بسم الله النّور
بخش اوّل را در اینجا مطالعه بفرمایید.
قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ
"یکی از دو دختران گفت: پدر او را استخدام کن که بهترین کسى است که استخدام مىکنى هم نیرومند [و هم] در خور اعتماد است."
پیامهای آیه :
1- دختر شعیب پیامبرزاده است و از همه امور سطحی نمی گذرد، حرکات و سکنات موسی برای او قابل توجه بود. گفت: اولاًّ موسی تواناست چون سنگی را که سر چاه بود کنار زد و آبکشی کرد یعنی مرد عمل است و ثانیاً امین است چون وقتی دنبال او رفتم میخواستم جلو بیفتم و او عقب بیاید گفت: من مقدم می شوم و تو به دنبال من بیا تا نگاه نادرستی نداشته باشم یعنی موسی حتی در نگاه هم حفظ امانت را کرده است. در واقع دو خصوصیت توانمندی و امانتداری در موسی جمع است که میتواند به عنوان اجیر قرار بگیرد و امور شعیب توسط او اداره شود. از این آیه معلوم است امانتداری از نحوه برخورد و نگاه به نامحرم نیز مشخص می شود، گویا ناموس مردم به عنوان امانتی نزد موسی بوده و موسی این امانت را رعایت کرده است.
2ـ یکی از مفسرین درباره امین میگوید: امین کسی است که اعضاء و جوارح از او در امان هستند چون از آنها استفاده نامناسب نمی کند مثل امانت چشمش را درست مصرف می کند و به چشم خود خیانت نمی کند، گویا نگاه هرزه خیانتی به چشم است.
3ـ این دختر شعیب تیزهوش بود که گفت « إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ» چون با نظری که داد هیچ وقت از آن منصرف نشد. صفت مشبهه "قوی" و "امین"در آیه یعنی این قوت و امانتداری در موسی ثبوت دارد و به صورت ظاهری نیست. بصیرت دختر شعیب چقدر خاص بوده و چقدر خوب پرورش یافته که در تشخیص اشتباه نکرده است.
4-در جلد ۱۳ بحار صفحه ۴۴ در روایتی بزنطی از امام رضا (ع) سوال می کند: آیا دختری که سراغ موسی آمد همان دختری است که با موسی ازدواج کرد؟ حضرت فرمودند: بله، بزنطی گفت: از کجا فهمید که قوی و امین است که به پدرش گفت « یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ»؟ حضرت فرمودند: وقتی موسی همراه دختر شعیب شد موسی گفت: « کُونِی خَلْفِی وَ دُلِّینِی عَلَى الطَّرِیقِ فَکُنْتُ خَلْفَهُ أَرْشُدُهُ کَرَاهَةَ أَنْ یَرَى مِنِّی شَیْئا» پشت من بیا و من را راهنمایی کن. دختر شعیب به او گزارش می دهد که من پشت موسی بودم و اینجوری او را راهنمایی می کردم چون او دوست نداشت از من هیچ چیز ببیند.1
در همین جلد۱۳ ص ۵۹ روایتی از قول امام باقر (ع) است که می فرمایند: اول دختر موسی جلو می رفت و موسی پشت بود. باد وزید و لباس دختر موسی به او چسبید بلافاصله موسی گفت: تو پشت من حرکت کن. حتی موسی گفت: با من حرف نزن و من را از طریق انداختن سنگ راهنمایی کن.2
5- در مسائل ازدواج مرد این دو کد را داشته باشد کافی است یعنی پسرهایتان را با این دو کد پرورش دهید: ۱. توانمندی ۲.امانتداری. اگر پسری این دو کد را داشته باشد مرد موفقی در زندگی است یعنی چون شکننده و ناتوان نیست و می تواند مدیریت وجودی خود را بکند اما وقتی امانتدار نباشد چشم ، گوش ، دلش دائم این طرف و آن طرف می رود و دائم هرزه گردی دارد و امین نیست.
6- «قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ » دختر شعیب نسبت به پدرش زیردست حساب میشود چون شعیب پیغمبر و پدر اوست اما فضای خانواده طوری است که می تواند پیشنهاد بدهد، دادن پیشنهاد مجاز بوده و از آن طرف نظر او هم نظر هوای و هوسی نیست و نظر صائب و صحیحی است که شعیب پذیرای این نظر می شود.
-
.پ.ن: دقت بفرمایید که این بخشی از جلسه تفسیر قصص قرآن بود. این مجموعه جلسات دارای نکات عرفانی ای هستند که بنده در اینجا نیاوردم. برای مطالعه آن نکات به لینک منبع مراجعه کنید.
لینک منبع: http://emamraoof.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=1&pageid=3766
نشر این مطلب بدون درج منبع از سایت امام الرئوف جایز نیست.
1- بحارالانوار، ج۱۳،ص۴۴ : قصص الأنبیاء علیهم السلام بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّدُوقِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ عِیسَى عَنِ الْبَزَنْطِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا ع عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ ما سَقَیْتَ لَنا أَ هِیَ الَّتِی تَزَوَّجَ بِهَا قَالَ نَعَمْ وَ لَمَّا قَالَتْ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ قَالَ أَبُوهَا کَیْفَ عَلِمْتَ ذَلِکَ قَالَتْ لَمَّا أَتَیْتُهُ بِرِسَالَتِکَ فَأَقْبَلَ مَعِی قَالَ کُونِی خَلْفِی وَ دُلِّینِی عَلَى الطَّرِیقِ فَکُنْتُ خَلْفَهُ أَرْشُدُهُ کَرَاهَةَ أَنْ یَرَى مِنِّی شَیْئا
2- بحارالأنوار، ج۱۳،ص۵۹ : قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ الْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ لَقَدْ قَالَهَا وَ إِنَّهُ لَمُحْتَاجٌ إِلَى شِقِّ تَمْرَةٍ.
قالوا فلما رجعتا إلى أبیهما قال لهما ما أعجلکما قالتا وجدنا رجلا صالحا رحمنا فسقى لنا أغنامنا فقال لإحداهما فاذهبی فادعیه إلی و هی التی تزوجها موسى فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیاءٍ ف قالَتْ له إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ ما سَقَیْتَ لَنا فقام موسى علیه السلام و تقدمته و هو یتبعها فهبت ریح فألزقت ثوب المرأة بردفها فقال لها امشی خلفی و دلینی على الطریق فإن أخطأت فارمی قدامی بحصاة فإنا بنی یعقوب لا ننظر فی أعجاز النساء