صالحات

نفسی که از جای گرم بلند می شود! (2)

بسم الله النّور

در مطلب گذشته نمایی کلی از داستان، شکل خانواده‌ها و تعاملات افراد با یکدیگر ارائه شد که می‌توان نتایج زیر را از آن استخراج کرد.

1- در کل سریال، خانواده‌ی کاملی ارائه نمی‌شود و همه‌ی خانواده‌ها یا فروپاشیده‌اند (خانواده ملیحه پس از فوت حاج مرتضی، خانواده فروغ، خانواده ناهید، خانواده پسر خانم مقدمی) یا با چالش‌های جدی در روابط روبرو هستند. (خانواده مقصودی، خانواده بهرام برادرشوهر فروغ و خانواده ساسان)

2- ازدواج مجدد1 حاج مرتضی تحت عنوان خیانت2 به ملیحه مطرح می‌شود درصورتی‌که نه او حرامی مرتکب شده و نه حقی را پایمال کرده است. این مسئله باعث فروپاشی بنیان محبت میان حاج مرتضی و ملیحه می‌شود. درصورتی‌که حاج مرتضی در طول زندگی‌اش همسر کاملی برای ملیحه بوده است و از حق خود هم برای فرزند دار شدن گذشته است، اما ازدواج مجدد او به‌عنوان عامل فروپاشی ارتباط عاشقانه با ملیحه معرفی می‌شود. مقصر این خبط بزرگ هم حاج مرتضی است!

3- ناهید به‌عنوان همسر دوم حاج مرتضی که فردی سختی‌کشیده است و نه خطایی داشته و نه گناهی مرتکب شده به‌عنوان چهره منفی و فردی گناه‌کار! معرفی می‌شود که حتی اسماعیل اظهار می‌کند ناهید را به خاطر این گناه هرگز نخواهد بخشید.  درصورتی‌که نه او گناهی مرتکب شده نه حاج مرتضی! گناه ایشان فقط ازدواج است که بدون اطلاع انجام‌شده.

4- یکی از بدترین القائاتی که در فیلم صورت می‌گیرد تصویر اشتباهی است که از یک خانم سخنران مجالس مذهبی ارائه می‌شود. اولاً (جدای از انتخاب اشتباه بازیگر!) ما که از زمان کودکی‌مان در مجالس زنانه شرکت می‌کنیم تابه‌حال مجلس زنانه به این شکل ندیده‌ایم که یک خانم بنشیند با جّدیت تمام، مثل مردان سخنرانی کند! اشتباه کارگردان این است که یا سخنران زن ندیده‌اند تابه‌حال، یا مجالس زنانه را برایشان بد توصیف کرده‌اند. دوم این‌که یک عالم دین جدای از زن یا مرد بودنش برای تأثیر کلام خودش هم که شده باید عامل به آنچه می‌گوید باشد و بنیان اعتقادی محکمی داشته باشد تا بتواند در هدایت دیگران مؤثر باشد. (پناه‌برخدا). ایشان در برخورد با مسئله ازدواج مجدد حاج مرتضی بدترین برخورد را داشت و عملاً حکم خدا را در یک ماجرای عاطفی رد کرد. هم اعتقادات خودش متزلزل شد هم اعتقادات امثال ترانه را متزلزل کرد. مشکلی که خانم‌ها با ازدواج مجدد دارند، در اصل این حکم نیست، در نحوه اجرای غلط آن است و ظلم‌هایی که به همسر اول یا دوم می‌رود. در این سریال عملاً این حکم خدا که نسخه‌ی علاج بخش بسیاری از مشکلات متعدد است، عنوان خیانت و گناه بزرگ گرفت. چه می‌شد اگر کارگردانان ما الگوی درست این مسئله را در فیلم‌ها و سریال‌ها ارائه دهند تا بگویند آنچه خدا می‌گفته و پیغمبرش اجرا می‌کرده است این بوده نه این برداشت‌های عاطفی به دور از عقلانیت، که حکم خدا را زیر سؤال می‌برد.

5- ارتباط و اختلاط با نامحرم در این فیلم بسیار دیده می‌شود. از نحوه تعامل ملیحه با سرایدار ستاد گرفته تا با مردان همسایه و ... . ارتباط راحت! اسماعیل و ترانه و تمام ارتباطات دیگر. انگار ملیحه مادر تمام مردان سریال است که راحت بیایند با او صحبت و درد دل کنند. آیا واقعا افراد متدین جامعه ما روابطشان با نامحرم این گونه است؟! گاهی انسان تصور میکند فیلم سازان ما از فضا آمده اند که انقدر شناختشان نسبت به قشرهای مختلف جامعه پایین است.

6- کافیست کمی از نظر زنان در ارتباط با فیلم مطلع شوید. همه بالاتفاق حس بدی نسبت به فیلم دارند و حس بی‌عدالتی نسبت به جنس زن و ظلمی که بر زنان می‌رود به آن‌ها القاء می‌شود. در این فیلم همه‌ی زنانی که حضور دارند بدبخت‌اند و هیچ‌کدام حس خوشبختی نسبت به زندگی‌شان ندارند و همه توسط مردان مورد ظلم واقع‌شده‌اند. ملیحه به‌عنوان زن تراز فیلم به‌یک‌باره دچار شکست می‌شود و از قله عاشقی به دره خیانت! سقوط می‌کند. فروغ که نماد استیصال و بدبختی تمام است. مونس نیز نماد غم و اندوه است و پر از حس کینه و انتقام. ناهید هم که زن بیچاره‌ای است که تجربه‌ی طلاق داشته و همسر دومش را هم از دست می‌دهد. سمیرا همه‌چیز دارد اما از همه‌چیز زندگی‌اش نالان است. و ترانه که به دلیل بیماری‌اش مورد ظلم نامزد قبلی‌اش قرارگرفته و یک شکست عاطفی را تجربه کرده است.

7- و درنهایت، یک مرد در فیلم وجود ندارد. همه‌ی مردان فیلم ضعیف و ذلیل‌اند. اسماعیل، بهرام، مقصودی، کرم، هیچ‌کدام ویژگی‌های یک مرد را ندارند. تنها کاراکتر مردانه فیلم حاج مرتضی بود که با مطرح کردن مسئله ازدواج مجدد شخصیت او را در نظر مخاطب در هم شکستند.

حرف آخر این‌که کارگردانان ما نمی‌توانند کمی بالاتر از جامعه بایستند و از وضع موجود عبور کرده و افق‌های مطلوب و چشم اندازهای روشن را در آثارشان ترسیم کنند. القای این فیلم برخلاف نگاه نویسنده و کارگردان که برخورد با آزمون‌های الهی را مبنا قرار داده است (و استناد می‌کنند به اینکه مؤمن در معرض امتحان‌های بالاتری است) چیزی جز حس یأس و ناامیدی خصوصاً برای قشر زنان جامعه نیست.  چون عمده ی کاراکترهای ترسیم‌شده در این فیلم درنهایت سراسر خشم‌اند که به جنگ زندگی می‌روند تا در این جنگ پیروز شوند. همه‌شان عمدتاً در برابر این آزمون‌ها شکست می‌خورند.

همچنین در این فیلم ظلم بزرگی نسبت به‌حکم خدا در مورد ازدواج مجدد مردان صوت گرفته است و به بدترین وجه ممکن این سنت الهی موردحمله قرارگرفته است. تصور کنید حال زنانی که خود همسر یک مرد چند همسرند پس از دیدن این فیلم حتی اگر مردشان حقی هم از آنان پایمال نکرده باشد. این فیلم می‌توانست بهترین ابزار برای ترسیم درست این حکم خدا باشد که راه‌حل بسیاری از مشکلات دختران مجرد با سن بالا و زنان مطلقه یا بیوه ماست اما دریغ از یک مسلمان که شجاعت نمایش صحیح و خداپسند این موضوعات را داشته باشد.

حححححح

بعدا نوشت:

8- هیچ صله رحم و نظام رحامتی در فیلم وجود نداشت. الان خانواده های متدین در بدترین حالت نیمه گسترده اند (به خانواده های بورژوای بالاشهرنشین با خانواده هسته ای کاری نداریم). اما همه خانواده های ترسیم شده در فیلم هسته ای بودند و روابطشان با دوست و آشنا بسیار گرم تر و بهتر از روابطشان با همان یکی دو فامیلی بود که داشتند. نمونه اش مراسم عقد ترانه و اسماعیل که تقریبا همه دوست و آشنا دعوت بودند! و تقریبا فامیلی وجود نداشت! یعنی همه این ها اینقدر تنها بودند؟

نکات منفی فیلم را عرض کردم، به چند نکته مثبت هم اشاره میکنم.

1- این که حاج مرتضی به خاطر فرزنددار نشدن ملیحه از او جدا نشد از نکات مثبت بارز فیلم بود.

2- به سرپرستی قبول کردن اسماعیل و کودکان بهزیستی نکته ی بسیار خوب و حائز اهمیتی در این سریال بود.

3- و در نهایت نکته ی مثبت بارز فیلم، علی رغم مشکل جسمی ای که ترانه داشت، ازدواج اسماعیل با ترانه بود.

فیلم خیلی هندی و گل و بلبل به اتمام رسید اما نظر بنده درباره مواردی که قبلا اشاره کردم تغییر ویژه ای نکرد.

حححححححح

پ.ن 1: ممکن هست پس از اتمام سریال، این مطلب و مطلب گذشته تغییر کنند.

پ.ن 2: کپی و انتشار این مطلب بدون اجازه نویشنده شرعا حرام است.

پ.ن 3: از این به بعد در بخش پیوندهای روزانه در ستون سمت چپ وبلاگ لینک مطالبی را که روزانه در رابطه با موضوعات زن و خانواده مطالعه می کنم خواهم گذاشت. بخش لینک های خواندنی هم که در منوی بالای وبلاگ هست پس از انتقال لینک ها به این بخش حذف خواهد شد.


1- زنان مشکلی با ازدواج مجدد مردان ندارند. با ظلم مشکل دارند. چه ظلم همسر دوم برای اختصاص تمام و کمال مرد به خود با اغوای او و رغابت بر سر به دست آوردنش، چه ظلم مرد به همسر اول در رها کردن او و عدم رعایت عدالت میان همسران. قوانین هم که همه ناکارامدند در این قضیه. این مطالب را در این رابطه مطالعه بفرمایید. راه حل عجیب خانم دکتر، خواب خوش حرمسرا

2- دوستی در مطلب گذشته در مورد خیانت حاج مرتضی به ملیحه پرسیدند و این که ازدواج مخفیانه او خیانت بوده است. اولا اینجا مبنای ما شرع است و نه حتی قانون. در عرف فردی که ازدواج مجدد کند را خائن به همسر خود میدانند. در صورتی که او گناهی مرتکب نشده است. در مورد ازدواج مجدد مردان هم مشکل ما با قانون های ناکارامدی است که اجازه همسر اول را برای ازدواج می خواهد. در صورتی که قوانین باید در راستای رفع ظلم از همسر اول یا دوم باشند. حالا زن بر فرض اجازه هم بدهد. آیا جلوی ظلم بعدی مرد گرفته خواهد شد؟

۰ ۰
مرغ مینا
۱۰ آذر ۲۱:۱۸
رعایت قوانین جمهوری اسلامی که جزو قوانین ثانویه به حساب میان شرعا واجب است....بین شرع و قانون جمهوری اسلامی افتراق نذارین لطفا

پاسخ :

مرغ مینای عزیز
1- لطف می کنید بخش «درباره صالحات» رو مطالعه کنید.
2- در مورد قوانین باید دید آن قانون توسط چه کسانی در چه شرایطی تصویب شده. از آن جایی که این قانون ناکارامدیش ثابت شده باید قانون گذاران به فکر کارامد کردن قانون باشند. این به معنای د تقابل قرار دادن شرع و قانون نیست. و بنده به هیچ وجه چنین منظوری نداشتم.
مرغ مینا
۱۰ آذر ۲۱:۳۵
راستی مطلب خواب خوش حرمسرا خیلی خوب بود.ممنون بابت لینک

پاسخ :

خواهش میکنم
مرغ مینا
۱۱ آذر ۱۱:۲۳
سلام.
اون قسمتی رو که فرمودین مطالعه کردم اما متوجه نشدم چه باید میفهمیدم.
پس به نظر شما هر شخصی میتونه قانون کشور رو اگه بنظرش ناکارآمد یا اشتباه یا... میاد قبول نکنه؟ مجرای تصویب قانون و تاییدش در کشور ما مشخصه...مجلس و وشورای نگهبان و .... حالا بنظرتون من نوعی میتونم بگم من فلان قانون رو قبول ندارم و بنظرم ناکارامده یا ...
البته که ممکنه در قوانین ضعفهایی باشه که هست و راهکارهایی هم برای برطرف کردنش وجود داره اما در حامعه اسلامی هر فردی اگه بخواد شخصا تصمیم گیرنده باشه کخ سنگ روی سنگ بند نمیشه
افراد دیگه ای هم میتونن در مورد قوانین دیگر کشور چنین ادعایی بکنن
ببینین من بحث کلی ور مورد قضیه تعدد زوجات ندارم و اصا حکم اسلام رو میدونم و اینقدر در موردش مطالعه داشتم که به ضرورت و حکپتش واقفم...طرز تفکر من و شما به هم خیلی نزدیکه اما من این استدلال رو که شما برخی قوانین رو که به هر دلیل نمی پسندین و بنابراین تخطی از اونا رو ایراد نمیدونین رو قبول ندارم

پاسخ :

سلام علیکم
«طبیعتا نظراتم نه نظری نهایی و جامع است و نه بدون اشکال.»
می خواستم این مسئله رو متوجه بشید.
یک مصلح اجتماعی می تواند آن چه را که تشخیص می دهد و حق است را از فقهای بزرگوار، قانون گذاران و ... مطالبه کند. این نه نفی قانون است نه نفی شرع.
این مسئله مسلم هست که هرکسی صلاحیت اقدام به این موضوع رو نداره.
امیدوارم منظورم رو متوجه شده باشید.
مبنای پسند یا نپسندیدن قانون بنده نیستم که بخواهم بنا به تشخیص شخصی ام حکمی را بد یا خوب بدانم. مبنای ما حق است. احکام الهی هم همه حق است و ما مطالبه احکام الهی را داریم. نه مثل فمینیست ها که می خواهند با مبانی حقوق بشری غربیشان قوانین الهی را تغییر دهند.

یک نکته رو هم لازم هست اشاره کنم.
تصور میکنم برداشت شما از این صحبت من این بوده که به قوانین موجود توجه نکنیم و به شکل خودسرانه و مبتنی بر فهم خودمون از شرع اقدام کنیم. اگر برداشتتون از صحبتم این بوده، برداشت نادرستی داشتید.
باید تابع قانون موجود بود اما پیشنهاد این هست که این قانون اصلاح بشه. مثلا در همین مورد ازدواج مجدد مرد پیشنهاد این هست که یک قانون جامع و کارامد تصویب بشه. این قانون می تونه برای سامان بخشی به این مسئله، شامل دریافت گواهی احراز عدالت مرد و استطاعت مالی پیش از اقدام به ازدواج مجدد، ایجاد شرایطی برای همسر اول برای اقدام قانونی در صورتی که مرد از وظایف خودش در قبال او فرزندانش باز میزنه (ندادن نفقه و...) و... باشه
همسر سید علی ...
۱۱ آذر ۱۹:۰۶
سلام 
در مورد قسمت دوم نقدتون ... برداشتی که بنده از فیلم کردم ... ناراحتی ملیحه به خاطر صرف ازدواج مجدد حاج مرتضی نبوده ، چرا که تو فلاش بک های فیلم کاملا نشون میده ، وقتی ملیحه متوجه می شود که نمی تواند باردار شود به مرتضی پیشنهاد می کند که برو زن بگیر ... اگر نگیری خودم برات می گیرم ... حتی در صحنه ی صحبت ملیحه با عکس حاج مرتضی بر سر سجاده نماز هم کاملا ملیحه این را می گوید که ازت ناراحتم نه به خاطر ازدواجت که بچه دارشدن حق تو بود و من اصلا خودم پیشنهاد دادم بلکه به خاطر پنهان کاریت ازت ناراحتم ...
ناراحتی ملیحه از ازدواج مجدد مرتضی به خاطر پنهانی کاری مرتضی بوده نه ازدواج مجدد ... و در اسلام هم پنهان این مسیله از همسر اول کار پسندیده ای نیست ...

در مورد قسمت چهارم نقد ...
 
«دوم این‌که یک عالم دین جدای از زن یا مرد بودنش برای تأثیر کلام خودش هم که شده باید عامل به آنچه می‌گوید باشد و بنیان اعتقادی محکمی داشته باشد تا بتواند در هدایت دیگران مؤثر باشد. »
این حرف شما یک اصل برای یک سخنران هست ...
ولی 
آیا تمام سخنزانان ما اعم از زن و مردشان عامل به حرفهایشان هستند و بنیان اعتقادی محکمی دارند ؟
سخنرانان مذهبی که جای خود دارند ما مراجع تقلیدی در طول تاریخ داشته  و داریم که نه عامل به حرفهای خود بودند و نه بنیان اعتقادی محکمی داشتند ...
مثال های عصر حاضرهایش را نمی زنم ... ولی در طول تاریخ ما قاضی شریح رو داریم که در حد مراجع اون زمان بوده و یا یک مرجع شیعه رو داریم به نام سیلمان بن صرد خزاعی که جزو مراجع بزرگ و مطرح شیعه بوده و کسی بود که به امام حسن بعد از صلح حدیبیه گفت : مذل المومنین (ای ذلیل کننده مومنان) و در زمان امام حسین ، عامل اصلی شهادت حضرت مسلم شد ...
پس نمی توان چنین ایرادی را به فیلم وارد کرد ...

در مورد قسمت پنجم نقدتان ...
این نقدتون وارد نیست چرا که اصلا چنین برداشتی رو مخاطب در اثنای فیلم از رابطه ملیحه با مردان نامحرم نمی کند ...

در مورد قسمت ششم نقدتان ... 
تا حدودی با شما موافقم ... البته باید تا انتهای فیلم صبر کرد تا ببینیم سرنوشت هرکدام از این کاراکترها چه می شود تا بهتر بتوانیم مورد نقد و بررسی قرار دهیم ...

در نتیجه گیری تان از فیلم کمی زود قضاوت کرده اید چون هنوز قسمت پایانی فیلم نمایش داده نشده است ... 
ولی در مورد ظلم به همسر دوم .... چه ظلمی از طرف حاج مرتضی نداف که همسر ناهید بوده به ایشون روا داشته شده ؟
ناهید بدون مال و منال رها نشده ... هم حاج مرتضی خانه ای در کرج برایش خریده و هم شعبه کرج فروشگاه به نام ناهید است که خود اینها منبع درآمد خیلی خوبی برای ناهید محسوب می شود اصلا اشتیاق کرم برای ازدواج با ناهید دقیقا همین ثروتی که از مرتضی به ناهید رسیده است در این فیلم بیان شده ... و حتی ملیجه در جواب اسماعیل بیان می کند که حق و حقوق ناهید را تماما می دهد ... 
در مورد ازدواج موقت که حکم خداست در آیات 3 و آیه 24 به آن تصریح شده است ولی با نگاهی به هر دو آیه کاملا سالبه به انتفاع موضوع بودن مسیله مطروجه در آیات مشهوده ...

پاسخ :

سلام علیکم

1- عامل بروز ناراحتی ملیحه ازدواج مجدد بود. حالا چه در مورد پنهان کاری، چه در مورد حسی که از ناکامل بودن خودش داشته و...

2- بله فرد خطاکار هم داشتیم در میان سخنرانان و حتی مثال خودتان شریح قاضی های تاریخ. مسئله بنده بودن یا نبودن این افراد نیست. مسئله بنده نمایش این افراد هست. با نمایشی که این فیلم داشته وجهه یک خانم سخنران در ذهن مخاطب متلاشی شده و از او نسبت به این افراد اعتماد زدایی شده.   از این به بعد مخاطب عام این سریال به یک خانم سخنران برسه اولین کاراکتری که به ذهنش میاد چه کسی هست. رسانه وظیفه اش ایمیج سازی هست. و اگر ما یک ایمیج غلط ارائه بدیم ممکن هست تا آخر عمر این تصویر غلط در ذهن مخاطب بمونه. این مسئه رو مبتنی بر مبانی نظری رسانه ها عرض میکنم خدمتتون.
ببینید در مورد فیلم مهران مدیری در طبقه پزشکان یادتان هست چه اتفاقی افتاد؟ آقای مدیری در اصل به دنبال نقد جامعه پزشکی بود، اما اتفاقی که افتاد در مردم کف جامعه سلب اعتماد از جامعه پزشکی بود. مگر پزشک خوب نداریم؟ داریم خیلی هم داریم، اما وقتی تصویری توسط یک رسانه در ذهن مخاطب ایجاد میشود یک تصویر اعتماد زدا باشد این تأثیرات رو در کف جامعه خواهد داشت.

3- اما بنده به عنوان یک مخاطب چنین برداشتی رو داشتم. ای نوع برخورد ایشون و خصوصا ارتباط اسماعیل و ترانه به هیچ وجه در عرف متدینین رایج نیست. حداقل بنده ندیدم چنین مسئله ای رو

4- جلو رفتن فیلم تأثیری در بهبود حسی که از ظلم به زنان در این فیلم رفته نخواهد داشت. ولو همه خوشبخت شوند. که البته هرچه فیلم جلوتر می رود این حس منفی تقویت شده.

5- بنده جایی اشاره نکردم که حاج مرتضی به ناهید ظلمی کرده است. از کجای متن این برداشت رو داشتید؟

6- در مورد ازدواج موقت هم بنده در اینجا اشاره ای نداشتم
همسر سید علی
۱۲ آذر ۰۱:۱۵
عه منظورم ازدواج مجدد بود اشتباهی نوشتم موقت 
:))
در مورد پاسخهاتون اجازه بدید که باهاش موافق نباشم...  چون ما از دو دید کاملا متفاوت داریم به این قضیه و نقد این سریال نگاه می کنیم... 
راستی من فقط دانش اموخته رشته فلسفه نیستم...  اگه خدا قبول کنه هنر جوی رشته سینما حوزه هنری و هنرجو رشته فیلمنامه نویسی موسسه شهید اوینی هم  هستم...  گفتم بگم که ما هم دستی بر اتش داریم: )) خیلی تابلو گفتم ؟ :))))
در مورد رسانه که فرمودید به حرفتون نقدهایی دارم ولی خب  مطرح کردنش باعث به انحراف کشیده شدن پستتون می شه.. . 
ان شالله که موفق باشید..  

پاسخ :

بله بنده هم معتقدم نگرش ما از دو جهت متفاوت هست.
در مورد رسانه هم می تونیم در بخش سوالات شما در منوی بالای وبلاگ، صحبت کنیم.
ترنم
۱۲ آذر ۱۹:۴۶
ازدواج مجدد او به‌عنوان عامل فروپاشی ارتباط عاشقانه با ملیحه معرفی می‌شود. مقصر این خبط بزرگ هم حاج مرتضی است

بدون شک ازدواج مجدد ،خاصه از نوع مخفیانه لو رفته اش! عامل فروپاشی یک رابطه عاشقانه هستش.  اساسا عشق مطلقا انحصار طلب هست. بنابر این به نظرم ورودتون از این زاویه به بحث درست نیست.
بحث اینه که ما در اسلام حکم جواز چند همسری برای مردان داریم. این مسئله باید تبیین بشه که آیا این جواز بدین معناست که رابطه عاشقانه در اسلام مذموم است؟ آیا همه مردان تراز اسلام از این مجوز استفاده کرده اند؟ اساسا اگر مجوزی در شرع صادر شد عمل به مفاد آن برای همه افراد واجب یا مستحب است یا می تواند مکروه هم باشد؟ و ...


پاسخ :

1- قرار نبود مخفیانه بمونه اما کارگردان برای درگیر کردن ذهن مخاطب و استفاده از این بستر تعلیق آن را با مرگ حاج مرتضی مخفی گذاشت. اگر عشق واقعی باشه می شود هرآن چه دوست پسندد نیکوست. حتی اگر پسند او ازدواج مجدد او باشه. (البته این نظر بنده هست و ممکن هست شما یا دوستان دیگه با اون موافق نباشید)

2- « این مسئله باید تبیین بشه که آیا این جواز بدین معناست که رابطه عاشقانه در اسلام مذموم است؟»
اصلا این طور نیست. پس مودت و رحمتی که خداوند پس از زوجیت جعل میکند چیست؟
سوال اینجاست اگر مرد پیوند زوجیت با یک یا دو زن دیگر برقرار کرد خداوند این مودت و رحمت رو جعل نمیکنه؟
یا قرار هست حتما فقط بین این مرد با یکی از زنانش مودت و رحمت باشه؟

3- «آیا همه مردان تراز اسلام از این مجوز استفاده کرده اند؟»
مسلما نه.

3- «اساسا اگر مجوزی در شرع صادر شد عمل به مفاد آن برای همه افراد واجب یا مستحب است یا می تواند مکروه هم باشد؟»
مکروه که چه عرض کنم برای بسیاری از مردان حرام است.

4- این مطلب حرف اصلی اش نقد فیلم بود نه ازدواج مجدد مردان. البته به این موضوع در حاشیه پرداخته شد. شاید زمانی مفصل به این موضوع پرداختم.
زهرا فاطمی
۱۳ آذر ۰۱:۲۰
سلام
خیلی هم بخواهیم با نگاه خوشبینانه این سریال را ببینیم، که سخت است این نوع دیدن، کارگردان با حذف حاج مرتضی بدترین کار را کرده است. خوب بود حاج مرتضی بود و نحوه تعامل نیکو با همسر و همسر با حاج مرتضی و .. به نمایش گذاشته می شد. شخصیت های اصلی همواره باید القاکننده اصول و ارزشهای اصیل باشند یا نشان دهنده ارزشهای پست و به اصطلاح منفی تا مخاطب خود را از ان ها دور کند. اما کارگردان یا فیلم نامه نویس این سریال نتوانسته..
نمی شود گفت حق دارند ولی بلد نیستند.. اهل معرفت و اشنا به اصول و ارزشها و مبانی تفکر اسلامی فیلم نامه نویس که شوند و فیلم نامه هایشان خریدار داشته باشد در صدا و سیما، کارگردان ها اتیان به این نوشته ها داشته باشند که متاسفانه یا نیست یا ندارند، نتیجه این می شود که سعیشان را می کنند به خیال خودشان اما یک جای کار می لنگد.. چون شاکله اصلی و بنای اصلی شان مستحکم و نظام مند نیست..

خداوند هدایتمان کند به بهترین راه هایی که می توانیم کمک کنیم به تقویت بنیان های خانواده ها بر مبنای توحید.

پاینده باشید

پاسخ :

سلام علیکم
دقیقا، حذف حاج مرتضی بدترین اقدام بود در این فیلم.
الهی آمین برای دعای خوبتان
ترنم
۱۳ آذر ۱۳:۴۱
سلام علیکم
نکته اینجاست که در فرهنگ ما معمولا عشق از جانب مرد به زن ابراز میشه و مرد برای متقاعد کردن زن برای پذیرش پیشنهاد ازدواج، نه فقط ادعای عشق میکنه که تمام تلاشش رو می کنه که این ادعا رو در عمل اثبات کنه.
و من عاشقتم یعنی چی؟یعنی همه وجود من در تصرف محبت توست و همه هم من برآوردن خواسته های توست و همه توجه من معطوف به توست. پس در صورت صدق این دعوی چیزی از مرد باقی نمی مونه که بخواد متوجه زن دومی بشه.
دقیقا به دلیل داشتن چنین تعریفی از عشق در ذهنم هست که معتقدم فقط مردی می تونه شرایط مد نظر اسلام برای چند همسری رو برآورده کنه که عاشق هیچ کدوم از اون زن ها نباشه. و باز به گمانم من این سر ماجرا است که چرا بعضی از مردان تراز اسلام در برخی از مقاطع زندگی شون به تک همسری اکتفا کردن ولی پس از مرگ اون همسر خاص به دلایل مختلف چندین همسر اختیار کردن.

پاسخ :

سلام علیکم
یک نکته رو در نظر بگیرید. عمده مفسرین عدالت در محبت رو در مورد ازدواج مجدد مردان رد کردند. چون این مسئله واضح هست که یک فرد ممکن هست یک نفر رو بیشتر دوست داشته باشه. مثل یک مادر که ممکن هست یکی از فرزندانش رو بشتر دوست داشته باشه.
اتفاقا مثال مادر مثال جالبی هست. آیا یک مادر نمی تونه عاشق همه ی فرزندانش باشه. چه طور یک مادر می تونه اما یک مرد نمی تونه :)
از این مثال خارج بشیم.
در مورد جمله آخر «به گمانم من این سر ماجرا است که چرا بعضی از مردان تراز اسلام در برخی از مقاطع زندگی شون به تک همسری اکتفا کردن ولی پس از مرگ اون همسر خاص به دلایل مختلف چندین همسر اختیار کردن.»
به نظر این بیشتر به کامل بودن اون زنان ارتباط داره تا حب. حضرت زهرا و حضرت خدیجه سلام الله علیهما زنان خیلی کاملی بودن که حضرت رسول صلوات الله علیه و امیراالمؤمنین علیه السلام در زمان حیات این بزرگواران همسر دیگه ای اختیار نکردن.
در خود فیلم ملیحه هم اشاره کوتاهی به این موضوع داره که نکنه من زن کاملی نبودم که حاج مرتضی دوباره ازدواج کرده. این به معنی نفی عشق حاج مرتضی نیست. بیشتر به دلیل کامل نبودن ملیحه است احتمالا
آتنا
۱۳ آذر ۱۳:۴۵
سلام
به نظرم من اثرات مثبت این فیلم برای طبقه غیرعوام است، کسانی که عادت به فکر کردن و تحلیل دارند، قضایایی که اتفاق می افتد را سفید یا سیاه نمی بینند و در هر امری یک طیف قائل هستند که افراد در جایی درون این طیف قرار می گیرند
یکی از معتمدان امام صادق علیه السلام که بایستی درباره احوال مردم بصره گزارشی به ایشان میداد بسیار ناامیدانه گزارشی ارائه کرد از وضع ایمان مردم و امام بسیار امیدوارانه به ایشان گفتند که ایمان درجاتی دارد و هر فردی از درجه ای از آن بهره مند است و ان فرد را از نگاه سیاه و سفید بازداشت تا بتواند مصلح باشد

به نظر من باید دید هدف این سریال چه بوده، یک سریال نمی تواند تمام مشکلات و کاستی هایی که در ذهن ما هست را پاسخ بدهد، چون ظرف یک سریال این اجازه را نمی دهد و کارگردان آن هم بشر است نه خدا که در سریال زندگی انسان ها تمام جوانب را می بیند

به نظر من هدف این سریال نشان دادن امکان اشتباه از سوی تمام انسان ها، حتی انسان های بسیار عالم، و فرصت فکر و بازگشت و اصلاح است، اینکه ما با یک یا دو برخورد حتی چند سال اشتباه، پرونده زندگی یک انسان را در ذهنمان مختومه کنیم و امکان ارتباط و هر نوع درس گرفتن را از آن فرد بگیریم اشتباه است

این یک خطر و یک بحران در جامعه جوان ماست، دانشجو رفتار اشتباهی را از سوی استاد مذهبیش در دانشگاه می بیند و پرونده او را میبندد، دختری یک بار با مادرش به یک جلسه مذهبی می رود و یک رفتار حتی کوچک اشتباه از سوی خانم جلسه ای می بیند و می گوید من از اول میدونستم این قشر چه جوری هستن، ما فرصت اشتباه کردن به همدیگه نمیدیم و زود آدم ها رو تموم شده میدونیم

این خطر جامعه ما هست و به نظر من کارگردان به خوبی به اون پرداخته، افراد یاد می گیرند که کلیشه ای افراد دیگه رو طبقه بندی نکنند، به اونها فرصت بدن و با هم تعامل کنند تا مدارا و شفقت در جامعه بالا بره، اگه پیام فیلم فقط همین باشه، چه بسیار از جوونایی که کلاً با قشر روحانی یا مذهبی قطع ارتباط کردند، برمی گردند

ملیحه خودش تمام پاسخ کسانی که به عامل نبودن خودش رو داشتن رو داد، به ترانه گفت، من هم یک انسانم، برای خودت از کسی بت نساز، تو تمام زندگی من رو خبر نداری و همین یک برهه و این رفتار رو دیدی و نمیتونی قضاوتی در مورد تمام زندگی من داشته باشی

اگر نظر شما رو بپذیریم که وظیفه رسانه الگوسازی هست، چه مغایرتی با این سریال داره؟ شخصی در معرض یک امتحان بزرگ قرار میگیره، اشتباه عمل می کنه در ابتدا، اما در خلال شرایطی که خدا برای رشدش فراهم کرده، بزرگ میشه و خودش رو میسازه و دوباره انسان خوبی میشه
این یک الگوی واقعی و ملموس هست، نه یک انسان معصوم گونه که مثل کارتون ها همیشه رفتار و عکس العمل درست داره، اینطوره که افراد همذات پنداری می کنن، با خودشون میگن ملیحه هم زمین خورد اما تونست بلند شده، خودش رو به دست شیطان نسپرد، تونست برگرده و گوهر وجودش رو پیدا کنه

پاسخ :

سلام علیکم

1- به نظر شما چه قدر خواص وقتشان را برای دیدن سریال های این چنینی می گذارند؟ متأسفانه این گونه افراد تلویزیون را از لیست برنامه های روزانه شان حذف کرده اند.

2- یک نکته مهم این هست که بنده در مطلب هم اشاره کردم. بنده به عنوان کارشناس امور زنان به عنوان مخاطب این سریال، به جوانب این سریال در حوزه زن و خانواده پرداختم. و نکات مثبت را انکار نکردم. اما بحث بنده با ایمیجی یا تصوری  است که از زنان در این سریال در ذهن ها نقش می بندد.
متأسفانه نمره ی این سریال در ارائه ایمیج از زنان خصوصا شخصیت ملیحه منفی است. اگر قرار به نقد مذهبیون بود نمی بایست که این نقد در مورد یک خانم سخنران مطرح می شد. باید یک خانواده مذهبی نقد می شدند نه سخنران.
تصور کنید یک سریال ساخته شود در نقد جامعه روحانیت دقیقا با شخصیتی مثل ملیحه اما از جنس مردش. حتما روحانیون در این مورد موضع می گرفتند چون تصور عامه مردم را از روحانیت مخدوش می کند و سلب اعتماد می شود از آن ها.
اگر قرار به جبران اشتباهات بود و درس گرفتن از رفتارهای گذشته، چنین مسئله ای هم بنده در فیلم ندیدم که شخصیت ها جبران کنند اشتباهاتشان را.
مثلا آیا ملیحه در روند اتفاقات فیلم رشد یافته تر شده؟ یا دائم از جایگاهی که از ابتدای فیلم به عنوان یک زن تراز ترسیم شده به پایین آمده است؟
پیام این موضوع برای مخاطب چیست؟


3- امیدوارم همه نگاه ها و نتایج مثبتی که دوستان از این سریال برداشت کرده اند تا انتها محقق شود.
آتنا
۱۳ آذر ۱۴:۰۰
به نظرم ما الان در جامعه به چنین سریال هایی بیشتر نیاز داریم تا سریال های روراست که از همان ابتدا تکلیف رو مشخص میکنه
من با نگاهی که به اطرافیانم داشتم، کاملاً این سیر رو درک کردم، چند بار تا حالا، جای ملیحه و ناهید در دلشون عوض شده، شما گفتید که ناهید گناهی نکرده اما مغضوب مردم واقع میشه، واقعاً اینطور نیست، مردم ابتدا به طور کلیشه ای و طبق تربیت صفر و یکی و مطلق گرای ما ایرانی ها، به عنوان یک هوو و خانه خراب کن، اونو محکوم می کنن و ملیحه رو مظلوم، در ادامه که روی دیگه سکه و زندگی ناهید رو میبینن، از قضاوت اولیه شون که بدون شناخت بوده پشیمون میشن و رفتار ملیحه با ناهید یا اسماعیل با ناهید رو محکوم می کنن و این یعنی بازی با فکر مخاطب نه یک تصویر کلیشه ای شعارگونه از یک زن و مرد الگو یا به قول شما تراز که رفتار اشتباهی ندارن

شما میگید که نباید وجهه و تصویر یک خانم جلسه ای در نظر مردم خراب بشه، من میگم یک تصویر بت مانند خراب بشه اشکالی نداره، تصویری که اون فرد نمیتونه اشتباه کنه باید خراب بشه، اما اینکه اون نتونه برگرده، این نباید خراب بشه و این الگوی ماست، ملیحه وقتی به خانمی که از اومدن خواهرشوهرش به خونش و رفتار بد اون از ملیحه سوال میکنه، برمیگرده میگه شاید شرایط خواهرشوهرت مجبورش کرده اینطور رفتار کنه، درکش کن و بعد یاد رفتار خودش با ناهید می افته که نتونست شرایط اون رو درک کنه و منقلب میشه و به اون زن میگه پاسخ شما رو نمی دونم، یا وقتی درباره حسودان صحبت میکنه، یاد خودش می افته، این خیلی ملموس تر هست

رهرو جان، من چند سوالی به صورت حضوری حوزه بودم، این طیف خانم هایی که شما میگی رو از نزدیک نزدیک میشناسم و با اونها زندگی کردم، چیز عجیبی نمی بینم در این سریال نشون داده باشن، اتفاقاً یک آفت این خانم ها این هست که به دلیل مشاور بودن، ارتباط راحت تری با آقایون دارن، من که در یک از بهترین حوزه ها این رو دیدم
و این رو هم دیدم که چه تعداد از دختران جوان به دلیل هم تصور کمال گرایی و مطلق گرایی افراطی از جمع های مذهبی زده شدن، یکی از اساتید ما که رئیس یکی از حوزه های علمیه هست و سخنرانی قهار، در کلاس روش سخنرانی، وقتی یکی از بچه ها سخنرانی خوبی ارائه داد و بچه ها اصرار داشتن که جلسه بعد هم موضوعش رو ادامه بده و می خواستن از ساعت تدریس استاد کمی کم بشه، برگشت و به اون دختر گفت، تو که فکر می کنی خیلی رو صحبت های معصوم کار کردی، چرا تا حالا بچه دار نشدی؟ با حالتی تحقیرگونه این رو در جمع گفت، در صورتیکه اون دوست ما، یک ماه قبلش برای بار دوم سقط داشته و با کلی تلاش خودش و روحیه اش رو حفظ کرده بود، نمی دونی این رفتار چه کرد با اون فرد و با بچه های کلاس به طوری که یک کلاس حوزه داشت منحل میشد و بچه ها دیگه نیمخواستن بیان حوزه به خاطر رفتار نسنجیده یک عالم دینی، واقعاً اون خانم بد بود؟ الگو نبود؟ اون سال ها در کنار همسرش در مناطق جنگی بوده و یک خیریه بزرگ دارن و رئیس و موسس حوزه هست و ......
میخوام بگم این مشکل جامعه ما هست، اتفاقاً اگر واقعاً و نه از دور و کلیشه ای با طبقه خانم های جلسه ای برخورد داشته باشی، کم هم نیست، ما باید بیشتر با شرایط واقعی فکر و تحلیل کنیم و مردم رو هم بالا ببریم نه در حد عوام و با تفکرات کلیشه ای و فیلم ها وسریال های کلیشه ای نگه داریم

پاسخ :

1- بنده از نگاه خودم در مورد قضاوت مردم این نکته را عرض کردم که: «ناهید گناهی نکرده اما مغضوب مردم واقع میشه، واقعاً اینطور نیست» یعنی از دیدگاه بنده ناهید بی گناه است. اما در نگاه مخاطب عام ناهید گناه کار است و عامل از بین رفتن محبت ملیحه به حاج مرتضی. به نظر بنده نویسنده از این کلیشه برای پیش برد داستان استفاده کرده. اگر قرار بود تصویر صحیحی از بی گناه بودن این فرد نشان داده شود باید در رفتار ملیحه نشان داده میشد تا تفاوت او با دیگر افراد جامعه نشان داده شود. او دقیقا همان برخوردی را داشت که بیسوادترین و سطحی ترین فرد جامعه ممکن است داشته باشد.

2- تصویری که در ابتدا از ملیحه نمایش داده می شود بت نیست از دیدگاه بنده. من شخصیت های خیلی بالاتر از این فرد را از نزدیک دیده ام. اگر قرار بود خطاکار نشان داده شود نباید این همه خطاهایش زیاد و چشت سر هم می بودن. بر فرض که باید این بت را شکست. آیا اشتباهات او در این فیلم جبران شده اند؟ اگر جبران شده اند به پررنگی خظاها به آن پرداخته نشده است.

3- بنده به لطف خداوند از زمان کودکی و از نزدیک توفیق حضور در این محافل را داشته ام.  چه محافل عمومی، چه حوزوی، بنابراین آنچه میگویم بر مبنای مشاهدات ملموس و نزدیک است. واقعا افرادی را از نزدیک دیده ام به درجه عصمت اکتسابی رسیده اند. افرادی شبیه به بانو امین. این افراد در جامعه هستند اما کمتر شناخته شده اند.
من منکر اشتباهات این دسته افرادی که گفتید نیستم، اما معتقد نیستم که این گروه از افراد در یک سریال نقد شوند. سریال ابزار است برای انتقال پیام دیگری.
جامعه نخبگانی ما باید نقد شوند اما به روش دیگر در محافل اختصاصی. نه این که به بهانه نقد وجهه افرادی را که محل رجوعند و حل بسیاری از مشکلات جامعه در ذهن مخاطب مخدوش کنیم.
تصور کنید مخاطب عامی را که دیدگاهش نسبت به مراجع مذهبی خود (اعم از سخنران، کارشناس دینی و...) با نقدی که نسبت به این افراد در این سریال مطرح شده، مخدوش می شود و از این پس مرجع حل مشکلاتش می شود روانشانسی که با تئوری های غربی می خواهد مشکلات را حل کند.

مرغ مینا
۱۴ آذر ۰۹:۴۲

دوباره سلام

در ادامه عرایضم: من با مورد پنج موافقم...این آفت خیلی از سریالهای ماست که  داره آروم آروم این سبک زندگی و ارتباط بین نامحرم رو حتی در خانواده های مذهبی عادی جلوه میده متاسفانه.

اما با مورد سه مخالفم..اتفاقا در این سریال کاراکتر ناهید جوری به نصویر کشده شده که از نظر مخاطب مظلومه و در صحنه برخورد اسماعیل با ناهید فکر کنم هکمه بینندگان حق رو به ناهید دادند و واضح بود که رفتار اسماعیل اشتباه بود.همچنین در برخی صحنه ها که ملیحه برخورد مناسبی نداشت فکر کنم واضح بود که  عکس العملش بعنوان یک "رفتار اشتباه و نادرست" نشون داده شد برای همین در قسمتهای بعد ملیحه در صدد جبران براومد....

اگه کلا قرار بود ملیحه هیچ اشتباهی نکنه و سفید مطلق باشه و در برخورد اول با هووش خیلی عادی و مهربون برخورد کنه اصلا قابل باور نبود...فکر کنم اونموقع هیچکس نمیتونست این شخصیت رو اصلا بپذیره...


البته من در مجموع این سریال رو سریال ضعیفی میدونم اما نمیتونم بپذیرم که نشون دادن چند خطا از یک خانم مذهبی که اتفاقا بسرعت در صددد جبرانش بر میاد اشتباه باشه.


نظرات خانم آتنا هم قابل تامله...تحلیل زیبایی داشتند

پاسخ :

سلام علیکم

1- در مورد ارتباط با نامحرم یکی دیگر از دوستان اشاره داشتند که این امر به دلیل مشاوره های خانم های مذهبی تقریبا عادی است، خواستم بگویم تا جایی که بنده مطلعم و برخی اساتید را دیده ام آقایان را نمی پذیرند و آن ها را برای رفع مشکلاتشان به آقایان مورد اعتماد دیگر راهنمایی میکنند.

2- در مورد ناهید و ملیحه در نظرات آتنا خانم توضیح دادم.

3- در مورد غیر قابل باور بودن رفتار ملیحه اگر برخورد مناسبی با هووش می داشت، باید به این نکته توجه کنید که اگر قرار است شخصیت ترازی نمایش داده شود،  باید آنچه درست و حق است نمایش داده شود و این هنر نویسنده و کارگردان است که این رفتار را به صورت ملموس و قابل ادراک نمایش دهند.
اتفاقا به نظرم رفتار غیر قابل باور ملیحه آوردن ناهید به خانه خودش بود برای نگهداری از او! که این هم باعث آزار روحی ناهید شد که البته موجب بهبودش هم نشد! و هم خود آزاری ملیحه! نویسنده خیلی ناشیانه تلاش کرده بود جبران اشتباه اولیه ملیحه را با این رفتارهایش نمایش دهد که ابته این جبران به ضرر هردوشان و توهین بیشتر به ناهید منجر شد.
ترنم
۱۴ آذر ۱۵:۳۰
سلام علیکم
با تعریفی که بنده از عشق  دادم یه مادر اگه عاشق یکی از بچه هاش بشه که مصیبته چون نمی تونه برای بقیه بچه هاش درست مادری کنه و همه توجه ش معطوف به اون نور چشمی خواهد بود! بله دوست داشتن همزمان چند نفر حتی با درجات متفاوت ممکن هست ولی عشق اشتراکی خیر.
این که می فرمایید دلیل اکتفای حضرات معصومین به یک همسر، کامل بودن زن مربوطه بوده، یعنی معتقدید علت تعدد زوجات حضرات این بوده که این بزرگواران توقعاتی از همسرانشون داشتن که فقط یه ابر زن به تنهایی از عهده ش بر می یومده؟ یعنی محمد مصطفی دختر خلیفه دوم رو برای پوشش دادن نقایص دخترخلیفه اول به عقد خودشون در آوردن؟! بعید می دونما!
به نظر من دلیلش این بوده که حضرات توانایی اداره همزمان چند زن رو در خودشون می دیدن و از اونجا که عاشق هیچ کدوم از این زن ها هم نبودن می دونستن که قادر خواهند بود شرط عدالت رو بین این زن ها رعایت کنند پس زنان متعددی اختیار می کردن. یه مرد به دلایل متفاوتی ممکنه تصمیم بگیره زنی رو به عقد ازدواج خودش در بیاره که الزاما اون دلیل محبت هم نیست. مهم اینه که اون مرد مطمئن باشه می تونه عدالت رو بین زنانش رعایت کنه که اگر عاشق یکی از اون زن ها بود بنده معتقدم باید پیشاپیش مطمئن باشه که نمی تونه عدالت رو رعایت کنه.
و آیا این توصیه عمومی شماست؟ این که هر مردی نقصی در زنش دید فوری بره یه زن دیگه بگیره؟ پس توصیه "با هم بسازید" خوبان چی می شه؟ آیا معنیش جز اینه که اگر نقصی در طرفتون می بینید تا اونجا که ممکنه تحمل کنید و نادیده بگیرید؟

پاسخ :

سلام علیکم

1- بنده موافق نیستم. یه مادر عاشق همه بچه هاش هست اما ممکن هست به دلیل خوبی های یک فرزندش علاقه اش بیشتر باشه. و یک مادر اگر مادر درست و حسابی ای باشه حاضر هست جونش رو فدای تک تک بچه هاش کنه.
 در مورد عشق البته باید یک تفاوت بگذاریم (این تفاوت رو باید خودم از ابتدا میگذاشتم) جنس محبت و عشق زن و مرد رو شاید نشه با عشق مادر به فرزندان مقایسه. (البته شاید هم بشه و من نمیدونم!)
عشق در عربی از واژه عشقه میاد، چون محبت مثل گیاه عشقه که دورتادور یک درخت رو میگیره، دورتادور قلب رو میگیره. و شدت حب اسمش عشق هست.
واقعا نمی تونم نظر بدم که یک مرد می تونه در آن واحد عاشق دو نقر باشه یا نه، اما به نظر می تونه دو نفر رو هم زمان خیلی دوست داشته باشه.

2- در مورد ازدواج معصومین امیدوارم دوستان دیگه از صحبت هام چنین برداشتی نداشته باشند.
اولا حضرت رسول فلسفه ازدواج های متعددشون کاملا متفاوت بوده با آن چه ما تصور می کنیم. یک دلیل ازدواج هاشون حل اختلافات میان قبایل بوده و حکمت های دیگه. حتی برخی از این زنان سن هاشون خیلی خیلی بالا بوده و از جمال و جاذبه های زنانه هم برخوردار نبوده اند واقعا.
در مورد مطلبی که در کامنت قبل گفتم «به نظر این بیشتر به کامل بودن اون زنان ارتباط داره تا حب. حضرت زهرا و حضرت خدیجه سلام الله علیهما زنان خیلی کاملی بودن که حضرت رسول صلوات الله علیه و امیراالمؤمنین علیه السلام در زمان حیات این بزرگواران همسر دیگه ای اختیار نکردن. »
این شاید یکی از دلایلی باشه که این حضرات معصومین صلوات الله علیهما بعد از این بزرگواران ازدواج های متعدد داشتند.

3- «اگر عاشق یکی از اون زن ها بود بنده معتقدم باید پیشاپیش مطمئن باشه که نمی تونه عدالت رو رعایت کنه.» بنده با این نظر شما موافق نیستم حداقل با اطمینان نمی تونم موافق باشم. چون اگر فرد عادل بود حتی اگر حبّش به یک فرد بیشتر باشد، عدالت رو از روی خدا ترسی رعایت میکنه. عدالت در اینجا بر حب مقدمه. بالتر از اون حب خدا بر همه این ها تقدم داره. و چون این فرد از خدا می ترسد عدالت رو برای رضایت او اجرا میکنه ولو محبتش به یکی از زن ها بیشتر باشه.

4- مسلما توصیه عمومی ام نیست!!!!!! اصلا من کجا و توصیه به این امور کجا؟! (آیکون تعجب برانگیزناک!)
برای حکم کلی دادن در این مسئله باید چند موضوع روشن شود.
الف: ازدواج مجدد برای چه مردانی است؟
فقط و فقط برای مردان عادل و کسانی که توانایی کلی (به لحاظ مالی، وقتی و...) اداره بیش از یک خانواده را دارند.
این مرد می تواند، دقت کنید می تواند همسر دیگری اختیار کند، نه واجب! چه بسا احتیاط بر ترک آن باشد به دلیل سیاق آیه در «ان خفتم» و تأکیدی که بر «فواحده» در ادامه آیه دارد.
اگر مردی این شرایط را نداشت بر او حرام است اقدام به ازدواج مجدد.
ب: برای چه زنانی است؟
زنانی که به هردلیلی امکان ازدواجشان فراهم نشده مثلا زنان بیوه یا مطلقه، دخترانی که سن های مثلا بالای 35 سال دارند و...

2- در مورد توصیه  «باهم بسازید» یک توصیه ثابت است در همه ازدواج ها. یعنی خانم یا آقای محترم وقتی مشکلی پیش آمد مشکل را حل کنید.
آقا با اولین دعوا خانمت را طلاق نده!
خانم با اولین مشکل مهریه ات را به اجرا نگذار! و با بخشیدن آن درخواست طلاق نده.
باهم بسازید یعنی جدا نشوید و مشکلات رو حل کنید.
حالا تصور کنید خانمی بچه دار نمی شد، وظایفش را انجام نمی داد؟ بداخلاق بود و... آقا هم تمام تلاشش را برای حل مشکل کرد. راهکار اولیه آیا طلاق است؟
پاسخ این هست که راهکار اولیه ازدواج مجدد آن آقاست. البته به شرط داشتن عدالت و توانایی اداره بیش از یک خانواده.
اما اگر زندگی به بن بست رسید و مشکلات حاد لا ینحل برای زندگی پیش آمد و آقا توان تحمل نداشت و قدرت اداره دو خانواده هم زمان را هم نداشت می تواند جدا شود و همسر دیگری اختیار کند.

امیدوارم این بار منظورم رو واضح بیان کرده باشم.

لوسی می
۱۶ آذر ۱۸:۵۶
من چون فیلم رو ندیده م نظر جامعی نمیتونم بدم جز اینکه کاملا موافقم که کاش یک بار هم که شده محض رضای خدا یک خانواده ی خوووووووووووووووب به تصویر کشیده می شد با یک عالمه مشکل اصلا! اما خووووووووووب! :)
من اون زمان خیلی بچه بودم و نمیتونم نظر صحیح بدم اما یکی از خوب ترین شخصیتهایی که در ذهنم هست و ایرادی اون روزها در شخصیتش نمی دیدم مریم تو در پناه تو بود! هه ! که لعیا زنگنه بازی میکرد.. البته مانور شخصیتیش کم بود ولی شخصیت خوبی داشت هنوز هم صحنه های خوب بودنش یادمه. :)

پاسخ :

با این صحبتتون خیلی موافقم. باید یک خانواده خوب در رسانه به نمایش گذاشته بشه. منظور من هم از الگوسازی همینه
لوسی می
۱۶ آذر ۱۹:۰۷
من شخصا با تعدد زوجات مخالفم! حتی اگر ده میلیون زن مجرد مانده باشندبه هیچوجه نمی پذیرم که مردی مخفیانه برود زن بگیرد! طبق همان فرموده ی آقای جعفری که لازم نیست به زنش بگوید!
بعد اینکه اصل اسلام بر تک همسری است اصلا این جای بحث ندارد. ولی خب! کسی که میتواند، عادل هم هست، همسرش هم ریلکس است و غمش نیست خب برود زن بگیرد..
یادمه یه وبی خونده بودم که کسی برای افزایش تعداد شیعیان و تکثیر نسل از جانب همسرش، به این نتیجه رسید که بهتره همسرش دو زن جوان داشته باشه که هردو به امر تکثیر نسل بپردازند که یک تیر و چند نشان باشد، هم دخترهای دم بخت کمتر بشوند و جا برای بقیه باز بشود، هم یک نفر مرد بتواند مثلا ده تا بیست تا بچه بیاورد و اینها که همه ش با هم میسر بشه! چی بگم والا!
حالا اینکه میگن ده میلیون زن مجرد هستند یعنی مرد مجرد نداریم که مطلقه یا زن مرده باشد که برود اینها رو بگیرد؟! اینقدر زن های ما زنده می مونند یعنی؟! چرا مرد مطلقه بتونه بره زن 18 ساله بگیره؟ نمیگم باید ممنوع بشه ها! باید یه فرهنگ سازی ای بشه که دختر 18 ساله کلا به مرد مطلقه نه بگه!
هه! فک کنم دارم چرت و پرت میگم! خلاصه اینم نظر من! نماینده مجلس که نیستم که بخوام فلسفی بحث کنم همینطور هرچی به ذهنم رسید الان نوشتم! فک کنم لااقل از وارد کردن پسران خارجی بهتر باشه نظرم! :دی

پاسخ :

با تعدد زوجات مخالفید یا مخفیانه بودنش؟
بنده هم با مخفیانه بودنش موافق نیستم. اگر مردی به هر دلیلی مخفیانه این کار رو انجام داد عدالت رو رعایت کرد و... او گناهی مرتکب نشده. (جدای از مسئله قانونی اجازه همسر اول)

الان برای دختران متولد دهه شصت یک اتفاقی افتاده که این توازن رو به هم زده (دختران 34 تا 24 ساله ) به همین دلیل گفته میشه تعداد پسران کم هست. بسیاری از پسران دهه شصت دخترانی از دهه هفتاد برای همسری انتخاب کردند در صورتی که می بایست از همان دهه انتخاب می کردند، در نتیجه به همین تعداد توازن بر هم خورده. (این نظر بنده نبود نظر برخی کارشناسان هست، که البته علل دیگری رو هم مطرح می کنند) اگر همسن گزینی در ازدواج وجود داشته باشد این مسئله حل میشه اما فعلا توصیه هایی که می شود بر عدم همسن گزینی است. (این هم نظر من نیست نظر کارشماسان هست)

جایی من گفتم مرد مطلقه بره دختر 18 ساله بگیره؟ دقیقا اشکال همین جاست که این مشکلات ایجاد شده.
آتنا
۲۰ آذر ۱۵:۰۲
سلام مجدد

منظور بت بودن ملیحه نیست، بت بودن یک مرجع مذهبی است در دیدگاه مردم که ملیحه نماینده آن است.

با تجربه ای که من هم از حضور در این قشر دارم، تعدادی که شما فرمودید، به عدد انگشتان دست نمیرسد، اگر هم شناخته شده نباشند که پس کلاً از دایره بحث خارج اند چون مردم ما با قشری از مذهبیون در تماس هستند که روزانه آنها را در مجالس و محافل می بینند که ملیحه نماینده آنهاست

نقد این قشر به این دلیل در این سریال انجام می شود که با مردم ارتباط دارد و میخواهد رابطه مردم با آنها را سامان دهد وگرنه خصوصیات درونی آنها در همان محافل خودشان بررسی میشود، شما متوجه اشکال من نشدید و خطری که وجود دارد

با چنین سریال هایی، طبقه عوامی که شما ذکر کردید، از دیدگاه های عوامی درمیاید و اگر چنین سریال هایی نبود، همچنان در عوامی میمانند در مواجهه با یک چنین مشکلی

اگر خاطرتان باشد چندوقت پیش جریانی راه افتاد که چرا آقای پناهیان ماشین دنده اتومات دارد، من آن زمان به افراد زیادی گوش کردن به سخنرانی های تنها مسیر ایشان را توصیه کرده بودم، جالب بود اکثراً هم از قشر دانشجو و فرهیخته، جالبه که بعد از این جریان، چقدر پیامک دریافت کردم با این مضمون که بفرما این هم آقا پناهیانی که سنگش رو به سینه می زنین، جالبه یک نفر هم زحمت پرس و جویی به خودش نداده بود و فقط از اخبار این شبکه های موبایلی زود به قضاوتی سطحی رسیده بود و تصمیم گرفته بود که دیگه سراغ آقا پناهیان نره، این واقعیت جامعه ماست، همین قدر سطحی و همین قدر زودقضاوت کن

با نشان ندادن و نقدنکردن، کسی رشد نمیکند، سطح مردم پایین می ماند، و چون در جامعه واقعاً رفتارهای اشتباهی از سوی مذهبیون نخبه وجود دارد، در مواجهه با این اشتباهات هیچ آموزش و پیش زمینه ای هم در ذهن مردم وجود ندارد، به طور کلی من با دیدگاه شما مخالفم و با دیدگاه های اینچنینی که بیشتر محافظه کارانه است

پاسخ :

سلام علیکم
مسئله ی بنده نه بت بودن و نبودن است، نه اشکال نداشتن این قشر افراد است.
مسئله ی بنده این است، نباید خطای این قشر در رسانه مطرح شود. حتی اگر قرار هم هست، یک خطا، دو خطا نه این همه اشتباه پشت سر هم.
جای مطرح کردن این مسائل جای دیگری است بزرگوار.
رسانه باید نمایش دهنده ی «بایدها» باشد نه «هست ها»
باشد نقد کنند، اما به شیوه درست. یک شخصیت موازی این شخصیت تعریف میکردند و او را نقد می کردند. آن وقت به مخاطب شاخص داده میشد که تشخیص دهد کدام درست عمل می کند کدام نادرست.
بنده معتقد نیستم که این سریال با نقدی که ارائه می کند می تواند مردم را از سطحی نگری و زود قضاوت کردن جدا کند. خصوصا همان قشری که با یک خبر نصفه نیمه یک فرد انقدر راحت قضاوت میکند. چنین فردی همان گونه که انقدر سریع قضاوت می کند به همان نسبت این فیلم را سطحی میبیند و با دیدن شخصیت غلطی که از این خانم سخنران ارائه شده راجع به تمام این قشر قضاوت غلط میکند.

صالح ...
۲۱ آذر ۱۴:۰۶
سلام
من هم خیلی به این فیلم نقد دارم...
البته نمیشه هم خیلی انتظار داشت... خیلی چیزامون با خیلی چیزای دیگه مون با هم جوره...
یه روز یه راننده ای هی به جان خیابانها و آسفالتهای کشور غر میزد... بهش گفتم حاج آقا دارین بی انصافی میکنن... انصافا جاده های ما با همه نواقصش از خودرو های ایران خودرو و سایپا بهتره...
بلاخره باید خودروها و خیابونهامون به هم بیان... اینطوری وصله ی ناجور میشه...

حالا حکایت فیلمهای ماست...
شکر خدا وقتم رو برای این چیزا نمیگیرم...

پاسخ :

سلام علیکم
کاش نقدتون رو مطرح می کردید.
بله متأسفانه مشکلات جامعه بسیار زیاد هستند و همه به دلیل کم گذاشتن و اشتباهات تک تک افراد جامعه است.

صالح ...
۲۲ آذر ۱۰:۰۴
سلام
راستش من فقط از کلیت این فیلم آگاهم و بعضی از قسمتهاش رو دیدم که به نظرم نه تنها خوب نیست بلکه در برخی موارد خطرناکه...

ما در دهه هفتاد یه سریالی داشتیم به اسم "در پناه تو" که لعیا زنگنه و حسن جوهرچی بازی میکردن... من اون موقع ده دوازده سالم بود... یک حرکتی از اون فیلم در جامعه ما آغاز شد که انسان حیرت میکنه از قدرت رسانه...
جو غالب جامعه ما در اون دوران این بود که حجاب خانمهای چادری کاملا پوشیده بود... اما در اون فیلم خانم زنگنه یه خانم مذهبی و چادری بود اماوقتی با چادر در حال قدم زدن بود جلوی چادرش رو باز میذاشت طوری که چادرشون فقط از پشت و از کنار بدن ایشون رو پوشش میداد...
بعد از این فیلم در جامعه ما  به شیوه ایشون چادر سر کردن رواج پیدا کرد... یعنی خیلی راحت حیا زدایی کردن در پوشش بانوان کشور ما... اون حرکت امروز به کجا ختم شد بماند... یادمه اون زمان خواهر من سال آخر دبیرستان بود... وقتی می اومد خونه میگفت همه همکلاسی هام دوست دارن مثل لعیا زنگنه چادر سر کنن در حالی که تا قبل از اون چادرشون رو درست و پوشیده سر میکردن...

امروز هم این شخصیت خانم ملیحه کارکتری به مراتب اشتباه تر از شخصیت مریم افشار در فیلم در پناه تو رو داره نمایش میده.

ایشون به عنوان یک زنی که مجلس گردان هست و سخنران مذهبی هست و یعنی زنی هست که معیارهای دین رو میشناسه و بهش ملتزم هست... من انتظار ندارم این شخصیت شبیه معصوم نمایش داده بشه اما انتظار دارم کارگردان با دیدی واقع گراتر به این کارکتر نگاه کنه... کجای جامعه ما شما میبینید یک حاج خانم جلسه ای تا این حد حدود الهی رو زیر پا بذاره و اصلا هم ابایی از تکرارش نداشته باشه... وقتی یک عمل خلاف شرع بارها و بارها از ایشون سر میزنه یعنی این عمل هیچ قبحی نداره و ای زنان مذهبی جامعه اسلامی شما هم میتونید اینطور باشید و دینداره هم باشید

یه مصداقش رو بگم:
ایشون با مردی روبرو میشه برای پیدا کردن آدرس خانه زن قابله
اون مرد سابقه جرمهای مکرر داره... سرقتهای فراوان داشته و سابقه زندان داشته...
بعد این خانم به تنهایی با این مرد سوار ماشینش میشه و در خیابانهای خلوت و متروک و کویری کاشان به راه میافته تا آدرس خونه اون زن رو پیدا کنه... خب نمیشد آدرس رو از اون مرد بگیره و اون مرد این همه مسیر رو با اون مرد تنها در ماشین نباشه؟
این حیا زدایی از مذهب نیست؟
آیا این تبلیغ و ترویج مذهب منهای حیا نیست؟
ببخشید فرصت بیشتر نوشتن رو ندارم... ولی خیلی حرف دارم...

پاسخ :

سلام علیکم
کاملا با نظر شما موافق هستم
و من تا به حال بین اساتیدم با خانمی با این شکل حجاب و ارتباط با نامحرم برخورد نداشتم و ندیدم.
به همین دلیل من بسیار نسبت به این فیلم بدبینم ومعتقدم این موارد با احتمال بسیار زیاد عامدانه در فیلم به این شکل نمایش داده شده و ناشی از عدم شناخت قشر مذهبی و افراد متدین نیست.
در این باره در بند 5 هم اشاراتی داشتم.
برای زمانی که گذاشتید متشکرم
پرواز سپید
۲۵ آذر ۲۱:۳۴
سلام کلا جز چندتا صحنه کوتا اصلا طرف این فیلم نرفتم! چون به نظرم خیلی سطحی اومد. شخصیت ها خوب پرداخت نشده بودن...
کلا از سریالای این چنینی خوشم نمیاد!

پاسخ :

سلام علیکم
کار خوبی کردید
شکیبا
۲۶ آذر ۰۰:۵۲
سلاااااام
من فکر می کنم اگر مفهوم "عدالت" را تبیین کنیم خیلی از شبهاتی که در مورد ازدواج مجدد آقایان مطرح شده, حل بشود!
عدل یعنی هر چیزی سر جای خودش.
و نظر شخصی بنده این هست که مفهوم عدالت با مساوات اشتباه گرفته شده!
شنیده های خود من در مورد عدالت بین همسرها ازین دست موارد هست: اگر با یک زن به میزانی لبخند زد که دندان هاش مشخص نشد, در معاشرت با همسر دیگر هم باید در همین حد باشد. مبدا دندان هایش مشخص شود که عدالت را نقض کرده است!
و...
اما این دست موارد که بعید می دانم سند قابل استنادی هم داشته باشند بیشتر به مفهوم مساوات نزدیک است و نه عدالت!

پاسخ :

سلام علیکم خانم
به مطلب مهمی اشاره کردید
عمده فقها و علما تأکید کرده اند که اینجا منظور از عدالت عدالت در محبت نیست.
اما همان طور که اشاره کردید عدالت به معنای این هست که هرچیز سرجای خودش
اما در خانواده یکی از معانی عدالت این است که همه نقش ها سرجای خودش
یعنی اگر مردی زمانی که به نقش همسری و قوّام بودن و همه ملزومات این نقش، برای زن در می آید، وقتی مجددا ازدواج می کند، اگر قبلا یک مسئولیت داشت و قوام یک فرد بود، حالا دو مسئولیت دارد و قوام بر دو زن است و باید سرجای خود برای هرکدام از زن ها نقش همسری اش را با همه جوانبش اجرا کند و اگر از این نقش ها برای هرکدام از زنان خارج شد یا کم گذاشت، عنوان ظالم بر آن مرد صدق میکند.

سعیده
۲۸ آذر ۱۱:۲۰
سلام
از نقد جالبتون ممنون. نکته ای که من مایلم مطرح کنم در مورد اینکه زن دوم گرفتن خیانت است یا نه میباشد. متاسفانه آنچه در جامعه ما در باره زن دوم جا افتاده است که ناشی از رفتار و برخورد نادرست مردان میباشد، در این سریال هم نمود داشت. اولا آقا مرتضی به عنوان مرد طراز و دین دار سریال با پنهان کاری باعث ایجاد نگاه منفی به مردان دیندار در جامعه شده ( منظور نوع شخصیت پردازی است) چرا که در طول داستان پیشنهاد گرفتن زن از طرف همسرش به او داده شده پس این پنهانکاری و دروغگویی های حاج مرتضی در رفت و آمدها و.... ناخودآگاه زنان را نسبت به شیوه ازدواج مجدد بدبین میکند. مسئله دیگر اختلاف سنی زیاد حاج مرتضی با زن دوم است که نشان میدهد این ازدواج از سر کمک به یک زن مورد ظلم نبوده بلکه بیشتر از روی هوس انجام شده. در کل به نظرم سریال بیشتر باعث بدبینی به قشر مذهبی میشود تا اینکه نشان دهد با دیدگاههای مذهبی میتوان زندگی آرامتر و با آرامشی رقم بخورد

پاسخ :

سلام علیکم
بله دقیقا
بنده هم به این موضوع به شکل دیگری اشاره کردم.
هاجر پروانه
۰۳ دی ۱۹:۱۹
کلاً با بخش های کمی از مطلب موافقم ولی حس و حال توضیح موردی نیست.
اگر از مردها هم بپرسید نسبت به زن مورد علاقه شان همین نظر را دارند که گاهی کاری خلاف شرع نیست خلاف قانون نیست اما خیانت است. 
( خیانت وقتی معنی دارد که کسی را دوست داشته باشی، اگر دوستش نباشی که چین حرکاتی را بهانه می گیری تا از سرت بازش کنی و خلاص شوی حس خیانت و ناراحتی ندارد! اساساً در دلت قند هم آب میشود که بهانه ای جور شده همه تقصیرها گردن او بیفتد.)
که نسبت ملیحه با حاج مرتضی میل ب خلاص شدن و از سر باز کنی نبود. دوستش داشت و برای همین ناراحت شد. اینکه ناراحت شدن زنان از خیانت همسرشان (شما به ترجمه ی خودتان بخوانید ازدواج مجدد بی خبر) را به کل وارد نمی دانید عجیب است!
شرغاً حکمی نیست که چون حواز شرعی (البته با احکام خاص) برای تعدد زوجات به مردان داده شده زنان هم حتماً باید خوششان بیاید و راضی باشند و حتماً تن بدهند وگرنه از دین خارحند یا دین شان نقص دارد و هزار انگ دیگر برای لامدهب جلوه دادن ایشان و مطلقاً مومن و پرهیزگار مرد خیانتکار (حالا شما با ترجمه خودتان بخوانید ازدواج محدد کرده ی بی خبر از همسر اول)
نکته خاص درباره سریال:

جداً توقع داشتم برای ازدواج مجدد آقا مرتضی در آن سن با ناهید در این سن یک توجیه منطقی و رابطه ی علت و معلولی ببینم که تهش بشود از آقا مرتضی اعاده حیثیت کرد که آقا مرتضی مرد خوبی بوده و این ازدواج مجددش هم یک کار خوب بوده (مخاطب حس خوب داشته باشد) و اگر خبر نداده از نقص شخصیت ملیحه نیست از محبت آقا مرتضی است که نمی خواسته به هیچ بهانه ای دل ملیحه بلرزد.
واقعاً اعصاب خورد کن بود فلش بکی که آقا مرتضی درباره چمدان مشکی می گوید میدونم تو نمیتونی بیای من اعتراض نمی کنم اما غر که می تونم بزنم... شخصاً در این مورد می گفتم مرتیکه داری با زن جوون و جدیدت میری ماه عسل غرشم باید به جون این زن بزنی؟؟؟
خلاصه ته سریال هیچ توضیح و توجیهی نداشتم که چرا آقا مرتضی این کار را کرد فقط این نتیجه ی یخمک را پذیرفتم که همه ی اینها امتحانات ملیحه بود برای ارتقای معنوی و رفتن به سطح بالاتر... انگار نه ملیحه حقی بر گردن دیگران دارد نه دیگران تکلیفی نسبت به ملیحه. و خیلی نچسب طوری بگوییم تنها رابطه ای که اصالت دارد رابطه ملیحه با خداست
و بعد ته دلت بگویی هیچ مردی نه ارزش دوست داشتن دارد نه لیاقت آن را. فقط به خدا دل ببند و با توجیه شرغ و عرف و قانون هر لحظه آماده ی خیانت باش و یادت بماند هیچ کس به تو حق نخواهد داد حتی ناراحت شوی... حتی خانم نویسنده ی صالحات

پاسخ :

قسمت اول کامنت رو زیاد متوجه نشدم! شاید چون سریع نوشتید!
اما خیانت یک تعریف عرفی است که ارائه شده و مبنای شرعی ندارد.
الان در عرف مرد متأهلی که می رود در خارج از حدود شرعی با زنی ارتباط برقرار میکند با مردی که در چهارچوب شرع با یک زن ازدواج می کند (چه موقت چه دائم) هردو خیانت محسوب می شوند!
بنده با این تعریف مشکل دارم
زنان می توانند با برخی شروط و قوانین زیر بار این مسئله نروند. احکام شرعی هم صرفا برای خوشامد ما نیستند بسیاریشان برای مصالح بالاتری هستند
مشکل ما هم با سریال دقیقا همین هست که مخاطب را با مرگ حاج مرتضی بلاتکلیف رها کرد
مریم ...
۰۷ دی ۲۱:۲۵
سلام...
مدار پیام‌های متناقض, نقد سریال نفس گرم به قلم آرش فهیم(منتقد و کارشناس سینما) شاید برای شما جالب باشد...

http://arashfahim.blogfa.com/post-797.aspx

پاسخ :

سلام علیکم
عید شما مبارک
ممنون برای لینک
مطلب خوبی بود
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاءالله در اینجا به عنوان
«کرسی آزاداندیشی مجازی زن و خانواده»
دیدگاه هایم را در باب موضوعات مختلف پیرامون زنان با تمرکز بر تعریف و تبیین جایگاه و نقش زن و خانواده در اسلام و قرآن خواهم نوشت.
مشی کلی این وبلاگ نگاه منصفانه و واقع بینانه در قضاوت بین آراء گوناگون و متنوع صادر شده از متفکران و نظریه پردازان شرقی و غربی است، لذا جهت گیری های فمینیستی و امثالهم در اینجا اعتباری ندارند.
مطالب مندرج در این وبلاگ نتیجه سال ها مطالعه و برآیند آموخته های بنده است که در جهت منویات امام خامنه ای آن ها را به اشتراک میگذارم. طبیعتا نظراتم نه نظری نهایی و جامع است و نه بدون اشکال. فقط فتح بابی است برای جور دیگر نگریستن به جنس «زن».
نظرات در این وبلاگ باز است و همه ی نظرات موافق و مخالف به شرط عدم توهین محترمند و فقط نظرات حاوی توهین حذف خواهند شد.

لازم به ذکر است هر گونه کپی برداری یا نشر مطالب وبلاگ «صالحات» منوط به اجازه نویسنده ی وبلاگ است.
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان