صالحات

اندیشه 9- زن =مرد!

بسم الله النّور

گفتمانی که فمینیسم از ابتدا بر روی آن تأکید داشت، گفتمان برابری زن و مرد در تمامی عرصه های حقوقی، سیاسی، اجتماعی و خانوادگی بود. فمینیست ها در پی برابری نقش های زن و مرد، تساوی حقوقی آن ها در تمامی جنبه های خانوادگی، اشتغال و مشارکت اجتماعی و سیاسی، بوده و هستند.

این شبهه که آیا زن با مرد مساوی است یا نه، یکی از شبهات مطرح و مهم برای اندیشمندان و علمای اسلامی بوده و هست و همگی در پی اثبات این موضعند که زن و مرد در نظام خلقت باهم متفاوتند. اندیشمندانی چون شهید مطهری با مطرح کردن موضوعاتی چون تساوی آری و تشابه خیر، سعی در پاسخ به این سوال داشته اند. شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام1 به این موضوع اشاره کرده و می فرمایند:

اگر بنا بشود تقلید و تبعیت کورکورانه از فلسفه ی غرب را کنار بگذاریم و در افکار و آراء فلسفی که از ناحیه ی آنها می رسد به خود اجازه ی فکر و اندیشه بدهیم، اول باید ببینیم آیا لازمه ی تساوی حقوق تشابه حقوق هم هست یا نه؟ تساوی غیر از تشابه است؛ تساوی برابری است و تشابه یکنواختی. ممکن است پدری ثروت خود را به طور متساوی میان فرزندان خود تقسیم کند اما به طور متشابه تقسیم نکند. مثلاً ممکن است این پدر چند قلم ثروت داشته باشد: هم تجارتخانه داشته باشد و هم ملک مزروعی و هم مستغلات اجاری، ولی نظر به اینکه قبلاً فرزندان خود را استعدادیابی کرده است، در یکی ذوق و سلیقه ی تجارت دیده است و در دیگری علاقه به کشاورزی و در سومی مستغل داری، هنگامی که می خواهد ثروت خود را در حیات خود میان فرزندان تقسیم کند، با در نظر گرفتن اینکه آنچه به همه ی فرزندان می دهد از لحاظ ارزش مساوی با یکدیگر باشد و ترجیح و امتیازی از این جهت در کار نباشد، به هر کدام از فرزندان خود همان سرمایه را می دهد که قبلاً در آزمایش استعدادیابی آن را مناسب یافته است.

... آنچه مسلّم است این است که اسلام حقوق یکجور و یکنواختی برای زن و مرد قائل نشده است، ولی اسلام هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبت به زنان قائل نیست. اسلام اصل مساوات انسانها را در باره ی زن و مرد نیز رعایت کرده است. اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه حقوق آنها مخالف است.

مبتنی بر دیدگاه ایشان زن و مرد، خصوصا در عرصه حقوقی مساوی اند نه مشابه.

اما اسلام گفتمانی فراتر از تساوی یا تشابه دارد آن هم «عدالت» است که در تمامی نظام آفرینش ساری و جاری است. خداوند «عادل» است و همه موجودات را به «عدل» خلق کرده است. انسان به عنوان خلیفة الله در روی زمین از این قاعده مستثنی نیست و زن و مرد نیز به عدل خداوند خلق شده اند. بنابر این، گفتمان اسلام، گفتمان عدالت جنسیتی است، نه تساوی زن و مرد. عدالت جنسیتی در تمامی عرصه های خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی و...

حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه2 مفهوم عدل را این گونه تعریف می کنند:

«الْعَدْلُ یَضَعُ الاُْمُورَ مَواضِعَها»

عدل امور را در جاى خود قرار مى دهد.

خدواند عادل، زن را در جایگاه خود و مرد را در جایگاه خود خلق کرده است و هرکدام لوازم و نقش های خاص خود را برای رسیدن به کمال انسانی دارا هستند.

این که نقش های همسری،  زایش و مادری با تمام جوانب خود به عهده ی زن گذاشته شده است به عدل است، و این که مرد در در نظام خلقت در نسبت با زن قوّام است نیز به عدل است. این که حقوق و وظایف زن در خانواده و اجتماع با مرد متفاوت و گاهی متضاد است نیز در نظام عدالت الهی تعریف می شود.

کسانی که دم از برابری و تساوی زن و مرد می زنند از این نظام عدل الهی غافلند و آن را فهم نکرده اند که نمی توانند زن و مرد را سر جای خود ببینند.

اگر مفهوم ظلم را در مقابل عدل در نظر بگیریم، ظلم یعنی خارج کردن افراد، پدیده ها و... از جایگاه خودشان. وقتی نقش های مردانه به زن داده شد یعنی او از جایگاه خود خارج شده است و بزرگترین ظلم در حق او روا داشته شده است.

یک حرفی هم که در جامعه در رابطه با حقوق زن بسیار رواج پیدا کرده است این است که می گویند، وقتی با مرور زمان زنان توانمند تر شده اند و نقش های خانوادگی تغییر کرده اند، باید حقوق نیز متناسب با این تغییرات زمانی تغییر کنند. در صورتی که این تغییر حقوقی ظلمی بالاتر از ظلم قبلی در حق زنان است. به مرور زمان زنان توانمند تر نشده اند، بلکه به ظلم، از جایگاه خود خارج و مرد تر شده اند و هویت زنانه خود را از دست داده اند. راهکار این است که زنان به جایگاه زنانه شان برگردند و مردان به جایگاه مردانه شان، نه این که حقوق و مسلمات ثابت اسلامی را مطابق با زمان تغییر دهیم.

___

پ.ن 1: این مطلب مقدمه ای است برای مطلب آینده که در رابطه با کمپین حضور 30 درصدی زنان در مجلس با شعار پیش به سوی برابری، که ان شاء الله نگاشته خواهد شد.

پ.ن 2: درباره عدالت در خلقت و... مفصل در مطالب ابتدایی صالحات بحث شده است. لینکش را در مطالب مرتبط مشاهده می کنید.

پ.ن 3: از مشارکت گسترده ی دوستان در پست نظر سنجی متشکرم!

پ.ن 4: یکی از دوستان نقدی داشتند در رابطه با پست داروینیسم جنسی، که به شرط توفیق و حیات، در جای خود مفصل به آن خواهم پرداخت. ان شاء الله


1- نظام حقوق زن در اسلام، استاد مرتض مطهری، انتشارات صدرا، ص 143

2- نهج البلاغه، حکمت 437 ص 554

---

مطالب مرتبط:

هدف خلقت انسان درنسبت با نقش های جنسیتی

مادری، ظرفیتی برای کمال

مادری، ظرفیتی برای کمال 2

۲ ۰
سر گشته
۱۵ دی ۱۹:۲۶
سلام علیکم

مطلب مفیدی بود. متشکر
فقط فکر می کنم تعارضی بین صحبت های شهید و عدل وجود نداره. به نظرم هر دو صحبت درست هستند و نظرات شهید مطهری بیشتر شبیه به تفصیل همین مسئله ی عدالت هست.

البته که شما هم نگفتید این دو نظر با هم تعارض دارند.
در مورد پی نوشت 3 از ما هم انتظار داشتید!؟ چون بنده خیلی وقت نیست که وبلاگتون رو می شناسم و شروع آشناییم با انتقاد بود! بعلاوه که چیزی به ذهنم نرسید که بگم.

پاسخ :

سلام علیکم
لطف دارید
تعارضی نیست اما اگر استاد مطهری از منظر عدل نگاه می کردند می توانستند دیدگاه کامل تری ارائه دهند. البته ایشان کمی بعد از این مبحث در همان کتاب به اصل عدالت در قوانین اشاره کرده اند اما نه از این منظر
مفهوم عدل اول قرآنی است دوما از مفهوم تساوی بسیار عمیق تر و موسع تر هست.

در مورد پی نوشت منظورم همه ی مخاطبان صالحات بود. برای آن پست چند هدف داشتم که با عدم مشارکت دوستان محقق نشد.
مریم ...
۱۵ دی ۱۹:۵۹
سلام...
خیلی خوب, روان و قابل فهم برای اکثریت...

پاسخ :

سلام علیکم
لطف دارید خانوم
شما خوب می فهمید
میم ....
۱۶ دی ۱۸:۵۳
علمای اسلام همواره فکر کردن باید حقوق زنان رو بهشون املا کرد درواقع فکر کردن زنان یه مشت احمق هستن و اگر چیزی دیگه خواستن یعنی دارن به خودشون ظلم میکنن.و هیچ وقت هم هیچکس نظر خود زن ها رو نپرسیده...

پاسخ :

خداروشکر که نظر بعد رو گذاشتید!
میم ....
۱۶ دی ۱۸:۵۹
البته من واسه علمای اسلام احترام قائلم حرفاشون کلا خوبه "بجز چیزایی که درباره خانواده میگن"
به هیچ وجه تفاوتی که خدا بین زن و مرد گذاشت قابل قبول نیست و نمیشه باهاش کنار اومد

پاسخ :

شما گویا با خود خدا بیشتر مشکل دارید تا علمای اسلام :)
برخی از علما غفلتا چنین اشتباهاتی داشته اند اما نه همه شان.
علمای وارسته ای که شأن زن را مبتنی بر نگاه خداوند از قرآن کریم تبیین کرده اند کم نیستند
خداوند عادل هست و همه افراد رو بر اساس عدلش خلق کرده و در حق هیچ کس ظلم نکرده
و این که انسان در دو جنس زن و مرد هستند بر اساس حکمت خداوند هست
انقدرها هم این تفاوت عمیق نیست که نشه خدارو بخشیدها!
در به کار بردن جملات و مفهومی که برای مخاطب ایجاد میکنه دقت کنیم خواهر جان
همه ی این اشکالات در فهم جایگاه زن برمی گردد به کمبود معرفت ما. همین که برای شناخت زن برویم سراغ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کافی است برای فهم شأن و جایگاهی که خداوند برای زن ترسیم کرده است.
بزرگترین مردان که به بالاترین درجات عرفان رسیده اند فرسنگ ها با شأن و منزلت زنی چون حضرت صدیقه طاهره فاصله دارند.
همین کافی است که برای این که به جنسیتمان افتخار کنیم.
جون شأن زن شأن فاطمی است نه آنی که برخی به غفلت یا جهل از آن تعبیر کرده اند و زن را ضعیفه و جنس دوم و ... خوانده اند.
میم ....
۱۶ دی ۲۲:۴۱
بخشیدن خدا!!!!!
کلا عدل و ظلم برا خدا بی معنیه چون بندگان مال خودشن هرکار بخواد میکنه.ولی من نمیتونم انکار کنم و روشن میگم از این افرینش ناراضی هستم
اخه حضرت زهرا جسمشم مثل زن های عادی نبود
چطور باید از همچین شخصیتی الگو گرفت!

پاسخ :

برای فهمیدن این که خدا عادل هست و ظالم نیست باید بر اساس مطالعات از منابع موثق صحبت کنیم نه این که دیدگاه خودمون رو مطرح کنیم.
خداوند دارای صفاتی است که به آن ها توصیف و شناخته می شود یکی از این صفات عدل هست. اگر عدل نبود می شود ظلم. و چون خداوند عادل است پس خداوند ظالم نیست.
بهتر هست به جای این که بگویید ناراضی هستید یا نه دلایل رو مطرح کنید. دقیقا چرا ناراضی هستید؟
شاید دلایل شما اصلا ساخته ذهنی شما بود یا کمبود معرفت و مطالعه نسبت به خودتان.
کجا گفته شده جسم حضرت زهرا مثل زنان عادی نبود؟
پیغمبر خدا هم بشری بود مثل ما. انا بشر مثلکم
چرا نباید از چنین شخصیتی الگو گرفت؟
صحبتِ جانانه
۱۶ دی ۲۳:۴۱
سلام

بسیار عالی بود

این مساله ی نگران کننده ایست. اولین آتش اش هم به دامن زن می خورد...زن که مرد بشود مرد هم جایگاه و نقش اش تغییراتی می کند به تبع آن و ین مطلوب و مطابق قانون طبیعیه خانواده نیست...

پاسخ :

سلام علیکم
لطف دارید
دقیقا همین طور هست که اشاره کردید.
میم ....
۱۷ دی ۰۸:۵۴
عدل و ظلم رو تو کتاب جهان بینی شهید مطهری بخوتید همین طوره که گفتم . درباره تفاوت جسم اون حضرتم همین کافیه که بدونیم ایشون بتول بودن
بله من از افرینش ناراضیم . انساتیتم شعورم همه چیز درونیم مثل جنس مذکره ولی حق و حقوقم چی! بماند که بعضی از همون مثلا علما انسانیت  شعور زن ها رو از رد کردن

پاسخ :

می دونید اشکال شما چیه؟
شما مطلبی رو می خونید، برداشت خودتون رو می کنید (درست یا غلط) مبتنی بر همون برداشت قضاوت میکنید.
1- اینجا مبحث بنده مفهوم عدل هست و عادل بودن خداوند به عنوان یک صفت او.
خداوند چون خداست مبتنی بر «شاء» و خواست خود هرکار بخواهد می کند. اما این که خداوند هرکار بخواهد  انجام میدهد مثل هرکار انسان ها بخواهند انجام دهند نیست که ما بخواهیم برداشت مشابه داشته باشیم. خداوند صفاتش باهم متناقض نیستند که صفت قادر بودن با صفت عادل بودنش تناقض داشته باشد.
خدا قادر است هرکار بخواهد انجام بدهد و چون عادل است همه چیز را به عدل و سر جای خود خلق کرده است.
 فهم جنسیت زن و مرد و حکمت این تفاوت که چرا زن زن است و مرد مرد با شناخت کل نظام آفرینش به عنوان یک نظام عادلانه شناخته می شود.
ببینید خداوند اصلی به نام بقا و توالد و ادامه نسل انسان رو در این نظام تعریف کرده و اگر در یک سیستم و نظام، اجزاء از جای خودشون خارج بشند سیستم دچار اختلال میشه. حالا اگر زنان و مردان نخواهند ازدواج کنند. نظام آفرینش دچار اختلال میشه. یعنی انسان با دست خودش به خودش ظلم میکند و می شود ظالم به نفس
خدا همه ی این نظام هارو قرار داده تا فکر کنیم تا تعقل کنیم تا رشد کنیم تا با فهمیدن این روابط خود خدارو بشناسیم.

2- در مورد آن ویژگی حضرت زهرا سلام الله  این لینک را بخوانید. تنها زنی که این ویژگی را داشتند حضرت صدیقه نبودند.
با این تفاوت جسمی هم نمی توان گفت حضرت نمی توانند اسوه زنان قرار گیرند. این ویژگی حکایت از طاهر بودن ایشان از هرگونه آلودگی است نه این که ایشان از زن بودن خارج شده باشند که نتوان به ویژگی های زنانه ایشان اقتدا کرد!

3- توصیه میکنم پیش از ورود به حوزه زنان و سوالات این چنینی خدا شناسی تون رو قوی کنید. راه میانبرش هم این هست که مدتی بنده و عبد محض  شوید و تسلیم و هرچه خدا گفت بگویید چون خدا گفته چشم. راهی هم جز این ندارد.

4- با احترام به همه ی علما و فضلا، آن دسته از علمای جاهل فهمشان نقص داشته است از جنس زن.
کتاب زن در آیینه جلال و جمال آیت الله جوادی آملی را مطالعه کنید ایشان تفاوتی برای جنس زن و مرد از لحاظ انسانیت و عقل و شعور قائل نشده اند.

«قرآن کریم وقتی مسأله زن و مرد را مطرح می‏کند می‏گوید: این دو را از چهره ذکورت و انوثت نشناسید بلکه از چهره انسانیت بشناسید و حقیقت انسان را روح او تشکیل می‏دهد، نه بدن او، انسانیت انسان را جان او تأمین می‏کند نه جسم او، و نه مجموع جسم و جان.[زن در آینه جلال و جمال -  صفحه 76]
عدم تأثیر ذکورت و انوثت در ارزش‏ها و ارزشمندها
آن فصلی که می‏گوید، چه چیزی ارزش است و چه چیزی ضد ارزش، مانند آن آیاتی که علم را ارزش می‏داند، جهل را ضد ارزش، ایمان را ارزش می‏داند و کفر را ضد ارزش، ذلّت و عزّت، سعادت و شقاوت، فضیلت و رذیلت، حق و باطل، صدق و کذب، تقوا و فجور، اطاعت و عصیان، انقیاد و تمرّد، غیبت و عدم غیبت، امانت و خیانت را عنوان مسائل ارزشی و ضد ارزشی می‏داند هیچکدام از این اوصاف را نه مذکر می‏داند و نه مؤنث. و آن فصلی که عهده‏دار بیان موصوف این ارزشها است، می‏گوید موصوف این اوصاف هرگز بدن نیست. یعنی بدن انسان: مسلمان یا کافر، عالم یا جاهل، متّقی یا فاجر، صادق یا کاذب، مُحقّ یا مبطل، فاضل یا رذیل نیست.
عقل نظری که وصفش اندیشه و علم است آن هم، نه مذکر است و نه مؤنث، دل که، کارش کشف و شهود است، آن هم، نه مذکر است و نه مؤنث، جان که، وصفش فجور و تقوا است، نه مؤنث است نه مذکر، چه این که فجور و تقوا هم، نه مذکرند نه مؤنث.
اگر مسائلی که به علم برمی‏گردد ـ خواه علم حصولی خواه علم حضوری ـ هیچ کدام ذکورت و انوثت را نداشت، عالم که به علم حصولی، یا شهودی، متصف می‏شود، آن هم نه مذکر است و نه مؤنث.[زن در آینه جلال و جمال -  صفحه 78]
و همچنین در مسائل اخلاقی که به «عقل عملی» برمی‏گردد مانند اراده، خلوص، ایمان، باور کردن، تهذیب، صبر، توکّل، ... و مسائلی از این قبیل هیچکدام، نه مذکرند و نه مؤنث، عقل عملی هم که موصوف به این مسائل اخلاقی است آن هم، نه مذکر است و نه مؤنث. یعنی اگر صبر، ذکورت و انوثت نداشت صابر نیز، مذکر و مؤنث نیست، نباید تصور کرد که چون یک جا می‏گوییم صابر، و یک جا می‏گوییم صابره، یک جا می‏گوییم عالم و جای دیگر می‏گوییم عالمه، پس این تأنیث لفظی در مسائل تحلیلی راه داد، زیرا در این صورت از باب اخذ ما بالعرض مکان ما بالذات دچار مغالطه خواهد شد، خواه بصورت تأیید و ابرام باشد و خواه به نحو تخریب و نقض.[زن در آینه جلال و جمال -  صفحه 79]»

5- حق و حقوقتان را هم خدا داده اما شما نمی شناسیدش. نمونه اش حق مادر که به مراتب از حق پدر بر فرزند بالاتر است.
پرواز سپید
۲۰ دی ۱۵:۱۲
سلام
میدونی به نظر بنهد اشکال این دست متون چیه/
این که دائم میگن جایگاه زنانه ولی نمیگن چی مصداق عملی این جایگاه زنانه از نظر اسلامه.
فقط که مادری کردن نیست! فقط که همسری کردن نیست..
در ضمن برای زن بودن و در جامعه بودن ما مشکل داریم نه برای خود زن بودن!
واقعیت اینه که هیچ موجودی دوست نداره از جایگاه فطری خودش دور بشه مگر این که مجبور بشه. باید زیرساخته های اجتماعی برای زن موندن مهیا بشه و البته زنان تحقیر و مورد ظلم قرارنگیرن وقتی که قصد دارن فقط زنانگی کرده(مثلا اگر زن از استقلال مالی بگذره چه جور حقوق مالیش ادا بشه؟) باشن!
من زن(البته من نوعی) وقتی میبینم اگر خونه بنشیم کار من( همون مادری و خونه داری و همسری) دیده نمیشه خب میخوام خودمو اثبات کنم! من زن وقتی میبینم اگر از لحاظ مالی استقلال نداشته باشم اختیار رفع نیاز هام دست خودم نیست مجبورم برم برای کسب درامد تلاش کنم!
اگر زن بودن تحقیر در عمل و بین اقشار مختلف نمیشد، قبول کنید هیچ وقت چیزی به اسم فمینیسم به وجود نمیومد! ظلم از اونجایی شروع شده که نقش زنانه زن فقط در کتاب ها مورد تجلیل قرار گرفت!

ببخشید اگه تند شدم...مسئله ایه که خیلی توی جامعه دیده میشه خیلیییی!

پاسخ :

سلام علیکم

مشکل اصلی ما اینجاست که می خواهیم ساختمان بسازیم بدون ستون و پی و بن.
مشکل اصلی دیگر هم اینجاست که خانواده را به عنوان یک سیستم و کل یکپارچه با اجزای مرتبط نمی بینیم که تغییر یک جزء بر کل آن اثر میگذارد. زن را در خانواده جدا می بینیم، مرد را جدا، فرزندان را جدا. در صورتی که خانواده یک کل هست که هرکدام از این ستون هایش جابه جا شوند مهم نیست مبلمان و قاب و وسایلش چه طورند، مهم این هست که این کل متزلزل می شود.
خانواده های ما الان دچار بحرانند. ستون هایش فرو ریخته اند. با ستون های فرو ریخته چه طور می شود گفت خانم این ظرافت ها را در فلان جا داشته باش، دقیقا در این شرایط فلان کار را انجام بده و...
باید اول ساختمان خانواده را به شرایط عادی برگرداند. زن را گذاشت سر جایش، مرد را هم، آن وقت بگوییم خب تو در جای خود دچار فلان مشکل شدی، این راه حلش هست.
ما همه چیز را جا به جا می کنیم توقع هم داریم که موتور این سیستم خوب کار کند. بر فرض زن بهترین زن، مرد هم بهترین مرد، اما اگر سرجایشان نباشند نمی توان انتظار ثبات برای این کل یک پارچه را داشت.

وقتی می گوییم عدالت جنسیتی، و نه تساوی و برابری، یعنی همین که زن و مرد برگردند سرجایشان تا بعد بتوانیم بگوییم کارکرد درست آن چه می شود و محصولش با این شرایط چه قدر ایده آل است و مشکلات جزئی را برطرف کنیم.

موافق نیستم ما برای زن بودن و در جامعه بودن مشکل داریم. بلکه مشکل ما بی هویت شدن زنان ما هست. زنان ما هویت زنانه خودشان را به هزار دلیل از دست داده اند. وقتی به زنی گفته شد درس خواندی که چه! آخرش باید بروی آشپزخانه و غذا بپزی و بچه داری کنی و کهنه عوض کنی، او بخشی از هویت زنانه اش را به دلیل این که حس میکند جایگاه او را به عنوان یک انسان تنزل می دهد، کنار می گذارد. وقتی به زنی گفته شد خانه داری کسر شأن توست و هویتت را در حضور اجتماعی جستجو کن! او بخش دیگری از هویت زنانه اش را کنار می گذارد.
ما خیلی راحت ستون های وجود یک زن را با این الفاظ زشتی که لباس برق برقی پوشیده اند می شکنیم و انتظار داریم زن زن بماند!

زیر ساخت های اجتماعی را چه کسی میسازد؟ غیر از نهاد خانواده به عنوان سلول های اصلی اجتماع؟
آیا این زن نیست که به نسل بعد منتقل می کند مادر جان من خانه نشستم تو ننشین! مرد شو تا بتوانی گلیم خودت را از آب بیرون بکشی.

در مورد این که گفتید «باید زیرساخته های اجتماعی برای زن موندن مهیا بشه و البته زنان تحقیر و مورد ظلم قرارنگیرن وقتی که قصد دارن فقط زنانگی کرده(مثلا اگر زن از استقلال مالی بگذره چه جور حقوق مالیش ادا بشه؟) باشن!» من موافقم با این که زیرساخت های اجتماعی برای زن ماندن زنان باید اصلاح بشه، اما  اول باید یک زن بخواهد سر جایش بماند و به آن افتخار کند، تا بتوان این کل را سامان داد. زن وظیفه مالی ندارد. نباید هم استقلال مالی داشته باشد. چون مرد باید تأمین مالی او را داشته باشد بی منت (لفظ انفاق را دقت کنید در مورد نفقه در آیه 34 نساء که انفاق را نباید با منت و اذیت تباه کرد). وقتی مردی تأمین مالی زن را نکرد، زن هم در پی استقلال مالی بود. این یعنی آن ستون های ساختمان فرو ریخته. اول باید ستون ها را سرجایشان برافراشت تا خود به خود این سیستم به کارکرد درست خود برسد.

«من زن(البته من نوعی) وقتی میبینم اگر خونه بنشیم کار من( همون مادری و خونه داری و همسری) دیده نمیشه خب میخوام خودمو اثبات کنم! من زن وقتی میبینم اگر از لحاظ مالی استقلال نداشته باشم اختیار رفع نیاز هام دست خودم نیست مجبورم برم برای کسب درامد تلاش کنم!»
این که کار زن دیده نمی شود را باید علت یابی کرد چرا؟ آیا این خودمان نیستیم و نبوده ایم که ارزش برای کار خودمان قائل نشده ایم و کار مردانه را ارزشمند دانسته ایم؟
با تمام نقدی که به علم روانشناسی داشته ام و دارم یک اصل خوب دارد این روانشناسی، اصل دوست داشتن خود (که به این هم نقد دارم البته!) وقتی انسان خودش را دوست داشته باشد و کار خود را در هر سطحی که هست ارزشمند ببیند این نگاه را به دیگران منتقل خواهد کرد. و این در یک سیستم جاری خواهد شد.

«اگر زن بودن تحقیر در عمل و بین اقشار مختلف نمیشد، قبول کنید هیچ وقت چیزی به اسم فمینیسم به وجود نمیومد! ظلم از اونجایی شروع شده که نقش زنانه زن فقط در کتاب ها مورد تجلیل قرار گرفت!» با این عبارت خیلی موافقم. اما چه کسی این تجلیل از نقش زن را باید به متن جامعه بیاورد؟ جز خود زن؟

اگه شما اینجا تند ننویسید پس کجا تند بنویسید :)
خیلی هم خوب
اصلا صالحات هدف غاییش بحث های این مدلی است.



میم ....
۲۴ دی ۲۱:۱۵
مرد ها هم مرد هستن هم انسان!
ولی زن ها فقط زن هستن.

پاسخ :

خب این نظر شماست نه خالق

بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاءالله در اینجا به عنوان
«کرسی آزاداندیشی مجازی زن و خانواده»
دیدگاه هایم را در باب موضوعات مختلف پیرامون زنان با تمرکز بر تعریف و تبیین جایگاه و نقش زن و خانواده در اسلام و قرآن خواهم نوشت.
مشی کلی این وبلاگ نگاه منصفانه و واقع بینانه در قضاوت بین آراء گوناگون و متنوع صادر شده از متفکران و نظریه پردازان شرقی و غربی است، لذا جهت گیری های فمینیستی و امثالهم در اینجا اعتباری ندارند.
مطالب مندرج در این وبلاگ نتیجه سال ها مطالعه و برآیند آموخته های بنده است که در جهت منویات امام خامنه ای آن ها را به اشتراک میگذارم. طبیعتا نظراتم نه نظری نهایی و جامع است و نه بدون اشکال. فقط فتح بابی است برای جور دیگر نگریستن به جنس «زن».
نظرات در این وبلاگ باز است و همه ی نظرات موافق و مخالف به شرط عدم توهین محترمند و فقط نظرات حاوی توهین حذف خواهند شد.

لازم به ذکر است هر گونه کپی برداری یا نشر مطالب وبلاگ «صالحات» منوط به اجازه نویسنده ی وبلاگ است.
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان