صالحات

ظلم به زن 2: سلب حق ازدواج از زنان (2)

بسم‌الله النّور

و لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم

-

پیش از مطالعه، لطفاً به دو نکته دقت بفرمایید.

ترجیح بنده این است که خانم‌های مجرد این سلسله مطالب را مطالعه نکنند. انتخاب با خود شماست. به دلیل ضرورت و اهمیت موضوع، رمز برداشته شد.



1- همه بزرگواران می‌دانید که قرار نیست آنچه در صالحات می‌خوانید، مطالب تکراری و کلیشه‌ای باشد که در همه‌جا دیده می‌شود. برای آنچه در صالحات نگاشته می‌شود  هفته‌ها و ماه‌ها فکر و مطالعه صورت گرفته است، پس لطفاً با کلیشه‌های ذهنی رایج در جامعه به مطالعه نپردازید.

2- قرار نیست این دو سه یادداشت اخیر مطالب خوشحال‌کننده‌ای باشند. آنچه در ادامه می‌آید حکایت فساد و هلاکتی است که دامن‌گیر ما شده است،حکایت یک بحران!  پس اگر فکر می‌کنید ناراحت و اذیت خواهید شد نخوانید.

3- دوستانی هم که به تازگی به جمع مخاطبان صالحات پیوسته اند لطفاً با تأمل و تفکر بیشتری مباحث را دنبال کنند.

متشکرم

-

 ☑️ خیلی وقت پیش یکی از مخاطبان گرامی در مورد وصیت حضرت زهرا به امیرالمؤمنین در مورد توصیه حضرت به ازدواج مجدد ایشان سؤالی پرسیدند. عبارت وصیت حضرت زهرا این هست: «فَاِنَّ الرَّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساءِ» مردان را گریزی از ازدواج با زنان نیست. یعنی مردان حتماً باید ازدواج کنند.

سؤال ایشان در آن زمان این بود که آیا به این صراحت روایتی به این شکل در مورد ازدواج زنان وجود دارد یا خیر.

بنده روایتی به این صراحت در مورد ازدواج دختران نیافتم گرچه روایاتی هست که اهمیت ازدواج دختران را بیان میکند که در مطلب آینده ملاحظه خواهید کرد. خیلی در مورد صحبت ایشان فکر کردم و دیدم در طول تاریخ و همان زمان رسول خدا و بعدازآن هم انقدر ازدواج دختران بدیهی بوده است که نیازی به توصیه برای ازدواج دختران نبود.

در طول دوره تاریخ هم زمانی را پیدا نکردم که به‌اندازه زمان ما ازدواج و خصوصاً ازدواج دختران برایشان تبدیل به مسئله شده باشد. فقط دو مورد تاریخی را می‌شناسم که در آن دختر یا دخترانی مجرد بودند. یکی حضرت مریم که منحصربه‌فرد بودند و نمی‌توان موضوع عدم ازدواج ایشان را بسط داد. دیگری هم دختران امام کاظم علیه‌السلام که یکی‌شان حضرت معصومه هستند. این موضوع هم دلایل خاص خودش را داشته است. اما هیچ‌گاه نه در تاریخ بشریت و نه تاریخ اسلام، تجرد نه ممدوح بوده و نه ترویج‌شده است.

☑️ یکی از دلایلی که در اسلام، زنان به کار و اشتغال برای کسب درآمد تشویق نشده‌اند، همین است. زیرا زن مسلمان به‌طور عادی در هیچ‌کدام از مقاطع زندگی‌اش نباید بدون سرپرست باشد و تأمین مالی او بر عهده پدر یا شوهر است. اگر تاریخ صدر اسلام را هم ملاحظه کرده باشید، حتماً دیده‌اید که زنان تا 4 یا 5 بار هم ازدواج می‌کردند و در هیچ مقطعی بدون شوهر نبودند. حتی زنان سالخورده. مثلاً بانو ام سلمه از همسران پیامبر، در سالخوردگی به همسری پیامبر درآمدند.

اساساً ما در اسلام مفهومی به نام «تجرّد قطعی» نداریم. در اسلام زنان و مردان پس از رسیدن به «بلوغ نکاح» باید ازدواج کنند و بدون همسر نمانند.

☑️ مفهوم و کارکرد ازدواج برای زنان و مردان متفاوت است و به همین دلیل است که از یک سنی به بعد، ازدواج برای دختران تبدیل به مسئله می‌شود و در صورت تأخیر و عدم امکان ازدواج آسیب‌های روانی زیادی برآنان وارد می‌شود.(بعید است این مسئله را آقایان و زنان متأهلی که زود ازدواج کردند بفهمند) این موضوع در فمینیست‌ترین دختران و زنان هم مشاهده می‌شود، حتی اگر به روی خود نیاورند. از همین رو متخصصین مسائل خانواده  به مباحث افسردگی دختران مجردی که با تأخیر در ازدواج مواجه شده‌اند می‌پردازند. این موضوع برای فمینیست‌ها هم مسئله است و از آن به‌عنوان بحران سی‌سالگی یاد می‌کنند و برایش کتاب‌هایی هم نوشته‌اند. علت این اتفاق، تأثیر ماهوی ازدواج بر روی زنان است. بر اساس ادله متقن قرآنی (223 بقره، 34 نساء،شرح و بسطش بماند برای بعد) حیات زن منوط به ازدواج است و به‌تبع آن حیات جامعه و یک تمدن نیز به حیات زن بستگی دارد و اگر حق ازدواج را از زنان بگیریم، یعنی از او سلب حیات کردیم و نه‌تنها توان ادامه زندگی را از او گرفتیم، بلکه بقای یک جامعه و تمدن را به مخاطره انداختیم. تعبیر قرآن در این مسئله «هلاکت حرث و نسل» (205 بقره) است. این موضوع را اهل باطل خوب می‌دانند و به همین دلیل برای زنان همه جوامع برنامه‌ریزی ویژه‌ای دارند.

ممکن هست تابه‌حال تصور شما از این موضوع این بوده است که نیاز مردان به ازدواج بیش از زنان است و در جامعه هم توجه زیادی به آن می‌شود. درصورتی‌که این مسئله برعکس است.این را زمانی خواهید فهمید که از نزدیک با دختران مجرد بالای سی سال، زنان مطلقه و بیوه صحبت کنید. برای رفع شبه ای که احتمالاً برای شما ایجادشده است، می‌توان گفت نوع کارکرد و نقشی که ازدواج برای زنان و مردان دارد، متفاوت است. شاید یکی از حکمت‌های این‌ موضوع که مرد بر زن حق زیادی دارد و در قرآن کریم گفته‌شده است «للرجال علیهن درجه» و مفسرین تعبیرشان از «درجه»، حق بیشتر مرد بر زن بوده است همین است. به نوعی مرد بر زن حق احیاء و حیات‌بخشی دارد.

☑️ این مطلب را هم قبلاً در کانال صالحات منتشر کردم بازنشرش در اینجا مناسب است:

درخت مو برای رشدش نیاز به تکیه‌گاهی دارد که با آن بالا رود و به حیاتش ادامه دهد. این اقتضای خلقت و نیاز این گیاه است و نه نقصی برای آن.

زن هم بنا به اقتضای خلقتش، نیاز به تکیه‌گاه برای رشد و بندگی خداوند، در سیر حیاتش دارد. این نیاز، مقتضای خلقت اوست و نه نقص و یا نشانه کم‌ارزش بودن.

مرد با زوجیّت، قوّام بر زن می‌شود و این نقش ویژه مرد نسبت به او، ضامن حفظ و بقایش در مسیر حیات است.

تأخیر در ازدواج برای دختران در اصل به این معناست ما این نیاز را برای رشد و کمال زنان نادیده گرفتیم و به‌جایش شعارهای دهان‌پرکنی چون آزادی و حق انتخاب و تحصیل و اشتغال، به آن‌ها دادیم. درصورتی‌که چه بخواهیم چه نخواهیم، یک زن بدون تکیه‌بر مردی که نقش قوامیّت را برای او ایفا کند می‌شکند و توان ادامه حیات از او سلب می‌شود.

 http://agraria.pe/uploads/images/2016/02/fc-002.jpg

اعراب جاهلی دختران را زنده به گور می کردند و به یک‌باره حق حیات را از آنان می‌گرفتند و ما در جاهلیت مدرن، با سلب حق ازدواج، مرگ تدریجی را برای زنان و دخترانمان رقم می‌زنیم؛ و این یکی از مصادیق «فساد و هلاکت حرث و نسل» است.

ادامه دارد ان‌شاء‌الله

۰ ۰
نرگس نورعلی وند
۲۷ فروردين ۰۶:۳۵
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
خیلی عالی بود. واقعا مطلب پر معنایی بود.
***** ****** *** ***** ****** ***** ****** **** ** ******* ****** ****

پاسخ :

نظر لطف شماست، متشکرم.

منِ گنجشک
۲۷ فروردين ۱۲:۳۰
سلام
نوشته ی خوبی بود


+ برای حل مشکلات چند کار باید کرد
یکیش گفتمان سازیه
که شما به حد وسع خودتون دارید انجام میدید

برای مابقی ش فکری دارید؟


دختری که سنش داره میره بالا رو میخواید چی کار کنید؟؟




+ سوال نپرسیدم که خلامتن رو نشون بدم! سوال قطعا به متن ربط نداره
سوال خودم بود
که جواب خیلی عملیاتی براش نداشتم تا الان 

پاسخ :

سلام علیکم
از نظر لطف شما متشکرم
این سلسله مطالب سه بخشند یا چهار بخش، بخش دوم، یعنی همین مطلب، بیان مسئله و ضرورت پرداخت به این موضوع بود، راهکار در بخش های بعدی ارائه خواهد شد و شما پاسخ خواهید رسید.
ان شاء الله
صحبتِ جانانه
۳۰ فروردين ۰۱:۰۲
سلام و رحمت الله
خیلی عالی بود
موافقم با حرفتون

و اما با ذکر منبع کپی کردم 
حلاله؟

پاسخ :

سلام علیکم
لطف دارید

ترجیح من اینه که همه ی این چند مطلب اگر قرار به ارائه در جایی هست، باهم ارائه بشوند. اما مانعی نداره صاحب اختیارید.
شبنم بیقرار
۳۰ فروردين ۰۸:۴۵
مطلب خوبی بود. ولی یه جاهایی یکم گیر داشت...مثلا بحران سی سالگی فقط مخصوص دختران مجرد سی ساله نیست. بلکه این بحران مثل بحران دوران بلوغه..یه بخشی از روند رشد انسانه. اولین کسی هم که اینو مطرح کرد یونگ بوده. در واقع توی سیسالگی سندرمی به اسم سندرم سی سالگی هست ککه در بعضی افراد به دلایل متعدد می تونه به بحران تبدیل بشه که باید قبل از بخحرانی شدن مدیریتش کرد...علائم روانی خاصی هم داره...خود من با این که توی سی سالگی یه ازدواج موفق داشتم بچه داشتم و متاهل هم بودم این بحران رو به صورت جدی تجربه کردم...خیلی از اقایون هم اینو تجربه میکنن...


در مرود حق زیاد مرد بر زن هم نمیتون بگم نکته ای که عنوان کردید غلطه..البته درسته ولی تنها این دلیل حق مرد بر زن نیست و البته مسئولیت بالای مرد نسبت به خانوده ش(با تمام توصیفاتی که فقط لایه روییش در فقه مطرح شده) باعث ایجاد این حق عظیم(به تمام معنا) میشه...در واقع بهتره به جای حق حیات همون کلمه اشنای ولایت رو به کار ببریم..به نظرم کلمه ولایت برای حق مرد بر زن گویا تر هست.
ببخشید اگر نظرم ولانی بود.

پاسخ :

متشکرم نظر لطف شماست.

1- در مورد بحران سی سالگی باید بیشتر مطالعه کنم. متشکرم بابت اطلاعاتی که دادید. نمی دانستم قبلا.

2- در مورد حق بیشتر مرد بر زن که بنده به عنوان حق حیات مطرح کردم، ادله قرآنی وجود دارد (آیه 223 سوره بقره نسائکم حرث لکم) کمی در این مورد می توانید در این دو لیتک مطالعه کنید زن به مثابه حرث از حیث چیستی و زن به مثابه حرث از حیث چرایی و چگونگی
در مورد مسئولیت بیشتر و موضوع ولایت هم با شما موافقم. در این مورد بعضی نکات در پی نوشت دوم این مطلب و نظرات این مطلب  توضیح داده شده.

اتفاقا نظر شما نظر خوبی بود طولانی نبود و استفاده هم کردم
شبنم بیقرار
۳۰ فروردين ۲۱:۲۸
یه نکته دیگه!
اگر مرد هم نتونه ولایت خودشو به زن اعمال کنه حیات نخواهد داشت! یعنی حیات و رشد روح مرد هم منوط به همین ادای مسئولیتش هست.

پاسخ :

در این مورد واقعا نظری ندارم
فقط مطمئن هستم که ازدواج هم برای زنان و هم مردان ضرورت دارد.
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاءالله در اینجا به عنوان
«کرسی آزاداندیشی مجازی زن و خانواده»
دیدگاه هایم را در باب موضوعات مختلف پیرامون زنان با تمرکز بر تعریف و تبیین جایگاه و نقش زن و خانواده در اسلام و قرآن خواهم نوشت.
مشی کلی این وبلاگ نگاه منصفانه و واقع بینانه در قضاوت بین آراء گوناگون و متنوع صادر شده از متفکران و نظریه پردازان شرقی و غربی است، لذا جهت گیری های فمینیستی و امثالهم در اینجا اعتباری ندارند.
مطالب مندرج در این وبلاگ نتیجه سال ها مطالعه و برآیند آموخته های بنده است که در جهت منویات امام خامنه ای آن ها را به اشتراک میگذارم. طبیعتا نظراتم نه نظری نهایی و جامع است و نه بدون اشکال. فقط فتح بابی است برای جور دیگر نگریستن به جنس «زن».
نظرات در این وبلاگ باز است و همه ی نظرات موافق و مخالف به شرط عدم توهین محترمند و فقط نظرات حاوی توهین حذف خواهند شد.

لازم به ذکر است هر گونه کپی برداری یا نشر مطالب وبلاگ «صالحات» منوط به اجازه نویسنده ی وبلاگ است.
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان