بسم الله الرّحمن الرّحیم
و لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
.
در مطلب گذشته به چند نمونه از برخوردهای اشتباه جامعه با مسئله تعدد زوجات اشاره شد. در ادامه به برخی دیگر از مشکلات موجود در این زمینه اشاره میشود.
3-ارائه الگوهای غلط
یکی از مشکلات مهم وضع موجود در مورد چندهمسری مردان، الگوسازی غلط در این زمینه بوده است. بار مهم این نوع الگوسازی بر دوش رسانه و فیلم و سریالهاست. به تصویری که ما از چندهمسری در ذهن داریم توجه بفرمایید:
الف: مرد میانسال ثروتمندی مدیر یک شرکت است که ازقضا خانم جوان خوشسیمایی منشی اوست، پس از مدتی این دو نفر به یکدیگر علاقهمند میشوند و مخفیانه به ارتباطشان ادامه میدهند. همسر اول از شواهد موجود مشکوک میشود و... (ادامه ماجرا را همه میدانیم...)
ب: دختر جوانی از سر بیچارگی و نداری همسر مرد پیری میشود و ....
ج: و داستانهای دیگر! آیا این داستانسراییها و تصاویر ذهنی کاملاً مطابق با واقعیتاند؟ اگر بله تا چند درصد؟
آیا ما الگوی موفق چندهمسری نداشتهایم؟
صد درصد داشتیم اما شیطان تمام تلاشش را کرده تا تمام راههای حرام بازشوند و تمام راههای مشروع ازدواج بسته.
بنده چند الگوی موفق چندهمسری دیده و شنیدهام.
از شنیدهها، خانواده پدری استاد علی صفائی حائری که در کتاب نامههای بلوغ شرحش را دادند، دیگری آیتالله شاهآبادی استاد عرفان امام که چهار همسر داشتند و همه به عدالت ایشان اذعان داشتند و برای نماز به ایشان اقتدا میکردند، نمونهی دیگر هم که از استادم شنیدم، یکی از بستگان ایشان بود که دو همسر اختیار کردند و رفتار این مرد بهگونهای بود که نزد هر همسر میرفتند جوری رفتار میکردند که گویا همسر دیگری ندارند. به همین دلیل خانواده موفقی بودند و مشکلی هم نداشتند.
موردی هم که دیدم، اولین بار که به سفر کربلا مشرف شدم روحانی کاروان ما دو همسر داشتند و با هر دو و بچههایشان به سفر آمده بودند. هم خانمها باهم ارتباط خوبی داشتند و هم بچهها. هر دو همسر هم تقریباً در یک محدوده سنی بودند و به لحاظ ظاهری هم شبیه به یکدیگر.
از این نمونهها بگردیم در اطرافمان هستند به شرطی که بخواهیم ببینیمشان.
نشان دادن فجایع این خانوادهها کمکی به رفع ظلم و مشکلات موجود نخواهد کرد. یکی از راهکارها برای حل معضلات موجود الگوسازی صحیح است.
.
4-خلأ قانونی
اگر نگویم مهمترین، بدون شک یکی از بزرگترین مشکلات در حوزه چندهمسری، خلأ قانونی است؛ همانند بسیاری از خلأهای دیگر که در قوانین خانوادهداریم. تنها قانون موجود که بهظاهر برای سامان دادن به این مسئله وجود دارد، قانون اجازه همسر اول است و مرد (ظاهراً!) نمیتواند بدون این اجازه ازدواج کند. مشکلات این قانون فعلاً موضوع بحث ما نیست. اگر بنا بر قانونگذاری است، باید در ابتدا قانون احراز عدالت مرد با مصادیق مشخص آن باشد و سپس قوانین حمایتی برای همسران آن مرد تا مورد ظلم واقع نشوند.
.
همهی موارد بالا درمجموع باعث ایجاد موانع مختلفی در مسیر اجرای صحیح چندهمسری شده است. مهمترین آنها، موانع عرفی است که در مطالب بعدی انشاءالله در مورد آن بحث خواهد شد.