بسم الله النّور
لطفا پیش از مطالعه، بخش اول این یادداشت را ملاحظه بفرمایید.
فمینیستها دیدگاه خود را برای سکیولاریزه کردن احکام شرعی در مسائل زنان در دو سطح پیگیری میکنند. در سطح خانواده و در سطح اجتماع. در سطح خانواده به شکل خاص به دنبال حقوقی مانند ارث و دیه برابر با مردان، حق طلاق و حق خروج از منزل/کشور بدون اجازه همسر، نفی چندهمسری مردان و نفی مُتعه هستند و در سطح اجتماعی، خواهان حضور برابر در حوزه تحصیل، اشتغال و قدرت سیاسیاند.
چون مبدأ حرکت فمینیسم برابری با مردان است، این سازگاری و تساوی حقوقی در نظام اسلام جواب نخواهد داد و موجب اختلال و تهدید سیستمی خواهد شد. زیرا در اسلام مبدأ نگاه در نسبت میان زن و مرد، عدالت است نه برابری. عدالت به این معنا که هر چیز باید در جایگاه خودش قرار گیرد. زن با نقشها و وظایف منحصربهفرد، جایگاه ویژه خود را در نظام آفرینش دارد، مرد هم به همینگونه. هر آنچه از احکام برای این دو جنس وضعشده مطابق با جایگاه ویژه هرکدام بوده است و زمانی این احکام به کارکرد خود خواهند رسید که روی سیستمعامل اسلام ناب نصب شوند و نه روی سیستمعامل اسلام سکیولار یا عرفی شده. در غیر این صورت احکام کارکرد خود را از دست خواهند و چهبسا ظالمانه به نظر برسند.
در اینجا به اختصار، به چند مورد از تقابل رویکردهای حقوقی فمینیستها با اسلام در حوزه زنان، اشاره میشود.