بسم الله النور
موج اول فمینیسم 1
جنبش فمینیسم برای مطالبه حقوق زنان سه موج اصلی داشت و از شیوه های گوناگونی برای رسیدن به مطالبات خود اقدام کرد.
موج نخست جنبش زنان از سال 1848 تا سال 1920 بود که به طور ویژه به دنبال اهداف زیر بودند.
1-اصلاح لباس زنان
2-اصلاحات حقوقی
3-اصلاحات سیاسی
4-مرد ستیزی، نقد خانواده و ازدواج
5-طرح برداشت های جدید از مسیحیت
در زمان شکل گیری موج اول جنبش زنان جنبش های دیگری مانند جنبش الغای برده داری و یا جنبش مبارزه با مشروبات الکلی در آمریکا و اروپا فعال بودند و می توان گفت فمینیسم از دل این جنبش ها بیرون آمد.
جنبش ضد برده داری در نتیجه گفتمان لیبرال و آزادی خواهی و برابری به وجود آمد و زنان نیز برای رسیدن به اهداف خود با این جنبش همراه شدند. آنان در همراهی با جنبش الغای برده داری به مشابهت های خود با بردگان و عدم داشتن حقوق اولیه خود پی بردند.
اما پس از مدتی زنان توسط مردان جنبش الغا رانده شدند و حضور آنان در مجامع عمومی مورد کم توجهی قرار گرفت. این بی توجهی موجب شد زنان به فکر ایجاد سازوکاری مستقل برای احقاق حقوق خود بیافتند.
بعد از کنفرانس ضد برده داری 1840 در لندن که زنان اجازه حضور در جلسات را نداشتند به فکر سازماندهی مستقل از جنبش الغای بردگی افتادند و مصمم شدند علاوه بر آزادی بردگان به فکر آزادی خود نیز باشند.
اما پس از شروع جنگ داخلی در 1861 تا 1865 میان ایالات شمالی و جنوبی آمریکا با توافق میان رهبران جنبش الغای برده داری و جنبش زنان، زنان مجددا فعالیت های خود را بر روی آزادی بردگان متمرکز کردند.
زنان به ویژه در ایالات شمالی در طول جنگ به بالاترین میزان فعالیت های اجتماعی خود رسیدند. آن ها انجمن مرکزی زنان برای امداد، که ریاست آن یک زن بود را تشکیل دادند که به تشکیل کمیسیون بهداشتی ایالات متحده منجر شد که در پیروزی شمالی نقش مهمی داشت و مهم ترین ارکان پزشکی اتحادیه شمال بود که توسط زنان اداره می شد ولی مدیریت آن به عهده مردان بود. در اصل می توان گفت زنان با جنگ داخلی وارد سیاست ملی شدند.
گفتمان غالب و خواسته ی اصلی زنان مبتنی بر انگاره های لیبرال، برابری و مساوات در همه ی شئون زندگی بود و به همین دلیل پنج مورد از خواسته های اصلی که در ابتدای مطلب ذکر شد را دنبال می کردند.
1-اصلاح لباس: زنان شهر نشین طبقه متوسط در آن زمان لباس هایی بلند با دامن های متعدد بر تن می کردند که عامل باز تولید ضعف حضور زنان در جامعه و محدودیت آنان تلقی گردید. به تعبیر رهبران جنبش زنان تا زمانی که لباس راحت نپوشند نمی توانند به خوبی کار کنند و جسم خود را سالم نگه دارند. به همین دلیل طرح های جدید لباس وارد عرصه پوشاک زنان شد.
2-اصلاحات حقوقی: در آن زمان زنان شخصیت حقوقی نداشتند و خصوصا این موضوع که زن شخصیت حقوقی خود را پس از ازدواج از دست بدهد پذیرفتنی نبود.
زنان از این که تأمین زندگی آنان به عهده شوهرانشان گذاشته شده است ناراضی بودند و در جهت تغییر این قوانین فعالیت می کردند.
3-اصلاحات سیاسی: حق رأی به محور اصلی جنبش تبدیل شد ولی بسیاری از فعالان اصلی جنبش این موضوع را مهم نمی دانستند. تا جایی که میلت معتقد بود به دنبال حق رأی رفتن زنان، 70 سال انرژی آنان را تلف کرد.
4-مرد ستیزی، نقد خانواده و ازدواج: از اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 جنبش زنان از ازدواج به عنوان ابزار اصلی ستم بر زنان نام بردند و آن را نا عادلانه دانستند.
5-طرح برداشت های جدید از مسیحیت: زنان درآن زمان نمی توانستند چون مردان تحصیلات الهیات مسیحی داشته باشند و به مراتب بالای روحانیت در کلیسا برسند. آنان قوانین کلیسا را ظالمانه خواندند و در صدد رفع آن برآمدند.
پی نوشت: به خواسته های موج اول توجه کنید ما بعدا با این خواسته ها کار داریم!
* از جنبش تا نظریه های اجتماعی، تاریخ دو قرن فمینیسم، حمیرا مشیرزاده، نشر شیرازه