آدمها را چگونه اندازه می گیرید؟
معیار ایمان تقواست. فرد هرچه متقی تر مومن تر. هرکس میزان اطاعت و تسلیمش در اجرای احکام بیشتر باشد متقی تر است. معیارهای پایه ی تقوا، نماز، روزه، رعایت شرعیات، رعایت حدود اسلام در شئون اجتماعی (حدود حجاب، نگاه، کلام، رفتار و...)
به این ها با تحقیق و صحبت می توان رسید.

2- این حکم «نمی تواند» مستند روایی دارد. یعنی همواره باید ایمان دو نفر برابر باشد. یا مرد بیشتر باشد؟ کفویت یعنی برابری؟ یا کفویت یعنی کافی بودن و کفایت کردن؟ ممکن نیست زنی در حالی که ایمان اعلایی دارد،  برایش کفایت کند که همسرش، اندکی ایمان داشته باشد. کفویت به فرد ربط دارد یعنی فرد تعیین می کند که چه چیزی برایش کفایت می کند یا دیگران باید کفایت را تعیین کنند؟

از مجموع روایات و آیات این موضوع مستفاد می شود. روایت داریم اگر حضرت علی برای حضرت زهرا نبودند، برای ایشون کفوی نبود.
یکی از دلایل عدم ازدواج حضرت معصومه س هم این موضوع مطرح می شود.

از دلایل قرآنی کفویت لباس بودن زن و مرد برای یکدیگر است.

انسان لباسی را می پوشد که در شأنش باشد، او را حفظ کند از آفات و...

دلیل قرآنی دیگر کفویت، نسبت حرث و حارث بودن زن و مرد است.
در آیه 223 سوره بقره آمده است «نسائکم حرث لکم» زنان کشتزار شما هستند.
در آیات 58 و 63 (سلسله این آیات در سوره واقعه) سوره واقعه آمده است:
أَ فَرَءَیْتُم مَّا تُمْنُونَ(58 آیا آنچه را [که به صورت نطفه‏] فرو میریزید دیده ‏اید؟
أَ فَرَءَیْتُم مَّا تحَْرُثُونَ(63 آیا آنچه را کِشت مى‏کنید، ملاحظه کرده‏ اید؟

در سوره بقره خداوند می گوید زنان کشتزار شما هستند
در سوره واقعه به «حارث»می گوید حواستان به نطفه و کشتی که می کارید باشد.

حرث به معنای «خاک زاینده » خاکی که امکان باروری دارد. در عالم خلقت خاک از خاک بیابان در نظر گرفته می شود تا خاک کاملی مثل جنگل.
خاک بیابان و زمین بایر چون امکان باروری ندارد مصداق حرث نیست. اما هر خاک دیگری که زاینده باشد مصداق حرث است مثل خاک کشاورزی، خاک مراتع، خاک جنگل ها.
در علوم خلقت گفته می شود هر خاکی متناسب با گیاهی است. مثلا خاکی که در آن امکان رویش گندم وجود دارد نمی تواند در آن برنج رویش خوبی داشته باشد. یا مثلا خاک مزرعه ظرفیت رویش درخت در خود را ندارد.
پس هر خاکی باید متناسب با بذر و گیاهی باشد که در آن کشت می شود.
حالا می رویم سراغ بهترین خاک که قابلیت رشد همه چیز را در خود دارد. «خاک جنگل» این خاک بارور و زاینده «حرث»، ظرفیت رشد درختان ستبر را در خود دارد. حالا اگر از حداقل ظرفیت این خاک استفاده کنیم و در آن گیاهان علفی بکاریم، در آن رشد می کند اما این مصداق ظلم است چون از تمام ظرفیت این خاک استفاده نشده است.

حالا زن که «حرث» است باید با «حارثی» زوج شود که حامل بذر متناسب با آن حرث باشد. «اقرأیتم ما تحرثون؟»
در غیر این صورت به زنی که حرث متعالی ای است ظلم شده.
چه بسا مثلا گیاه پستی مثل قارچ در حرث جنگل ساکن شود، حرث را فاسد کرده و ظرفیت رشد درختان در آن را از او می گیرد. حرثی هم اگر فاسد شد به ندرت می توان آن را به حالت قبل خود برگرداند. برای همین است که فرآیند احیای خاک عمدتا غیر ممکن یا بسیار سخت است.
 این بحث کفویت در حرث خیلی بحث مفصلیه و «زن به مثابه حرث» موضوع پایان نامه بنده هست که این موضوعات در آن مورد بررسی قرار می گیرد و ان شاء الله پس از دفاع به تدریج مباحثش رو مطرح میکنم.

اما در مورد ادامه سوالات شما: کفویت نه برابری است نه کافی بودن و کفایت (اگر جایی در روایات دیدید که کفویت به معنای کفایت مطرح شده بفرمایید)، کفویت به معنای همتایی است، از همتایی در امور مادی گرفته تا امور معنوی مثل دین و ایمان و...
در مفردات معنای کفو این طور آمده: « الْکُفْ‏ءُ: یعنى همطراز و همسنگ در منزلت و قدر و ارزش.»
در التحقیق هم این گونه آمده : «

أنّ الأصل الواحد فی المادّة: هو المماثلة من جهة الصفات و الخصوصیّات.»


معیارهای کفویت رو ان شاء الله در یک پست جداگانه از روایات بیان می کنم.
(فعلا مراجعه کنید به کتاب فقه شیعه حدود صفحات 200 که مباحث ازدواج و معیارها و.. پرداخته است کتاب در noorlib.ir در دسترس است)


3- در مورد حضرت مریم و مطالبی که گفتید چون مطالعه ای نداشته ام نمی توانم نظر بدهم.
اما در کل قرآن اگر ببینید زنان و مردانی که مطرح شده اند همه زوجند از زوج فاسد گرفته تا صالح و مبنا «زوجیت» است.
و در این جا حضرت مریم س در عالم انسان ها زوج نیستند.
در سیاق آیات مربوط به ایشان این گونه بر می آید که درجه ی عصمت و ایمان ایشان از حضرت زکریا که نبی زمان ایشان هستند هم بیشتر است.
(این را می توان از تعجب حضرت زکریا از مائده های آسمانی، حضور ایشان در میان نمازگزاران و... ) برداشت کرد.
پس ایشان از درجه ی بالای عصمت و ایمان قرار داشتند و بنابر برداشتی که ذکر شد احتمالا از نبی زمان خود در عصمت و ایمان بالاتر بوده اند.
با کنار هم قرار دادن این ادله به همراه مسئله زوجیت حضرت زهرا س و حضرت علی ع می توان به این نتیجه رسید که شاید  نبودن کفو از علل عدم ازدواج ایشان بوده.

حتما بعد از اتمام پایان نامه ام سراغ موضوع کفویت به طور جامع و کامل خواهم رفت
 ان شاء الله.


تـُــرکــِــ گــَــنـدابـی
۲۹ فروردين ۲۲:۵۷
سلام. ممنون از حضورتون در وبلاگم:
با توجه به مطلب اخیرم:
سلام ممنون از حضورتون...
در فرمایش شما شکی نیست(ألمرأة ریحانة، لیست بقهرمانة)
ولی برام جای سوال این است که فرض کنید الان یک مشکلی پیش آمده و آقا و خانم اختلاف دارن باهم. حالا بنظرتون خانم باید اقتدار مرد رو حفظ کنه و عصبانیت مرد رو نادیده بگیره؟ یا آقا باید به هیچ وجه عصبانی نشه و لطفات خانم رو در نظر بگیره...
معتقدم که هردو باید تلاش کنند.. ولی در حالت اورژانسی، کدام اولویت دارد؟

پاسخ :

سلام
از حضور شما در صالحات هم متشکرم
پاسخ شما اینه:
هردوش
هم آقا باید خشمش رو فرو بخوره و در حالت عصبانیت چیزی نگه (والکاظمین الغیظ) که به لطافت خانمش آسیبی نرسه
هم خانم باید تلاش کنه شرایط رو آروم کنه...
و صبر کنن در شرایط مناسب و بدون عصبانیت حرفشون رو بزنند.

اما در عرف ما این امر غلط وجود داره که همیشه خانم کوتاه میاد و باید از همسرش بگذره و ایثار کنه...
حتی اگر مردش خطا کرد نباید چیزی بگه و باید همه چیز رو گل و بلبل ببینه...
در صورتی که مرد هم می تونه و باید به خاطر این که به لطافت وجودش همسرش آسیب نرسه بعضی موقع ها از حقوقش کوتاه بیاد...

مسئله ی من موضوع پست شما نیست...
مسئله من نگاه تک جانبه ای هست که در جامعه خصوصا مذهبی ما وجود داره.
عمدتا به خانم میگن کوتاه بیا...
چشمت رو هم بذار...
خطاهای مردت رو ندید بگیر...
اما از اون طرف به آقایون میگن این حق رو داری...
فلان حق رو داری...
زنت در مقابلت این وظیفه رو داره پس اگه وظیفه اش رو انجام نداد یا خطا کرد  تو حق داری این کارو کنی...
کسی به مرد نمیگه شما هم می تونی کوتاه بیای و با خدا معامله کنی...
شما هم می تونی در مقابل بعضی خطاهای همسرت چشمت رو هم بذاری و ندید بگیری....
شما هم می تونی ایثار کنی...
کمک کنی زنت پژمرده نشه...

مسافر
۳۰ فروردين ۱۳:۲۴
سلام
اگر وسط به ولایت ارتباط ندارد، لباس هم به کفویت ارتباط ندارد :)
مسائلی که مطرح نمودید، در انتها خودتان را هم به حکم «شاید» رساند و به این شاید هم نمی توان اتکا نمود.
در مورد حرث که کار می کنید، یک نکته ای هم در نگاه غربی ها است که بد نیست استفاده کنید: چنانی که در نگاه قرآنی داریم، نسائکم، حرث لکم، آنها هم چنین نگاهی را دارند. کلمه husband به معنای کشاورز است و هم شوهر و husbandry به معنای کشاورزی است.
برای مسئله عدم وجود کفو برای حضرت مریم هم بهتر است روی عبارت «وَ لَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثى» در آیه 36 سوره آل عمران، تدبر و تفکر نمایید. وقتی حضرت مریم به دنیا می آید، خداوند به مادرش می گوید، هیچ مذکری مثل و مانند این مونث نیست و شاید از اینجا بتوان به آن مسئله رسید.

پاسخ :

سلام
الله اکبر از دست شما 
«اگر وسط به ولایت ارتباط ندارد، لباس هم به کفویت ارتباط ندارد »
برادر بزرگوار استدلالتون...

 امروز یا فردا یه پست میگذارم ان شاء الله
خوشحال میشم بتونید بحث وسط و ولایت که مد نظر شماست رو با اون پست و تطبیقش باهم برام توضیح بدید 

 خداروشکر کفویت در مسئله حرث رو که مطرح کردم زیر سوال نبردید!

موضوع husbund  و بحث ریشه شناسیش رو اطلاع داشتم.

در مورد «شاید» که ابتدای پست مطرح کردید.
اینجا تفاوت بنده و شما معلوم میشه
بنده با این که تقریبا 99 درصد نسبت به گفته ام مطمئنم (چون مسئله کفویت در مورد آیه لباس در تفاسیر اومده و نظر بنده نیست) «شاید» گفتم، اما شما مبتنی بر ویژگی «مرد» بودنتون خیلی قطعی تر و محکم تر نظرتون رو میگید.
توصیه ی خواهرانه بنده اینه که کمی احتمال خطا برای نظراتتون در نظر بگیرید.

از حضورتون متشکرم
 
عبد قاصد
۱۵ خرداد ۱۶:۳۰

احسنت


پاسخ :

لطف دارید
قهرمانی
۰۹ دی ۱۳:۴۹
 سلام خسته نباشیدنامزدمن هر وقتی که عروسی باشد مشروب میخورد به نظر شما آیا با وی ازدواج کنم یا نه 

پاسخ :

سلام
خانمی اینجا سایت مشاوره نیست و بنده هم مشاور نیستم و فقط در رابطه با مسائل بنیادی زنان می تونم پاسخگو باشم.

اگر بنده جای شما بودم به هیچ وجه نمی پذیرفتم چون شرب خمر گناه کبیره است و کلید خیلی از گناهان کبیره دیگه.

