صالحات

مردان راحت‌طلب + زنان آزادی‌خواه = ؟ (بخش اول)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم         

  • چند وقت پیش کسی در کانال تلگرامی‌اش پرسیده بود: «چرا مردها تجاوز می‌کنند؟! چه چیزی در مرد هست که در حیوان نر نیز نیست و موجب می‌شود از مرد جنایتی سر بزند که از هیچ جاندار دیگری سر نخواهد زد؟»
  • فردی دیگر تصویر یک خانم بی‌حجاب را که مردی به او خیره شد بود را در اینستاگرام منتشر کرده بود و نوشته بود: «اگر به این خانم تعرض شود مقصر کیست؟» یک نفر پاسخ داده بود هیچ‌کدام مقصر نیستند، مقصر جامعه است.
  • یک نفر دیگر هم مطلبی منتشر کرده بود تحت عنوان زلزله‌های فرهنگی. نویسنده از ماجرای مزاحمت مکرر تعدادی پسر به دختران گفته بود و گفتگویش با آن پسران مزاحم و نگاهشان نسبت به دختران. بخشی از پاسخ آن پسران در مواجهه با این مرد که قصد جلوگیری از آزارشان را داشت، این بود: «ولی من یک نصیحت بهت می‌کنم! یک "دختر" هیچ‌وقت ارزش درگیر شدن رو نداره!»

 

به سؤال اول برمی‌گردیم: ما را چه شده است؟

مردانمان را چه شده است؟

پاسخ این سؤال ساده نیست و باید آن را در چند وجه موردبررسی قرار داد.

یک دومینو را تصور کنید، وقتی قطعه اول افتاد تمامی قطعات بعدی هم می‌ریزد. شرایط ناگوار فعلی در جامعه ما نیز شبیه همین دومینوست. قطعاتی که یک‌به‌یک و پشت سرهم فرومی‌ریزند.

1- قطعه اول، راحت‌طلبی: شاید تعجب کنید اما ارمغان مدرنیسم برای انسان‌ها، ابربیماری «راحت‌طلبی» است. بیماری‌ای که مولود لیبرالیسم است و این مادر بدکاره، جنین‌های نامشروعی چون «آزادی» و «دلم می‌خواهد» را به دنیا آورد.

2- قطعه دوم، آزادی‌خواهی: ریشه تمایل به آزادی، راحت‌طلبی است. انسانی که می‌خواهد هیچ قیدوبندی نداشته باشد، طالب آزادی است و هر چیزی آزادی او را محدود کند برنمی‌تابد. به همین دلیل این افراد دین را کنار می‌گذارند.

حتی اگر فرد راحت‌طلب، دین‌دار هم باشد، دین راهم بر اساس دلبخواه و مطامع نفسانی خودش تفسیر می‌کند و از دین مواردی را اخذ می‌کند که با میل راحت‌طلبی‌اش بیشتر سازگار باشد.

3- قطعه سوم، خارج کردن انسان از اعتدال: هرگاه خواستید هویت انسانی را از کسی بگیرید و از اعتدال خارجش کنید، تنها کافی است با او دو کارکنید: یا او را خیلی راحت و آزاد بگذارید و به میل راحت‌طلبی‌اش دامن بزنید، یا او را بسیار محدود کنید و تمام اختیار را از او سلب کنید.

الف: دامن زدن به راحت‌طلبی: بشر با راحت‌طلبی بسیار زیاد و تأمین نیازها و تمایلات نفسانی، حتی اگر به لحاظ سنی به جوانی و میان‌سالی برسد، به لحاظ شخصیتی کودکی بیش نیست، کودکی بسیار خودخواه که برای منفعت و راحت‌طلبی، همه عالم را برای خود می‌خواهد. اگر تفریح کودکی او به پارک رفتن و اسباب‌بازی‌های گوناگون بود، اصل تفریح تغییر نمی‌کند، فقط شکل آن عوض می‌شود و با ویراژ دادن در خیابان و خرید ماشین‌های کذایی ظهور می‌کند.

 اگر شهوت  این فرد در کودکی خوردوخوراک بود، در جوانی به دلیل تغییرات قوای جسمی، شهوت جنسی هم به آن اضافه می‌شود. چنین فردی که تابه‌حال «نه» نشنیده و راحت و آزاد بار آمده، انتظار می‌رود در مواجهه با شهوت جنسی‌اش چه کند؟ مسلماً این فرد راحت‌ترین، آسان‌ترین و نزدیک‌ترین راه را انتخاب می‌کند. رو می‌آورد به ارتباطات آزاد یا بی‌قید و اگر به‌ظاهر تقید دینی داشته باشد بهترین و زیباترین را برای خودش می‌خواهد. برای خود خودخواهش!

این بشر اگر عاشق هم شود و به وصال معشوقش نرسد، چون خودخواه است و همه‌چیز را یا باید خودش داشته باشد یا هیچ‌کس نداشته باشد، بر صورت معشوق اسید می‌پاشد!

ظلمی که ما نسبت به مردان و پسران یک‌دو نسل اخیر روا داشتیم این بود که آنان را راحت‌طلب بار آوردیم!

به همه خواسته‌هایشان بیش‌ازحد بها دادیم و به آن‌ها نه نگفتیم. انسانی که در تمام عمرش به هیچ‌کدام از امیال نفسانی‌اش نه نگفته، پست‌تر از حیوان خواهد شد!

۴ ۰
شاخه سیب
۰۱ آذر ۰۸:۱۸
سلام.
دقیقا تفاوت محصول انسانی نگاه لذت محور و نگاه مسئولیت محور همین جاست. دختر و پسری که برای جامعه بیشتر بارن تا یار. و به جای این که بهشون بشه به چشم سرمایه اجتماعی نگاه کرد باید به چشم هزینه و آسیب اجتماعی نگاه کرد.

در مورد جمله اون آقا هم من باهاش موافقم. با یه دختر اگر از منظر جنسی نگاه کنیم نباید درگیر بشیم. این مادینه نشد یکی دیگه. اما اگر ارزش های انسانی زنانه رو در نظر بگیریم، انحصار پیدا میکنه. همون طور که با شوهر و مرد اگر فقط نرینگی منظور باشه نباید درگیر شد. این یکی نبود یکی دیگه. ولی اگر ارزش های انسانی مردانه رو در نظر بگیریم . باز هم انحصار به فرد ایجاد میشه. 
مثلا حیا یه ارزش انسانی زنانه ست. هرچی بیشتر حیای زنی بیشتر بشه خب طبعا تمایل مرد( و نه تنها مرد) به اون زن بیشتر میشه. منحصرا این زن با حیا این ارزش رو داره پس درگیرش میشیم...وووو

خیلی حوصله نداشتم. متنتون خیلی نکات جذاب خوبی داشت که میشد در موردش بحث کرد.

پاسخ :

سلام علیکم

با جمله اول شما موافقم. و مسئول این ظلم بیشتر پدرمادرها هتن و در مرتبه بعدی سیستم آموزشی.

در مورد مثال آخر متن، که شما در پاراگراف دوم توضیح دادید، من کل ماجرارو نیاوردم و همین باعث ایجاد سوء فهم شده.
ماجرا از این قرر بوده که اون آقا با یه روهی از پسران هرزه در خیابان برخورد می کند که به هردختری که رد میشد طعنه می زدند و حرف های رکیک و او را با تماس بدنی مورد آزار قرار می دادند.
این آقا که شاهد ماجرا بوده می رود که از کار پسرها ممانعت کند و آن ها به او می گویند: یک دختر ارزش دفاع کردن نداره!
منظور پسران از این جمله توهینی بوده  این که در نظرشان «هر دختری» بی ارزش است.

در مورد حیا هم که فرمودید، حا منحصر در زنان نیست، حیا یک ویژگی عام انسانی است که بروزش در زنان عفت و در مردان غیرت است.

برای مشارکت در بحث از شما متشکرم.

 

شاخه سیب
۰۱ آذر ۱۱:۰۷
بله درسته حیا منحصر به زن نیست ولی نمود و سنگینی وجودش در زن بیشتره.

پس من ماجرا رو بد فهمیدم. 


پاسخ :

بله حیا در زن بیشتر هست.
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاءالله در اینجا به عنوان
«کرسی آزاداندیشی مجازی زن و خانواده»
دیدگاه هایم را در باب موضوعات مختلف پیرامون زنان با تمرکز بر تعریف و تبیین جایگاه و نقش زن و خانواده در اسلام و قرآن خواهم نوشت.
مشی کلی این وبلاگ نگاه منصفانه و واقع بینانه در قضاوت بین آراء گوناگون و متنوع صادر شده از متفکران و نظریه پردازان شرقی و غربی است، لذا جهت گیری های فمینیستی و امثالهم در اینجا اعتباری ندارند.
مطالب مندرج در این وبلاگ نتیجه سال ها مطالعه و برآیند آموخته های بنده است که در جهت منویات امام خامنه ای آن ها را به اشتراک میگذارم. طبیعتا نظراتم نه نظری نهایی و جامع است و نه بدون اشکال. فقط فتح بابی است برای جور دیگر نگریستن به جنس «زن».
نظرات در این وبلاگ باز است و همه ی نظرات موافق و مخالف به شرط عدم توهین محترمند و فقط نظرات حاوی توهین حذف خواهند شد.

لازم به ذکر است هر گونه کپی برداری یا نشر مطالب وبلاگ «صالحات» منوط به اجازه نویسنده ی وبلاگ است.
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان