بسمالله الرحمن الرحیم
و لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
در مطالب گذشته چرایی و ضرورت طرح مسئله چندهمسری مردان مطرح شد. چندهمسری برای دختران و زنانی که به دلیل تغییرات هرم جمعیتی در دهه شصت، با مشکل ازدواج مواجه شدند آخرین راهکار و البته یکی از جدیترین راهکارهاست. به دلیل اینکه در اسلام تجرد ممدوح نیست و توصیه به مجرد ماندن راهکار و درمان مسئله این گروه از دختران نیست. هدف چند نوشتار آتی، تبیین جوانب مختلف چندهمسری از حیث وضع موجود و وضع مطلوب است و تبیین آن با حدود الهی و شرعی که خداوند برای این شیوه از ازدواج رقمزده است که مهمترین شرط آن عدالت مرد است.
تصور عامه مردم از بحث چندهمسری این است که این موضوع، حق مردان است نه حق زنان و تابهحال از جنبه حقوق زنان به این موضوع پرداخته نشده است. برخلاف تصور رایج، تعدد زوجات حق زنان است، حق مسلم زنان و دخترانی که به هر دلیل حق ازدواج از آنان سلب شده است. تعدد زوجات از حیث اینکه حق مردان است، یکی از فرعیات این مبحث است و موضوع بحث این مطلب نیست.
.
مواجهه با مسئله چندهمسری و ضرورت آن از طرف مخالفان آن از جوانب مختلفی قابلبررسی است.
1-انکار ضرورت چندهمسری
در مورد مسئله چندهمسری مردان، اولین اتفاق و بازتاب، نفی آن است. نفی ضرورت و سپس نفی رخداد آن. یکی از کارهایی که مخالفان این مسئله انجام میدهند، مطلوب و بدون مشکل نشان دادن وضع موجود است و این بهانه را میآورند که این مسئله برای شرایط خاص است. نقص این گروه از افراد این است که اساساً شجاعت مواجهه با وضع موجود برای ارائه راهکار را ندارند.
با ارائه آمار مستدل، نظر این گروه رد میشود زیرا شرایط موجود جامعه ضرورت طرح این مسئله را در زمان حاضر نشان میدهد.
.
2-پاک کردن صورتمسئله
قدم دوم مخالفان، پاک کردن صورتمسئله است. با چند استدلالی که به آن میپردازند: اولاً با ارائه تفسیرهای گوناگون از آیات مربوط به چندهمسری، آن را محدود به زمان و مکان صدر اسلام میکنند. ثانیاً، به بهانه حفظ خانواده از آن جلوگیری میکنند. این گروه با ارائه نمونههای ناموفق اطرافشان مشکلات تعدد زوجات و پیامدهای آن برای خانواده را به رخ میکشند و درنهایت صورتمسئله را پاک میکنند تا مشکلات مدنظرشان پیش نیاید.
واضح است که دیدگاه این گروه نیز بیپایه است. زیرا اصل بر برطرف کردن آسیبهاست نه حذف صورتمسئله.
بنده وضعیت نامناسب چندهمسری در شرایط حاضر و ظلمهای متعددی که به زنان میشود را رد نمیکنم؛ از این مسائل آگاهم و سعیم برای تلاش در حذف ظلمها و مشکلات و اصلاح رفتارها و عملکردهاست نه حذف صورتمسئله. اگر با این روند تقبیح افراطی چندهمسری قرار بود مشکلات برطرف شوند، برطرف شده بودند نه اینکه روزبهروز مشکلات و فجایع آنها افزوده شود. بخواهیم یا نخواهیم جامعه به دلیل وضعیت خاص دختران و زنان به سمت موضوع چندهمسری خواهد رفت. با مذمت آن صرفاً به مشکلاتش میافزاییم. چهبهتر که با واقعبینی مشکلاتش را ببینیم و مظالمش را مرتفع کنیم.
برای تبیین این موضوع یک مثال میزنم. آمارها از این حکایت میکنند که در سال 1395 از هر چهار ازدواج در تهران یکی منجر به طلاق میشود. علاوه بر آن مشکلات طلاقهای عاطفی، سوء معاشرتهای زوجین و خشونتهای مختلف در خانوادهها در حال افزایش است. این مسائل مربوط به خانوادههای تکهمسری است.
سادهانگارانه و بدترین پاسخ برای حل این مشکلات این است که بگوییم پس ازدواجی صورت نگیرد تا به این مشکلات نینجامد. درصورتیکه پاسخ درست برای حل مسئله این است که ازدواج با معیارهای صحیح صورت گیرد و آسیبها از طریق آموزش، مهارتهای رفتاری و... کم و رفع شوند.
پاسخ به پرسش بالا دقیقاً جوابی است که در مواجهه با تعدد زوجات داده میشود. حذف صورتمسئله و تقبیح آن تا حد تحریم حکمی که خداوند جواز حلال بودن آن را داده است. در صورتی که راهکار، حفظ صورتمسئله و رفع پیامدهای منفی آن هست.