بسم الله النّور
در بخش اوّل و دوّم به موضوع مردواره کردن و ظلم به زنان در سطوح مختلف اشاره شد.
اما هنوز ما به پاسخ اصلی نرسیدیم.
به راستی رویکرد اصلی در مسئله ی زنان چیست؟
آیا باید آن ها را از حقوق خود مطلع کرد تا قدرت دفاع از خود داشته باشند؟!
آیا باید آن ها را توانمند کرد تا بتوانند بدون نیاز به مرد مشکلات خود را برطرف کنند؟!
آیا باید تمام حقوقی را که به مردان تعلق دارد، به زنان هم بدهیم تا تساوی زن و مرد در جامعه برقرار شود؟!
پاسخ به تمام سوالات بالا «خیر» است. چون تمامی راهکارهای بالا توسط فمینیست ها اجرا شده است و هیچ کدام هیچ نتیجه ی مثبتی دربر نداشته اند و نه تنها ظلم به زن کمتر نشد بلکه بیشتر هم شد.
پاسخ این است: رویکرد اصلی در این مسئله بازگرداندن زنان به جایگاه «زن بودن» خود در خانواده و جامعه و رفع ظلم از زنان است که می تواند از طریق گام های زیر از سطح کلان تا خرد محقق شود.
1- تبیین جایگاه زنان مبتنی بر قرآن و متون اسلامی برای ارائه ی الگوی نوینی از زن در مقابل اندیشه ی فمینیسم
«گفتمان اسلام "زنِ حقیقی" است؛ این گفتمان را همانطور که اشاره کردم، بایستی ما به صورت تهاجمی مطرح کنیم. مطلقاً در موضع دفاعی قرار نگیرید. گفتند بعضی از خانمها که آن کسانی که دنبال مثلاً کنوانسیون زنان یا مؤسّسات وابسته به سازمان ملل هستند، تهدید میکنند که اگر چنین کنید، اگر چنان کنید ممکن است علیه شما قطعنامه صادر کنیم! خب به دَرَک! قطعنامه صادر کنند. گفتمان اسلامی در مورد زن را بایست با روحیّهی تهاجم، طلبگارانه مطرح کرد.»1
2- تغییر ساختار ارزش گذاری در مورد زن از زن کارمند و اجتماعی به زن مادر و خانه دار
در سیستم ارزش گذاری فعلی، زنی حائز ارزش و جایگاه بالاتری است که شاغل باشد و حضور اجتماعی بالاتری داشته باشد و زنان خانه دار و کسانی که مادرند با تعابیر نامناسب خطاب شده و ودور از جامعه متصور می شوند. در صورتی که در سیستم ارزش گذاری اسلام ارزش مادری و همسری و انجام کارهای خانه این قدر بالاست که قابل قیاس با امور مختلفی که به عهده ی مردان گذاشته شده است نیست.
« تصوّر از زن در خانه، تصوّر یک موجود درجهی دویی [است] که موظّف به خدمتگزاری به دیگران است؛ این تصوّر بین خیلیها هست - حالا بعضیها به زبان میآورند، بهرو میآورند، بعضیها هم به رو نمیآورند، امّا در دلشان این است - این درست نقطهی مقابل آن چیزی است که اسلام بیان کرده است. من مکرّر عرض کردهام این حدیث معروف را که «اَلمَرأَةُ رَیحانَةٌ وَ لَیسَت بِقَهرَمانَة»؛قهرمان، در تعبیرات رایج عربی، به آن کارگزار میگویند؛ مثل «اَمَرَ قَهرِمانَهُ بِکَذا»؛ مثلاً فلان صاحب ملک و املاک فراوان به قهرمان خودش، یعنی آن کسی که کارگزار امور این املاک است، گفت؛ به این میگویند «قهرمان». در این حدیث میگوید: خیال نکن زن کارگزار تو داخل خانه است که باید کارهای خانه را [انجام دهد]؛ اینجوری نیست. خب ببینید، این خودش یک فصلی است که از آن چندین فصل گشوده میشود: مسئلهی احترام کار زن در خانه و عدم الزام او، مجبور نبودن او، قابل خریداری شدن این کار یعنی قابل مبادلهی با پول؛ این است. اینها چیزهایی است که خب در اسلام هست، در فقه اسلام هست؛ همانطور که اشاره کردند ایشان، واقعاً فقه ما فقه مترقّی و برجستهای است.»2
در نگاه غربی اصالت به اجتماع داده می شود به همین دلیل تمامی مناسبات اجتماعی هم در نسبت با آن تعریف می گردد. زمانی که اصالت با اجتماع است فردی ارزشمند تر است که حضور اجتماعی پررنگ تری دارد. به همین دلیل است که خانه داری، مادری و همسری که زن را از اجتماع (با تعریف غربی) دور می کند، مورد تحقیر واقع می شود.
توضیح ضروری: دوستان تصور نکنند ما به دنبال خانه نشینی زنان و حذف زنان از جامعه ایم بلکه وضع موجود برای حضور اجتماعی زنان مورد پذیرش ما نیست و به دنبال الگوی جایگزین در این حوزه هستیم تا زن با حفظ جایگاه خود در جامعه هم حضور داشته باشد. اما محور اصلی حضور زن خانواده است کما این که زن خود محور این هسته اولیه جامعه است. در آینده انشاء الله در رابطه با این موضوع بیشتر توضیح خواهم داد.
1- بیانات در دیدار جمعی از بانوان فرهیختهی حوزوی و دانشگاهی ۱۳۹۲/۰۲/۲۱
2- بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده کشور ۱۳۹۳/۰۱/۳۰
یک توضیحی در اینجا ضروری است که بسیاری از آقایان مطرح می کنند و آن این است که می گویند ما باید خدمت گزار زن باشیم؟
پاسخ در این روایت کاملا مشخص است و نقشی که خداوند با مردان در رابطه با زنان اعطا کرده است خدمت به جنس زن است تا زن به وظایف اصلی اش رسیدگی کند. (مبتنی بر آیه الرجال قوامون علی النساء و نسائکم حرث لکم و نقش های قوّامیت و حراثت مرد که در آینده بیشتر توضیح داده خواهد شد)