بسم الله النّور
کتاب دروغهایی که زنان باور میکنند و حقایقی که آنها را آزاد میسازد در نوع خود کتاب جالبی است که برای فرهنگ غربی نوشته شده است، اما به دلیل این که نویسندهی آن یک خانم مسیحی معتقد است میتواند برای مسلمانان هم کاربرد داشته باشد.
بسم الله النّور
کتاب دروغهایی که زنان باور میکنند و حقایقی که آنها را آزاد میسازد در نوع خود کتاب جالبی است که برای فرهنگ غربی نوشته شده است، اما به دلیل این که نویسندهی آن یک خانم مسیحی معتقد است میتواند برای مسلمانان هم کاربرد داشته باشد.
بسم الله النّور
لطفاً پیش از مطالعه بخشهای پیشین این مطلب یعنی ساختار قدرت در خانواده (1) و ساختار قدرت در خانواده (2) را ملاحظه بفرمایید.
متخصصین جامعهشناسی خانواده، با توجه به مناسبات خانواده سنتی و روابطی که در آن تعریف شده بود، ساختاری با نام «هرم قدرت» ترسیم کردهاند که در آن توزیع قدرت افراد خانواده، نمایش داده میشود. در این الگو، دو حوزه قدرت سخت (قدرت جسمی) و قدرت نیمه سخت (اقتصادی) مبنای تقسیم بندی قرار گرفتهاند. پدر به دلیل توانایی جسمی بالاتر و قدرت اقتصادی ای که دارد، در رأس هرم قرار دارد و به تبع این نقش در یک خانواده مرد سالار، نقش های دیگر خانواده، مانند جایگاه مادر، و فرزندان دختر و پسر، تعریف می شود. این الگو از «هرم قدرت» با عنوان خانواده «پدرسری» یا «مردسالار» هم شناخته می شود.
بسم الله النّور
پیشتر از این عرض شد که فمینیست ها سه مشکل اصلی در حرکتشان داشتند. یکی از این اشکالات، تعریف اشتباه ساختار قدرت در خانواده و به تبع آن جامعه بود. آنچه در ادبیات تاریخی مرسوم بود، ضعیف دانستن زنان و توانایی کمتر آنان در قدرت جسمانی، عدم توانایی برای انجام کارهای سنگین و یا شرکت در جنگ بود که به عنوان یک نقص تلقی میشد. این نوع نگاه، ناشی از نظام مردسالار حاکم و عدم فهم ساختار قدرت در جوامع بود.
فمینیست ها برای تغییر این نوع نگاه و رفع ظلم از زن با ترغیب زنان به مردواره شدن، ورود به عرصه اشتغال، گماردن زنان به کارهای مردانه و در نهایت «تغییر نقش های جنسیتی» با شعار «برابری» و «تساوی» زن و مرد، سعی کردند ساختار قدرت را تغییر دهند. شیوهی این حرکت در یکی از نمادهای اصلی فمینیستها هم مشهود است.
در این نماد یک زن تصویر شده که با نشان دادن بازوی خود سعی می کند خود را به لحاظ جسمی قدرتمند و شبیه مردان جلوه دهد.
-