یک مشاور باید بدونه الان شما در چه مرحله ای هستید.
خواستگاری؟
نامزدی؟
عقد موقت هستید یا عقد دائم؟
چه مدت باهم آشنا هستید؟
ارتباطاتتون به چه شکل بوده؟
تقیدات مذهبی خودتون به چه شکل هست؟

برای پیدا کردن راه حل مسئلتون با شماره تلفن مشاوره تلفنی این سایت تماس بگیرید.

این شماره ی مشاوره تلفنی هست 09640
 اینم هم آدرس خود سایت برای مشاوره آنلاین
http://www.javab.ir/09640/

در نهایت اگر تمایل به مشاوره به شکل دیگری داشتید می تونید از طریق این دو وبلاگ اقدام کنید.

مشاوره http://abdezahra1.blog.ir/

و جمع آسمانی ما http://womanart-2.blogfa.com

ان شاء الله بهترین خیرها براتون رقم بخوره
علیرضا بیگدلی
۱۷ اسفند ۱۴:۲۷

باسلام

بروز هستم با عنوان :

آیا هاشمی رفسنجانی،موافق رهبری امام خامنه ایی بوده است؟

به آدرس:

http://farhangeparvaz.blog.ir/1393/12/17/h1312333

 

باتشکر

ایام فاطمیه تسلیت

فرهنگ پرواز

باقری
۱۹ اسفند ۲۳:۰۰
اللهی و ربی من لی غیرک
خدایا مرا ببخش...
از این که شکمم سیر بود و یاد گرسنگان نبودم….
از این که زبانم گفت بفرمایید ولی دلم گفت نفرمایید.
از این که نشان دادم کاره ای هستم، خدا کند که پست و مقام پستمان نکند….
از این که ایمانم به بنده ات بیشتر از ایمانم به تو بود….


نوترینو
۲۳ اسفند ۲۳:۴۲

سلام

درباره حرث و حارث که فرمودید اگر یک درخت ر ا در زمینی که باروری  کمتری داردبکاریم آیا به درخت ظلم نشده؟

یعنی ازدواج مرد با زن با سطح ایمانی پایینتر به او ظلم نیست؟

کسانی مثل بانو مجتهده امین که همسرشان ایمان بالاتر از او را نداشته اما در عین حال بانو مجتهده به مقام معنوی بالایی رسیدند

یا آسیه همسر فرعون آیا دچار فساد شدند؟

پاسخ :

سلام
1- بله ظلم شده است در حق آن محروث (نطفه/درخت در مثال شما)

2- ازدواج مرد با زن با سطح ایمان پایین تر ظلم به اوست. اما او چون خود فاعل و انتخاب کننده بوده است نمی توان آن را در تقسیم بندی ظلم ها قرار داد. به او معیار داده شده و می بایست معیارها و کفویت را در انتخاب خود لحاظ می کرد.
اما مرد در چنین رابطه ای کمتر آسیب میبیند. اما اگر برعکس بود و زن از سطح ایمان بالاتری برخوردار بود زن بیشتر آسیب می بیند و اذیت می شود.

3- ما یک اصل کلی برای کفویت یا هم تایی در قرآن داریم تحت عنوان «الطیبین للطیبات، الخبیثین للخبیثات»
اصل کلی این است که زنان پاک برای مردان پاکند و مردان پلید برای زنان پلید.
در مورد بانو مجتهده امین، ایشان ممکن است علمشان بیشتر بوده اما معیار ایمان علم نیست. چه بسا ایمان همسر ایشان بیش از بانو بوده باشد.
در مورد آسیه هم از استثنائات است که خود خداوند ایشان را از شر فساد فرعون حفظ کرده اند و این تصرف خداوند ممکن است برای هر زن دیگری صورت گیرد. اما اصل کی نیست.
اصل کلی این است که حارث فاسد حرث را هم قاسد می کند و بالعکس
ان شاء الله در این مورد در مباحث آینده ی نه چندان نزدیک توضیح خواهم داد.

نوترینو
۰۸ ارديبهشت ۲۳:۱۷

به زمین پای درختان کاج یا بعضی گونه های سرو را که نگاه کنیم می بینیم  تقریبا هیچ گیاهی رشد نکرده  در حالی که چند متر آن ورتر که درخت کاجی نیست انواع گیاهان روییده اند.(این موضوع را یک متخصص محیط زیست می گفت)

درخت کاج مال ایران نیست شرایط رشدش به این جا نمی خورد و مناسب اقلیم ایران نیست  با اینکه رشد می کند اینجا و محصول هم می دهد اما مانع کارامدی واقعی زمین می شود.

 

پاسخ :

بنده می تونم این سوال شمارو الان پاسخ بدم.
اما قبلش می خوام تفکری رو که پشت این نکته هست رو بدونم.
که شما از این رابطه در طبیعت چه مسئله ای رو برداشت می کنید با پرسش و پاسخ هایی هم که قبلا ذیل همین مطلب داشتیم.
نوترینو
۱۸ ارديبهشت ۱۵:۱۱
این نکته ای که گفتم حین فکرکردن به مطالبی که درباره حرث و حارث گفتید یادم اومد و این مثال در طبیعت رو مصداقی دیدم برای حرف شما البته مثال بی نقصی نیست.

پاسخ :

خیلی خوب هست که شما به این موضوع دقت کردید.
ما در علوم طبیعی این مسئله رو این طوری توضیح میدیم: سوزنی برگان اعم از کاج و سرو و... باعث میشن خاک اسیدی بشه و هر گیاهی نتونه روش رشد کنه. همچنین خاک اسیدی دیرتر تحول پیدا میکنه و هر گیاهی دیگه نمی تونه روش مستقر شه و در نهایت پوسیدگی برگ و خس و خاشاک هم روش خیلی کند صورت میگیره. (خدا خیرتون بده من رو یاد علم دوران کارشناسیم انداختین تصور نمیکردم تا این حد یادم باشه!)

حالا برمی گردیم سراغ موضوع اصلیمون یعنی آیه 223 سوره بقره و زن به مثابه حرث، مرد به مثابه حارث و نطفه به مثابه محروث (بذری که در خاک کاشته میشه)
ما در طبیعت برای کشت باید چندتا مؤلفه داشته باشیم. یکیش تطابق بذر و خاک هست. یعنی هر بذری رو در هر خاکی نمیشه کاشت. با این توضیح حرث و محروث هم باید تناسب داشته باشن. یعنی مرد مثل کشاورز باید حامل بذری متناسب با حرث وجود زن باشد.
حالا اگر این تطابق نبود یا به حرث ظلم میشه یا به محروث.
یعنی ممکن هست حرث نتونه تمام قابلیت هاش رو به فعل برسونه یا تحت تأثیر محروث قابلیت هاش رو از دست بده.
یا بالعکس محروث ممکن هست در حرثی که مناسبش نیست قابلیت هاش به فعلیت نرسه و فاسد بشه.
در اینجا موضوع فساد حرث یا محروث یا حارث مطرح میشه.
اگر بخوام بیشتر توضیح بدم باید به اندازه یه فصل پایان نامم توضیح بدم!

بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاءالله در اینجا به عنوان
«کرسی آزاداندیشی مجازی زن و خانواده»
دیدگاه هایم را در باب موضوعات مختلف پیرامون زنان با تمرکز بر تعریف و تبیین جایگاه و نقش زن و خانواده در اسلام و قرآن خواهم نوشت.
مشی کلی این وبلاگ نگاه منصفانه و واقع بینانه در قضاوت بین آراء گوناگون و متنوع صادر شده از متفکران و نظریه پردازان شرقی و غربی است، لذا جهت گیری های فمینیستی و امثالهم در اینجا اعتباری ندارند.
مطالب مندرج در این وبلاگ نتیجه سال ها مطالعه و برآیند آموخته های بنده است که در جهت منویات امام خامنه ای آن ها را به اشتراک میگذارم. طبیعتا نظراتم نه نظری نهایی و جامع است و نه بدون اشکال. فقط فتح بابی است برای جور دیگر نگریستن به جنس «زن».
نظرات در این وبلاگ باز است و همه ی نظرات موافق و مخالف به شرط عدم توهین محترمند و فقط نظرات حاوی توهین حذف خواهند شد.

لازم به ذکر است هر گونه کپی برداری یا نشر مطالب وبلاگ «صالحات» منوط به اجازه نویسنده ی وبلاگ است.
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان