بسم الله الرّحمن الرّحیم
و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
پیش از مطالعه بخش اول و دوم این مطلب را بخوانید.
فرآیند سوق دادن انسان به حیوانیت، بر بستر راحتطلبی و آزادیخواهی ایدئولوژیک در چهار ,جه صورت گرفته است.
1-خارج کردن انسانها از حدود و قیود شرعی از طریق سکولاریسم و لیبرالیسم
بدون شک سکولاریسم با عرفی سازی دین و کنار زدن تمام قیود حلال و حرام شرعی و لیبرالیسم با محوریت آزادی، دو بستر ایدئولوژیک مهم برای گرفتن روح معنویت انسان و سوق دادنش به سمت حیوانیتاند. بروز این ایدئولوژیها در سبک زندگی آمریکایی است که به بیقیدی و راحتی انسانها اصالت میدهد. محصول چنین جامعهای انسانی است مدرن که به هیچکدام از تمایلات نفسانیاش «نه» نگفته و اسیر شهوات است.
2-محور قرار دادن آزادیخواهی زنان در جنبشهای فمینیستی
جنبش فمینیسم از همان آغاز، شعار محوری خود را «آزادی» قرار داد. آزادی از بندهای جامعه مردسالار. یعنی آزادی از نوع دوم، آزادیای که پس از محدودیتهای بسیار ایجاد میشود. انرژی اینگونه رهایی از محدودیت، بسیار بیشتر از حالتی است که انسان از ابتدا راحت و آزاد تربیت شود. فمینیسم جامعه بشری را بهیکباره از تفریط بهافراط بیحد رساند.
علاوه بر این موضوع، به کار گرفتن زنان در مشاغل گوناگون با شعارهای فمینیستی حق اشتغال و حضور اجتماعی، حاصل راحتطلبی مردانی بود که به دنبال کارگر با بازده کاری بالا و مزد کم بودند.
3-حیا زدایی از زنان و مردان در قالب پروژههای عفت و غیرت زدایی
با تغییر لباس زنان برای راحتی و خلاصی از پوششهای دست و پاگیر، فرآیند زدودن حیا و عفت آنان رقم میخورد. پوششهایی بهظاهر برای راحتی آنان، اما فیالواقع برای راحتی مردان!
از طرف دیگر بهتدریج با تغییر ذائقه و محصولات رسانهای و افزایش حضور اجتماعی بدون قید زنان، از مردان غیرت زدایی شد.
در این فرآیند زن از زوجیت میافتد و تبدیل به کالای جنسی میشود. مرد نیز با از دست دادن غیرت تبدیل میشود به موجودی که صرفاً تمایلات جنسی دارد، نه مردانگی!
چنین زنان و مردانی نه میتوانند محور سکینت و آرامش خانواده باشند و نه قوّام، حامی و تکیهگاه.
4-در دسترس قرار گرفتن زنان و عرضه ارزان آنها در مواجهه با مرد
ضربه نهایی هنگامی رخ میدهد که در یک نظام اجتماعی، مردان را راحتطلب بار آوردیم و از آنان غیرت زدایی کردیم و به زنان گفتیم آزادباشید و هر لباسی خواستید بپوشید و...
سپس زن آزادیخواه و مرد راحتطلب را در دسترس و تعامل دائمی با یکدیگر قرار دادیم!
زنی که میخواهد از حدود و قیود حجاب و محدودیتهای دین و مذهب آزاد باشد و در تعامل دائم با مردان باشد، و از طرف دیگر مردی که به لحاظ نیاز جنسی و موانع رفع مشروع آن در محدودیت نامعقول قرار دارد و البته راحتطلب هم هست و در مواجهه با شهواتش هیچگاه نه نگفته است!
نتیجه را خودتان شاهدید. جنگلی از حیوانات انسان نمای شهوتپرست که میخواهند آزاد باشد و یکدیگر را هم ندرند!
به میزانی که در جامعه ما هرکدام از موارد بالا شیوع و رواج پیدا کند و از نسلهایمان چه زن و چه مرد، حیازدایی شود، به ازهمگسیختگی و فروپاشی نظام جامعه دامن زدیم.
از طرف دیگر وقتی زنانمان را آزادیخواه و مردانمان را راحتطلب تربیت کردیم، به زنانمان گفتیم تو آزادی هرگونه خواستی زندگی کنی یا از سوی دیگر آنها را در محدودیت غیرمعقول و غیر مشروع قراردادیم و به مردانمان گفتیم میتوانید هر کار خواستی انجام دهید، چون آزادید و راحت! هر کار غیرمشروعی خواستید انجام دهید و «حق» دارید با یک دختر آفتابمهتابندیده زیبا ازدواج کنید!!! حاصل آن چیزی بهتر از آنی که در جامعه میبینیم نخواهد بود!
هدف اصلی این مطلب و مخاطب محوری آن پدران و مادران بودند. پدران و مادرانی که تربیت نسل آینده به عهده آنهاست و موظفاند فرزندانشان را متدین و مؤمن بار بیاورند. فرزندانی توانا که باید در بند حدود دینی باشند، اسیر شهوات و حبالدنیا نباشند و آزاد باشند از بند دنیا و نفسانیات.
راحتطلبی و آزادیخواهی «برای دنیا» و «در دنیا» انسان را اسیر نفس و شهوت میکند و دین میخواهد انسان آزاد و آزاده باشد. آزاد از بند دنیا، شهوات و نفس اماره.
فرزندانمان را «بنده خدا» تربیت کنیم. نه بنده «نفس اماره»!
«راحتطلبی» و «آزادیخواهی» یعنی بله قربان گوی دائمی نفس اماره و شهوات بودن!