صالحات

دروغ‌هایی که زنان باور می‌کنند و حقایقی که آن‌ها را آزاد می‌سازد (۳) بخش اول

بسم‌الله النّور

در این مجموعه مطالب به چند دروغ رایج که به زنان گفته شده است و چند روایت کمتر شنیده شده اشاره خواهد شد.

جنس برتر مرد است و زن جنس دوم است.

این دروغ، یکی از بزرگترین دروغ‌ها بزرگ در مورد زنان و مردانست که در ادبیات اسلامی هیچ جایگاهی ندارد.

استاد حسن رحیم‌پور ازغدی در این مورد گفته‌اند:

ادبیات جنس اول و دوم هیچگاه در اسلام مطرح نبوده است.
در اسلام هیچگاه درجه بندی جنسی، نژادی، قومیتی وجود نداشته؛ ملاک برتری در اسلام فقط تقواست.
درجه بندی جنسی برای اولین بار در اروپای مدرن صورت گرفته است. زمانیکه ملاک سرمایه و سرمایه داری قرار می‌گیرد و زن را چون در سودآوری اقتصادی ضعیف تر از مرد بود جنس درجه دو اعلام کردند و از آن به بعد زنان، برای بالا بردن جایگاه خود در تکاپو افتادند که در سودآوری و درآمد اقتصادی سهمی داشته باشند. در واقع زن در رقابت جنگلی با مرد قرار گرفت.

مبنای این دروغ تاریخی نیز، در دروغ بزرگ اول نهفته است. یعنی ضعیفه بودن زن که ریشه در تعریف اشتباه قدرت دارد. تعریفی که صرفا قدرت را قدرت سخت می‌داند. از این حیث، چون قدرت سخت (قدرت بدنی، جنگ‌آوری و...) و نیمه سخت (قدرت اقتصادی و...) ملاک برتری است، پس مرد برتر از زن است.

در صورتی که در دین اسلام ملاک کرامت و برتری تقواست.

علاوه بر این، فهم غلط از مجموعه روایاتی که پیرامون ویژگی‌ها و نقش‌های متمایز زنان و مردان آمده است به شبهه‌ی برتری مردان نسبت به زنان دامن زده است.

همه ما این کلام امیرالمؤمنین علیه‌السلام را در خطبه 80 نهج‌البلاغه شنیده‌ایم:

مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الْإِیمَانِ نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ نَوَاقِصُ‏ الْعُقُولِ‏ فَأَمَّا نُقْصَانُ إِیمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ فِی أَیَّامِ حَیْضِهِنَّ وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَأَتَیْنِ کَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ وَ أَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِیثُهُنَّ عَلَى الْأَنْصَافِ مِنْ مَوَارِیثِ الرِّجَال‏...

مردم ایمان زنان ناتمام است، بهره آنان ناتمام، خرد ایشان ناتمام.

نشانه ناتمامى ایمان، معذور بودنشان از نماز و روزه است- به هنگام عادتشان-، و نقصان بهره ایشان، نصف بودن سهم آنان از میراث است نسبت‏ به سهم مردان، و نشانه ناتمامى خرد آنان این بود که گواهى دو زن چون گواهى یک مرد به‌حساب رود.[1]

اولین چیزی که با مشاهده این کلام از حضرت به ذهن خطور می‌کند این‌هاست: «تمام مردان عاقل‌اند و از جهت عقل برتر از زنان‌اند»، «تمام مردان مؤمن‌اند و از جهت ایمان بالاتر از زنان‌اند» و «تمام مردان به جهت بهره‌های مادی از زنان بالاترند» و درنهایت به‌عنوان حاصل تمام استنتاج‌ها، این مطلب به ذهن می‌آید: «در اسلام تمام مردان بهتر و برتر از زنان‌اند». درصورتی‌که این‌ها چیزی نیست جز نتایجی مغالطه آمیز از یک قضیه صحیح.   

این نوع برداشت‌های اشتباه از مجموعه روایات مربوط به تفاوت‌های زنان و مردان، حاصل استخراج نتایج مغالطه‌آمیز، عدم جامع‌نگری در فهم این دسته از گفتارهای معصومین و عدم مفهوم شناسی واژگان به‌کاررفته در این عبارات است. چنین استنباط‌هایی تا به امروز رواج داشته و موجب فهم غلط از هویت دو جنس زن و مرد  و نقش‌های متفاوت آنان شده است.

در قدم اول برای درک درست کلام حضرت در نهج‌البلاغه نیاز به رد این مغالطات داریم.

اولین بخش از کلام حضرت این است: « إِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الْإِیمَانِ »

پرسش‌هایی که پیرامون این عبارت مطرح می‌شوند ازاین‌قرارند:

معنای نقص ایمان چیست؟

آیا این عبارت به این معناست که همه زنان نقص ایمان‌دارند؟

آیا این نقص قابل جبران یا برطرف شدن است؟

آیا این بدان معناست که مردان دچار نقص ایمان نمی‌شوند و همه دارای ایمان کاملی هستند؟

پاسخ این پرسش‌ها را در مطلب آینده پیگیری بفرمایید.

ان‌شاءالله

.

پ.ن: از مخاطبان گرامی خواهشمندم در مورد پاسخ به چند سوال اخیر تفکر کنند و حاصل فکرشان را با ما در بخش نظرات به اشتراگ بگذارند.

 


[1]  نهج البلاغة / ترجمه شهیدى، ص: 59

۳ ۰
شاخه سیب
۰۸ ارديبهشت ۱۲:۵۱
سلام
این بحثا برای جووناس. ما رو معذور دار.این مسئله برای من حل شده س.

پاسخ :

سلام علیکم
الحمدالله که برای شما حل شده
لوسی می
۰۹ ارديبهشت ۱۱:۱۸
خب اگر بخوام توجیهات موجود رو بیارم میتونم بحث رو مختومه اعلام کنم و بگم اینها شبهه است و جوابش فلان و بهمان است.
اما راستش چون اون توجیهات رو بهانه فرض میکنم و تا به حال درست حسابی توجیه نشده م، (با اینکه من آدمی ام که تو این موضوعات دوست دارم توجیه بشم!!) بله فکرمیکنم که ال در النساء ال جنس باشد و در نتیجه منظور حضرت همه ی زنان است. چه اینکه همه ی زنان دوره ی عادت دارند، همه ی زنان نیاز به دو نفر بودن، برای اثبات حرف دارند، و همه ی زنان بهره ی ارثشان کمتر است و همه ی مردان مخالف اینها هستند.
مسئله این نیست که آیا شخصِ آقای ایکس از خانم ایگرگ به صورت خاص، بهتر هست یا نه! مسئله عمومیت و کلیت ماجراست که در این جملات، کمتر بودنِ جامعه ی کلی زنان از جامعه ی کلی مردان به خاطر نواقصی که کلا دارند، تایید شده.
کما اینکه در هنگام شهادت دادن هم شهادتِ یک بانوی مجتهده هم با یک مردِ معمولیِ غیر مجتهده برابری نمیکند!
منتظر ادامه ی بحث هستم:)

پاسخ :

اگر بنا به گفتن توجیهات موجود بود باب بحث رو باز نمی کردم.
شماهم همون اسنتجاج مغالطه آمیز رو از قضیه دارید که دیگران تا به حال داشتند.
از کلام امیرالمومنین علیه السلام به لحاظ منطقی (در علم منطق) نمی توانیم هیچ استنتاجی در مورد عقل مردان و و قیاس با عقل زنان داشته باشیم. 
ان شاﺀالله در مطالب آینده بیشتر در موردش بحث میکنیم.
لوسی می
۰۹ ارديبهشت ۱۴:۵۳
البته که بنده مغالطه نکردم. من معنای صحبت رو عرض کردم. معناش همینه اصلا نیازی به استنتاج نیست.
مغالطه وقتی اتفاق میفته که با یه سری گزاره ی درست به نتیجه ی غلط برسیم و اون غلط رو درست جلوه بدیم. شما میگید گزاره ها از اول غلطند.
اوکی من منتظر ادامه ی بحثم.

پاسخ :


در علم منطق اگر استدلال واجد ارکان یا شرایط لازم به لحاظ ماده یا صورت و یا هردو نباشد، مغالطی است.
در متن هم عرض کردم: «این‌ها چیزی نیست جز نتایجی مغالطه آمیز از یک قضیه صحیح.»  و این یعنی بنده معتقدم قضیه مطرح شده توسط حضرت یقینی و صحیح هست.

قضایای مطرح شده در این مطلب یعنی «ان النساء نواقص العقول و...» از نوع استدلال مباشر است و در استدلال مباشر اگر ارکان و شرایط آن درست صورت نگرفته باشد مغالطه است.

قضیه به کار رفته در اینجا «النساء (موضوع) نواقص العقول (محمول)» موجبه کلیه است.
و اگر بگوییم عکس مستوی آن (عکس مستوی از انواع استدلال مباشر هست با قواعد و ارکان و شرایطی، از شرایط آن اینست که قضیه اصل و عکس آن هردو صادق باشد، یا اگر اصل موجبه کلیه بود عکس آن باید موجبه جزئیه باشد و اگر مثلا عکس موجبه کلیه بود مغالطی است) تمام مردان عقلشان غیر ناقص است (موجبه کلیه است)، دچار مغالطه شدیم چون اولا قضیه عکس مطرح شده به لحاظ موضوع و محمول دچار اشکال هست علاوه بر این که عکس قضیه ای که موجبه کلیه است باید موجبه جزئیه باشد در غیر این صورت مغالطه است.
مغالطه این استنتاج مغالطه «ایهام عکس یا انعکاس» است.
مغالطه ایهام انعکاس وقتی صورت می‌گیرد که کسی گمان کند که چون یک قضیه درست است پس عکس آن نیز درست خواهد بود.

لوسی می
۰۹ ارديبهشت ۲۱:۰۳
خب من همچین برداشتی نداشتم. اصلا نمیدونم چرا برای اثبات غلط بودن برداشت ما از معنی، به غلط یا صحیح بودن عکس مطلب استناد میکنید!
من به شما میگم بچه ها شیطنت زیادی دارند. آیا این به این معنیه که بالغها اصلا شیطنت ندارند؟ آیا به این معنیه که همه ی بچه ها لزوما شیطان هستند و لاغیر؟ آیا این یعنی کسی که بچه است ممکن نیست که شیطنت کمی داشته باشد؟  آیا به این معنیه که کسی بالغه ممکن نیست شیطنت داشته باشه؟ اینها هیچ ربطی به هم ندارن!
اصلا نمیفهمم چرا این تعابیر رو از این جملات حضرت در میارید! مشکل خود جمله ست: زنان در ایمان ناقصند چرا که دوره ای در عادت از عبادت محذورند. زنان در عقل ناقصند و به این علت است که دو رای شهادتشان با یک رای مرد برابری میکند.
بحث بر سر خود جمله ست نه برداشتهای جنبی.چرا بحث رو می پیچونید؟


+بعد اینکه به کلمات خودمانی بنویسید تا سواد ما هم قد بدهد! اگر قراره بحث کلامی و منطقی با اصطلاحات حوزوی بکنید که مخاطب بحث گویا من نیستم! :)

پاسخ :

قضیه منطقی رو توضیح دادم تا متوجه بشید و با قاطعیت نگید مغالطه نیست. چون ادعای بنده در متن پیش نیاز منطقی دارد و برداشت از این روایت توسط اکثر افراد مغالطه است و باید علتش بیان شود.

در مورد مثالی هم که زدید، بله به لحاظ منطقی به هم ربط دارند

بله مشکل در عدم فهم جمله و البته استنتاج غلط از آن هست.
به همین دلیل چند سؤال آخر رو برای فهم عبارت حضرت پرسیدم.

عذر می خوام بابت استفاده از استدلال های پیچیده منطقی به همین دلیل در متن ذکر نکردم اما سوال شما بهانه ای شد برای بیان دلیلش که اگر فردی خواست اشکال منطقی وارد کند پاسخش موجود هست. و البته فکر کردم که منطق می دونید.

لوسی می
۰۹ ارديبهشت ۲۳:۳۶
منطقمون یکی نیست!
منطق من میگه به هم ربطی ندارند. و گزاره های جدا از هم هستند. چون جامعه ی زن و مرد قرار نیست دو جامعه ی کاملا متضاد و مستقل از هم باشند. اگر قبول میکردیم که این دو جامعه هییییچ وجه مشترکی ندارند میشد گفت جملات به هم مربوطند و اگر آ در یکی هست در دیگری نیست. اما وقتی خصوصیاتشون همپوشانی داره از یک جمله ی خبری برای یک جامعه نمیشه نتیجه ای برای جامعه ی دیگر گرفت. و آ ممکنه عضو هر دو جامعه باشه یا نباشه :)
البته من پستهای بعدی رو میخونم اما کامنت نمیذارم چون فکر نمیکنم ادامه ی بحث مفید باشه چون نوع فکر کردنمون متفاوته. منطق شما چیزی رو می پذیره که منطق من اصلا قبول نمیکنه. من منطق ریاضی دارم که بلامنازعه :دی
در مورد مغالطه هم معنای عام مغالطه مدنظرم بود.

پاسخ :

از اون مثال بگذریم
قبول دارم که قرار نیست جامعه زن و مرد دو جامعه متضاد و جدا از هم باشند. بلکه باید در یک کل به نام خانواده همراه باهم تعریف شوند.
اتفاقا علم منطق کاملا ریاضیه و علم جالبی هست توصیه میکنم به شکل آزاد مطالعه کنید.
لوسی می
۰۹ ارديبهشت ۲۳:۴۶
راستی جالبه که در پاسختون به کامنت اولم گفتید که:"از کلام امیرالمومنین علیه السلام به لحاظ منطقی (در علم منطق) نمی توانیم هیچ استنتاجی در مورد عقل مردان و و قیاس با عقل زنان داشته باشیم.  

برگرفته شده از وبلاگ صالحات salehat.blog.ir"
خب منم همینو میگم! دارم میگم نمیشه با این جمله ها زن و مرد رو مقایسه کرد مشکل خود جمله و خود استدلاله! مشکل ما این نیست که مردان بهترند یا زنان! مشکل اینه که چرا زنان این گونه توصیف شده اند.
:/
و مشکل دوم اینه که استدلال حضرت به چراییِ ناقص العقلی زنان، از مقایسه ی زنان با مردان ناشی شده! یا استدلالشون در نقص ایمان با چیزیه که در مردان نیست. یا استدلالشون برای نقص بهره دقیقا با شرایط مردان مقایسه شده.

شما میخواید بگید ایا از این جملات میشه گفت که همه ی مردان عاقلند؟ عرض میکنم خیر. اینها به هم ربطی نداره. اما کلیت دو جامعه در این استدلالات با هم مقایسه شده و در استدلال از چیزی استفاده شده که در جامعه ی زن و مرد متضاد هستند.یعنی نتیجه ش اینع که همه ی جامعه ی زنان ناقص الایمانند. اما این مورد در جامعه ی مردان معلوم نیست. شاید ناقص الایمان باشند یا نباشند. اما همه ی زنان ناقص الایمانند.
فکر میکنم اصلا متوجه منظور من نشدین. یا منظورمو بد رسوندم.

پاسخ :

با توضیحی که دادید متوجه منظور شما شدم
شما اصرار دارید بفرمایید که مشکل ما این هست که چرا زنان این گونه توصیف شدند. و درست هم هست چون زاویه دید شما به این جمله این هست

اما بحث بنده از زاویه دیگه هست که در اول متن مطرح کردم یعنی شبهه برتری مردان که با این توصیفات برخی اثبات می کنند.

دیدن این جنبه از مسئله به معنی نفی یا اشتباه بودن نگاه از منظر دیگه نیست.

با پاراگراف دوم شما کاملا موافقم و دقیقا منظورم همین بود و در پی اثبات همین هم هستم.

عباس زاده
۱۲ ارديبهشت ۱۴:۱۳
سلام علیکم
میلاد حضرت بر شما مبارک
ان شاالله که حضرتش از شما راضی باشند
عاقبتتون بخیر بحق حضرت صاحب الزمان عج

پاسخ :

علیکم السلام
میلاد بر شماهم مبارک
عاقبت شماهم به خیر ان شاء الله
آب‌گینه موسوی
۱۳ ارديبهشت ۰۱:۱۷

از قضا، من معتقدم که حقیقتاً عقلِ زنان از مردان کمتر است و درضمن، مردان بر زنان در بسیاری امور، تقضّل داده شده‌اند! :)

البتّه توضیح دارد و استثنا و ...  بابتِ گزارۀ بالا هم ابداً ناراحت نیستم به عنوانِ یک خانم.

 

عید مبارک عزیزم. 

پاسخ :

با خط دوم شما موافقم

عید بر شماهم مبارک.
گوشنا صبور
۱۴ ارديبهشت ۲۳:۲۷
به اعتقاد من باید مفاهیم دینی را ساده و مختصر و عمیق منتشر کرد

پاسخ :

بله با توجه به مخاطب مطالب، برای برخی باید این گونه توضیح داد که فرمودید.
اما متوجه ارتباط نظر شما با محتوای این مطلب نشدم.
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاءالله در اینجا به عنوان
«کرسی آزاداندیشی مجازی زن و خانواده»
دیدگاه هایم را در باب موضوعات مختلف پیرامون زنان با تمرکز بر تعریف و تبیین جایگاه و نقش زن و خانواده در اسلام و قرآن خواهم نوشت.
مشی کلی این وبلاگ نگاه منصفانه و واقع بینانه در قضاوت بین آراء گوناگون و متنوع صادر شده از متفکران و نظریه پردازان شرقی و غربی است، لذا جهت گیری های فمینیستی و امثالهم در اینجا اعتباری ندارند.
مطالب مندرج در این وبلاگ نتیجه سال ها مطالعه و برآیند آموخته های بنده است که در جهت منویات امام خامنه ای آن ها را به اشتراک میگذارم. طبیعتا نظراتم نه نظری نهایی و جامع است و نه بدون اشکال. فقط فتح بابی است برای جور دیگر نگریستن به جنس «زن».
نظرات در این وبلاگ باز است و همه ی نظرات موافق و مخالف به شرط عدم توهین محترمند و فقط نظرات حاوی توهین حذف خواهند شد.

لازم به ذکر است هر گونه کپی برداری یا نشر مطالب وبلاگ «صالحات» منوط به اجازه نویسنده ی وبلاگ است.
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان