صالحات

سکیولاریزاسیون (عرفی شدن ) حقوق زنان و خانواده (3)

بسم الله النّور

علامه طباطبایی ذیل آیه 35 سوره نساء، با بیانی روشن، تفاوت ظرفیت اسلام برای پیاده‌سازی احکام شریعت و ظرفیت مدرن که قابلیت پذیرش اسلام را ندارد بیان کرده‌اند.

برای فهم این موضوع لازم هست بخش های اول و دوم این مطلب را مطالعه بفرمایید.

توضیحات اضافی حقیر بر روی متن تفسیر المیزان با رنگ آبی و داخل کروشه قرار دارند.

 

ارزش احکام اسلامى در محیط و ظرف اجتماعى تحت حاکمیت اسلام، معلوم مى‏‌گردد

«اسلام این محرومیت [تفاوت مسئولیت زنان و مردان در خانواده و اجتماع و محرومیت هریک از دو جنس در انجام مسئولیت‌های جنس دیگر] زنان را مهمل نگذاشته، و آن را به مزیتى برابر آن جبران کرده است، مثلاً اگر زنان از فضیلت جهاد در راه خدا محروم شده‌‏اند خداى تعالى این فضیلت را به فضیلتى دیگر معادل آن جبران نموده، و مزایا و فضایلى به او داده که در آن افتخاراتى حقیقى هست، مثلاً اسلام نیکو شوهردارى کردن را جهاد زن قرار داده، و شاید همین مطلب در بین ما (البته مایى که فعلاً در ظرف زندگى فاسدى قرار داریم [یعنی ما در طرف زندگی مدرن که ظرف فاسدی است قرار داریم و چون این ظرف برای اسلام طراحی نشده احکام اسلام در آن قابلیت پیاده‌سازی ندارد] ) آن‌طور که هست ارزش خود را نشان ندهد، ولیکن در ظرف زندگى‏‌اى که اسلام حاکم بر آن است (و در آن ظرف براى هر چیزى به مقدار ارزش واقعیتش ارج نهاده مى‌‏شود، و در آن‌ همه تلاش‌ها و رقابت‏‌ها بر سر فضایلى از انسانیت است که مورد رضامندى خداى سبحان باشد، خدایى که ارزش هر یک از فضایل را آن‌طور که هست مى‏‌شناسد، و براى سلوک هر انسانى مسلکى را معین نموده، و آن انسان را به پیمودن آن مسلک تشویق نموده، و براى ملازم بودن خطى که برایش ترسیم کرده بها و ارزشى معین کرده، که معادل انواع خدمات انسانى، و معادل اعمال آن است) در چنین ظرفى دیگر هیچ خطى بر خطى دیگر برترى ندارد، ساده‌‏تر بگویم در چنین ظرفى فضیلت آن مردى که در معرکه قتال حاضر مى‏‌شود، و باکمال سخاوت خون خود را ایثار مى‏‌کند، از فضیلت زنى که وظیفه شوهرداری‌اش را انجام مى‏‌دهد، برتر نیست، و نیز آن مرد حاکمى که سرپرستى جامعه را به عهده گرفته، چرخ زندگى مجتمع را مى‌‏چرخاند، هیچ‏ افتخارى بر آن زن ندارد، و آن مردى که بر مسند قضا تکیه زده هیچ برترى نسبت به زنى که کودکش را تر و خشک مى‌‏کند ندارد، چون منصب حکومت و قضا- البته براى کسى که در آن دو منصب طبق حق عمل کند، و حق را به‌ حق‌دار برساند- جز خون‌دل و مشقت دنیوى اثرى ندارد چون در ظرف اسلام و براى مرد مسلمان قبول این منصب‏ها در حقیقت خود را به معرض مخاطر و مهالک افکندن است، چون هرلحظه ممکن است حق بیچاره‌‏اى را که به‌جز رب‌العالمین حامی‌ای ندارد ضایع کند،" إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ"[۱] رب‌العالمینی که در کمین ستمکاران است، بنابراین چه افتخارى هست براى مردان برزنانی که اگر این مسئولیت‏ها را نپذیرفته‌‏اند، براى این است که رب‌العالمین از آنان نخواسته، و از آنان چیز دیگرى خواسته و برایشان، خطى دیگر ترسیم کرده، که باید ملازم خط خود باشند، و راه خود را بروند. [یعنی مانند یک پازل که قبلا هم در وبلاگ گفته شد. در نظامی که اسلام طراحی کرده است هرکس سرجای خودش با نقش‌ها و مسئولیت‌های ویژه خودش قرار دارد. و تفاوت اسلام و مدرنیسم مانند تغییر صفحه زمینه یک پازل هست بدون تغییر قطعات آن. قطعات پازل احکام اسلامی قابلیت قرار گرفتن در صفحه زمینه پازل مدرنیسم را ندارند.]

پس در مجتمع اسلامى این پست‌ها وقتى افتخار مى‏‌شود، و زمانى اثر خود را مى‏بخشد، و وقتى تعبد به آن براى صاحبش صحیح و مشروع مى‌‏گردد، که صاحبش در پذیرفتن آن نوعى ایثار کرده باشد، و طورى تربیت‌شده باشد که هر پستى را که اجتماع به او مى‏‌دهد در نظرش مسئولیت و بار گران باشد، و در قبول آن ازخودگذشتگی به خرج دهد، در چنین مجتمعى اگر به مرد بگویند تو باید به میدان جنگ بروى، یا کشور را اداره کنى، به خاطر رضاى خدا این بار سنگین را به دوش مى‏‌کشد، و اگر به زن بگویند تو باید در خانه بمانى و نسل را تربیت کنى، او نیز به خاطر خدا قبول مى‏‌کند، و هیچ تناقضى هم در این دو قسم حکم نمى‏‌بیند.

آرى اختلاف شئون و مقامات اجتماعى و اعمال بشرى به‌حسب اختلاف مجتمعات، و جو آن‌ها چیزى نیست که کسى بتواند آن را انکار کند، یک سرباز، یا یک حاکم، و یا یک قاضى مسلمان، اگر افتخار مى‏‌کند به خاطر یک احترام خرافى و غیرواقعی نیست، بلکه یک کرامت واقعى است، و آن این است که توانسته در راه خدا مسئولیتى سنگین را به عهده بگیرد، ولى یک سرباز غیرمسلمان که در محیطى مادى تربیت‌یافته، او نیز در جنگیدن و خون دادن و اینکه حاضرشده است جان خود را در راه وطن خود بدهد افتخار مى‏‌نماید، لیکن به خاطر یک احترام خرافى، و غیرواقعی افتخار مى‏‌کند، و آن این است که وقتى کشته شد و به اعتقاد او نابود و هیچ و پوچ گشت، مردم نامش را در فهرست فداکاران در راه وطن مى‏‌برند، و از خود نمى‏‌پرسد وقتى من هیچ و پوچ شدم کجا هستم که از تعظیم نامم لذت ببرم.

و همچنین یک ستاره سینما در آن جامعه احترامى پیدا مى‌‏کند، که حتى رئیس‏‌جمهور هم آن احترام را نداشته باشد، درحالی‌که شغلشان و آنچه در طول عمر به مردم مى‌‏دادند، بزرگ‌ترین عامل سقوط مقام زنان بود، و شنیع‏٬ترین فحشا و سزاوار شنیع‏‌ترین سرزنش بودند.

پس همه این‌ها که گفتیم علتش این است که ظرف زندگى خوبی‌ها و بدی‌ها و افتخارات و ننگ‏ها را معین مى‏‌کند، چه بسیار جمعیت‏ها که یک امر ناچیز و حقیر را تعظیم، و یک امر مهم و ارزنده را تحقیر مى‌‏کنند، پس هیچ بعید نیست که اسلام امورى را تعظیم کند، و ما مسلمانانى که در محیط مادیت و غرب‏زدگى بار آمده‌‏ایم آن را حقیر بشماریم، [چون ظرف زندگی ما ظرف فاسد مدرنیسم است نه اسلام] یا اسلام امورى را حقیر بشمارد که در چشم و درک ما بسیار عظیم باشد، و بر سر آن‌ها سر و دست بشکنیم، و ظرف در صدر اسلام ظرف تقوا و ایثار آخرت بر دنیا بود، نه ظرفى که فعلاً ما داریم.»*

چند نکته در مورد ادامه روند وبلاگ:

1- روند زمانی انتشار مطالب منظم نخواهد بود و عامل تعیین کننده آن فرصت ضیق حقیر است. اینجا شاید هفته‌ای یک‌بار، ماهی یک‌بار یا سالی یک‌بار به روز رسانی شود. سعی بنده در پاسخ به سؤالات این است که در اسرع وقت باشد. اما ممکن هست پاسخ‌ها به تأخیر بیافتند.

2- نگاشته‌های صالحات حاصل «مسائل» کل جامعه است نه زندگی شخصی نویسنده یا بروز آن. به همین دلیل به سؤالاتی که مصداق ورود به حریم شخصی است پاسخ داده نمی‌شود و حذف خواهند شد.

 



۱- سوره فجر آیه 14.

*منبع: ترجمه تفسیر المیزان، ج‏4، ص: 558-556

۲ ۰
آب‌گینه موسوی
۱۶ مرداد ۱۸:۰۶
یادداشتِ جدید بر ما مبارک! :) 

پاسخ :

لطف دارید آب‌گینه جان
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاءالله در اینجا به عنوان
«کرسی آزاداندیشی مجازی زن و خانواده»
دیدگاه هایم را در باب موضوعات مختلف پیرامون زنان با تمرکز بر تعریف و تبیین جایگاه و نقش زن و خانواده در اسلام و قرآن خواهم نوشت.
مشی کلی این وبلاگ نگاه منصفانه و واقع بینانه در قضاوت بین آراء گوناگون و متنوع صادر شده از متفکران و نظریه پردازان شرقی و غربی است، لذا جهت گیری های فمینیستی و امثالهم در اینجا اعتباری ندارند.
مطالب مندرج در این وبلاگ نتیجه سال ها مطالعه و برآیند آموخته های بنده است که در جهت منویات امام خامنه ای آن ها را به اشتراک میگذارم. طبیعتا نظراتم نه نظری نهایی و جامع است و نه بدون اشکال. فقط فتح بابی است برای جور دیگر نگریستن به جنس «زن».
نظرات در این وبلاگ باز است و همه ی نظرات موافق و مخالف به شرط عدم توهین محترمند و فقط نظرات حاوی توهین حذف خواهند شد.

لازم به ذکر است هر گونه کپی برداری یا نشر مطالب وبلاگ «صالحات» منوط به اجازه نویسنده ی وبلاگ است.
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان