صالحات

سکیولاریزاسیون (عرفی شدن ) حقوق زنان و خانواده (2)

بسم الله النّور

لطفا پیش از مطالعه، بخش اول این یادداشت را ملاحظه بفرمایید.

فمینیست‌ها  دیدگاه خود را برای سکیولاریزه کردن احکام شرعی در مسائل زنان در دو سطح پیگیری می‌کنند. در سطح خانواده و در سطح اجتماع. در سطح خانواده به شکل خاص به دنبال حقوقی مانند ارث و دیه برابر با مردان، حق طلاق و حق خروج از منزل/کشور بدون اجازه همسر، نفی چندهمسری مردان  و نفی مُتعه هستند و در سطح اجتماعی، خواهان حضور برابر در حوزه تحصیل، اشتغال و قدرت سیاسی‌اند.

چون مبدأ حرکت فمینیسم برابری با مردان است، این سازگاری و تساوی حقوقی در نظام اسلام جواب نخواهد داد و موجب اختلال و تهدید سیستمی خواهد شد. زیرا در اسلام مبدأ نگاه در نسبت میان زن و مرد، عدالت است نه برابری. عدالت به این معنا که هر چیز باید در جایگاه خودش قرار گیرد. زن با نقش‌ها و وظایف منحصربه‌فرد، جایگاه ویژه خود را در نظام آفرینش دارد، مرد هم به همین‌گونه. هر آنچه از احکام برای این دو جنس وضع‌شده مطابق با جایگاه ویژه هرکدام بوده است و زمانی این احکام به کارکرد خود خواهند رسید که روی سیستم‌عامل اسلام ناب نصب شوند و نه روی سیستم‌عامل اسلام سکیولار یا عرفی شده. در غیر این صورت احکام کارکرد خود را از دست خواهند و چه‌بسا ظالمانه به نظر برسند.

در اینجا به اختصار، به چند مورد از تقابل رویکردهای حقوقی فمینیست‌ها با اسلام در حوزه زنان، اشاره می‌شود.

-

1-مسئله ارث و دیه

فمینیست‌ها دیه و ارث را ظلم نسبت به زنان می‌دانند. رویکرد آنان در این بخش، برابر شدن کامل ارث و دیه زن و مرد هست. دلیل آنان این است که در زمان حاضر، زنان نقش اقتصادی و اجتماعی دارند و در ساختار قدرت اقتصادی خانواده با مردان نقشی برابر ایفا می‌کنند.

درصورتی‌که دیه و ارث در بستر اسلام است که معنا پیدا می‌کند و نه‌تنها ظلم نیست بلکه اگر در ساختار اسلام اجرا شود عین عدالت است. حکمت تفاوت ارث و دیه زن و مرد، مسئولیت‌های اقتصادی متفاوت زن و مرد در خانواده اسلامی است و این موضوع ربطی به ارزشمندی یا برتر بودن جنس مرد نسبت به زن ندارد.

-

2-اشتغال و نقش اقتصادی و حضور اجتماعی زنان و حضور در قدرت سیاسی

فمینیست‌ها مبتنی بر اصل برابری، در این دو حوزه هم، قائل به برابری‌اند. درصورتی‌که در اسلام، چیستی، چرایی و چگونگی حضور اجتماعی زن و مرد در عرصه اجتماع، اشتغال، تحصیل و قدرت سیاسی تفاوت بنیادی داد. همچنین تغییر در حوزه‌های قدرت زن و مرد در خانواده و اجتماع، زن و مرد را از هویت زنانگی و مردانگی جدا می‌کند و زنان «مردواره» و مردان «زن‌واره» خواهند شد.

-

3-حق طلاق

همانند موارد قبل، حق طلاق را ظلم نسبت به زن می‌دانند و مخالف برابری. درصورتی‌که حق طلاق در نظام عادلانه اسلام تعریف می‌شود و حکمت‌های ویژه خود را دارد. و جابجایی این حق بر روی نظام خانواده تأثیرات منفی خواهد داشت.

 -

4-حق اجازه مرد برای خروج از منزل/کشور نسبت به زن

این مسئله هم که اخیراً بر روی آن تأکید می‌شود از مواردی است که فمینیست‌ها به دلیل عدم فهم ساختار حکمی آن، نفی‌اش می‌کنند. حکمت این‌که مرد چنین حقی دارد (که البته مرد هم حق ظلم به زن از این طریق را ندارد) این است که زنان در هر دوره‌ای از زندگی، در نقش دختری یا همسری تحت‌الحمایه یک مرد (پدر و شوهر) هستند. و این موضوع از لوازم قوّام بودن رجال بر نساء است. 

-

5-مسئله چندهمسری مردان

همانند تمامی موارد قبل، قشر رادیکال فمینیست بحث برابری در این زمینه را دنبال می‌کنند و می‌گویند اگرچند همسری برای مردان حق است پس برای زنان هم هست! درصورتی‌که چند شوهری برای زنان یک امر باطل و مخالف نظام عادلانه آفرینش است.

گروه غیر رادیکال هم در مواجهه با این مسئله چند رویکرد دارند، حذف صورت‌مسئله، یکی برای دختران وزنانی که از ازدواج محروم ماندند و ندیدن نیاز آنان برای ازدواج، دیگری هم ارائه تفسیرهای متفاوت از آیات چندهمسری مردان در قرآن و محدود کردن آن به زمان صدر اسلام و یا جنگ و یا شرایط خاصی که البته از آن تعریفی ارائه نداده‌اند. درصورتی‌که همچنان مسئله ازدواج و نیاز زنان بدون همسر به آن باقی است و راهکاری برای آن پیشنهاد نشده است.

حقیقت این است که دختران وزنان محروم از ازدواج در همه اعصار و دوران بوده‌اند و اسلام برای این مسئله و حق ازدواج این افراد، راهکار تعریف کرده است. اساساً موضوع چندهمسری مردان، حق زنان است، حق زنانی که از ازدواج محروم مانده‌اند و همچنین عرف، آنان را محروم نگاه می‌دارد.

این افراد به دنبال مطابق کردن شرع با عرف‌اند درصورتی‌که در همه مسائل به‌طور عام و در این مسئله به‌طور خاص، باید عرف را مطابق شرع کرد. نه شرع را به بهانه عرف بیمار تغییر داد، مسکوت گذاشت یا حذف کرد.

در زمان بعثت هم عرف جامعه جاهلی عرب بی‌بندوباری بود و با حسن تدبیر رسول خدا صلوات‌الله‌علیه و ارائه و اجرای احکام شرع، عرف مطابق با شرع شد و بر آن حد خورد.

عرف جاهلیت عرب، برمدار افراط بود و عرف بیمار کشور ما برمدار تفریط است در این مسئله.

-

6-متعه

یکی از مسائل چالش‌برانگیز دیگر که دغدغه فمینیست‌ها و البته افراد مذهبی است، موضوع متعه/عقد موقت/صیغه است. که با برچسب‌هایی مانند هوس‌بازی مردان (همانند چندهمسری)، برچسب فاحشه زدن به زنان و دخترانی که متعه می‌شوند سعی در حذف آن دارند. از دیگر سو، با فروکاست متعه به رفع نیاز جنسی، آن را از کارکرد ویژه‌اش در جامعه می‌اندازند. در صورتی که متعه بسیاری از کارکردهای ازدواج دائم، همانند مودّت و رحمت، سکینت، برخی از جوانب قوّامیّت و تولید نسل را داراست. مسئله قابل توجه در مود متعه آن است که اگر شرایط و جوانب آن به درستی تبیین شود، مشخص خواهد شد که این موضوع هم حق زنان است و هم حق مردان.

-

7-حجاب

و درنهایت به دنبال اصل برابری، برابری در پوشش نیز مدنظر فرقه رادیکال این قشر است و حجاب را محدودیت و ظلم نسبت به زنان می‌دانند و اینان چون در مبانی علمی‌شان نه انسان را می‌شناسند و نه زن و مرد را، راه به باطل برده‌اند. حجاب حق زن است و اتفاقاً سلب آن تضییع حقوق اوست.

 -

تمام مسائل و مشکلات ما در مورد حقوق زنان در خانواده و جامعه، حاصل شکاف فزاینده میان عرف و شرع (دین) است. تا زمانی که این شکاف کاهنده نشود، مسائل ما برجای خواهند ماند.

-

پ.ن: هدف این یادداشت، ذکر حکمت احکام شرعی و نقش‌های متفاوت زن و مرد نبود، بلکه تبیین رویکرد فمینیست‌ها در سکیولاریزه کردن شرع بود. ان‌شاءالله در زمان مقتضی به حکمت هرکدام از این موضوعات به طور جداگانه پرداخته خواهد شد.

۲ ۰
شبنم بیقرار
۰۲ خرداد ۲۱:۵۶
سلام 
در مورد بعضی جاهای متن باهتون موافق نیستم اما چون هدف بحث چیز دیگه ای بود نمیخاوم واردش بشم.
اون شکاف کاهنده رو هستم!

پاسخ :

علیکم السلام
با کدوم قسمت ها موافق نبودید؟
بفرمایید، شاید از موضوع بحث خارج نشدیم و یا در نهایت پاسخ رو موکول می کنیم به زمانی که مطالب مرتبط منتشر شدند ان شاء الله
تسنیم
۱۴ خرداد ۱۴:۵۴

سلام  رهرو عزیز.

در مورد چند همسری و استدلال شما در مورد این قضیه،همیشه تعداد زنان و مردان  در سن ازدواج در یک جامعه باهم برابر  است و تعداد مردان اگر به نسبت 100 نفر نگاه کنیم یکی دو تا از تعداد زنان بیشتر است.منبع رو یادم نیست در داد ه های آماری این موضوع را دیدم.پس به نظرم دلیلی که شما بیان کردید ،دلیل خوبی برای چند همسری نیست و این موضوع دلایل دیگری دارد.

 

 

در مورد متعه

اگر این دید غلط که در جامعه نسبت به صیغه رایج است از بین برود،ریشه بسیاری از فسادهای اخلاقی خشک خواهد شد.

 

چه ایرادی دارد که دختران و پسرانی که در اوج فشار غریزه قرار دارند و قادر به کف نفس نیستند ،به جای افتادن در منجلاب گناه از مسیر حلال و پاک و آرام ،ارامش را به روح و روان متلاطم خود بازگردانند؟؟؟؟؟

 

 

متاسفانه در فرهنگ اسیب دیده ما دوستی نامشروع دختر و پسر ،پسندیده تر از متعه است.

پاسخ :

سلام علیکم
در مورد موضوع چند همسری در مجموعه مطالب سلب حق ازدواج از زنان مفصل صحبت کردیم.
در مورد آمار هم در بخش سوم همان مطالب نکاتی گفته شده که نظر شمارو در مورد آمار رد می‌کند.

در مورد متعه هم در آینده مطالبی گفته خواهد شد ان شاءالله
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاءالله در اینجا به عنوان
«کرسی آزاداندیشی مجازی زن و خانواده»
دیدگاه هایم را در باب موضوعات مختلف پیرامون زنان با تمرکز بر تعریف و تبیین جایگاه و نقش زن و خانواده در اسلام و قرآن خواهم نوشت.
مشی کلی این وبلاگ نگاه منصفانه و واقع بینانه در قضاوت بین آراء گوناگون و متنوع صادر شده از متفکران و نظریه پردازان شرقی و غربی است، لذا جهت گیری های فمینیستی و امثالهم در اینجا اعتباری ندارند.
مطالب مندرج در این وبلاگ نتیجه سال ها مطالعه و برآیند آموخته های بنده است که در جهت منویات امام خامنه ای آن ها را به اشتراک میگذارم. طبیعتا نظراتم نه نظری نهایی و جامع است و نه بدون اشکال. فقط فتح بابی است برای جور دیگر نگریستن به جنس «زن».
نظرات در این وبلاگ باز است و همه ی نظرات موافق و مخالف به شرط عدم توهین محترمند و فقط نظرات حاوی توهین حذف خواهند شد.

لازم به ذکر است هر گونه کپی برداری یا نشر مطالب وبلاگ «صالحات» منوط به اجازه نویسنده ی وبلاگ است.
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان