بسم الله النّور
یک اصل کلی در مورد زنان وجود دارد، و آن این است که زن در هر نقش و جایگاهی هست (دختری، همسری، مادری) نباید از هویت زنانه و «ریحانه» بودن خود فاصله بگیرد. اگر جبر اجتماعی یا خانوادگی او را از این جایگاه جدا کرد، نسبت به او ظلم شده است. یکی از دلایل این که گفته می شود فمینیست ها بزرگترین ظلم را به زنان روا داشتند، همین موضوع و خروج زن از جایگاه ریحانه بودنش است.
زن ریحانه خانواده
شیوه تربیت دختران و روایاتی که در این رابطه هست همه در راستای ریحانه بار آمدن دختران است.
در همین رابطه امام رضا (ع) از قول پیامبر اکرم (ص) نقل میفرمایند: «خداوند متعال نسبت به دختران مهربانتر از پسران است.» همچنین حضرت رسول (ص) فرمودند: «کسی که دختر بچه خود را شادمان کند مانند کسی است که بندهای را از فرزندان (حضرت) اسماعیل، آزاد کرده باشد و در حدیث دیگری از ایشان روایت شده که «باید اطفال دختر را بیشتر از پسر مورد توجه قرار دهید و زمانی که هدیه برای فرزندان خود تهیه میکنید، سهم دختر را قبل از پسر بدهید.»
همچنین زمانی که یک زن به نقش همسری در می آید و زوج مردی می شود، مرد باید شأن ریحانه بودن او را حفظ کند. اگر این شأن از جانب مردان در خانواده رعایت نشود، زن بسیار آسیب می بیند، تا جایی که فقدان این مراعات می تواند خانواده را متلاشی کند.
حفظ شأن ریحانه بودن زن در خانواده به اندازه ی رعایت شأن قوامیت مرد و اقتدار همسر از جانب زن، اهمیت دارد. همان گونه که آسیب به اقتدار مرد بر شخصیت او و بنیان خانواده مؤثر است، ضربه به ریحانگی زن نیز می تواند شخصیت زن را مورد آسیب جدی قرار دهد و او را از ادامه زندگی منصرف کند. متأسفانه در جامعه ما بر حفظ اقتدار مرد (که در جای خود صحیح هم هست) بسیار تأکید می شود، اما مشاوران گرامی حفظ جایگاه ریحانه بودن زنان را به مردان، گوشزد نمی کنند و مردان ما آموزشی در این رابطه نمی بینند.
یکی از موارد تربیتی که باید مادران ما در نظر بگیرند، ریحانه بار آوردن دختران و آموزش چگونگی حفظ اقتدار و قوّامیّت مردان است، همچنین باید پسران را به گونه ای تربیت کرد که بتوانند بار مسئولیت و حمایت از همسر و فرزندان را به دوش کشند و رفتارشان با همسرشان باید مقوّم و حافظ ریحانگی او باشد. نوع رفتار مادر و پدر در خانواده و چگونگی تعامل آنان با یکدیگر می تواند در انتقال این رفتار به نسل بعد بسیار مؤثر باشد.
زن ریحانه در اجتماع
شأنی که فمینیست ها برای یک زن در جامعه تعریف میکنند و آن را غایت و هدف خود در ارتقاء جایگاه زنان و توانمند سازی آنان می دانند، یک شأن مردانه است. آن ها هویت زنانه را از زن می گیرند و او را مردواره میکنند که این خود بزرگترین ظلم در حق زن است.
در صورتی که حضور اجتماعی زن نیز باید تابعی از ریحانگی او باشد و به هویت زنانه یک زن آسیب نرساند. به عنوان مثال شغل های مردانه، رشته های تحصیلی فنی، فلسفه و امثالهم ریحانگی و لطافت را از زنان می گیرند و بالعکس شغل هایی که در ارتباط با کودکانند، نویسندگی، تصویرگری، خیاطی، امور خیریه و... با خلق و خوی زنانه تناسب دارند.
بنابر این حضور اجتماعی زنان باید به گونه ای باشد که به زن بودن و به تبع آن نقش های یک زن به عنوان دختر، مادر و همسر، خدشه ای وارد نشود.
---------
پی نوشت خیلی مهم: لطفا دقت بفرمایید که منظور و هدف بنده از این نوشتار، حفظ شأن ریحانگی زن در اجتماع بود. یعنی نقش های اجتماعی و حضور زن در اجتماع نباید مخلّ و مخدوش کننده ریحانه بودن او باشد.
و مسلّم است که زن در اجتماع نباید بروز و ظهوری از لطافت و زنانگی خود داشته باشد. به همین دلیل حدود پوشش، رفتار، گفتار و نگاه برای حضور اجتماعی او و در برخورد با نامحرم تعیین شده است. همچنین در روایت تصریح شده است که برخورد زن با مرد نامحرم باید متکبّرانه باشد.
------------
مطالب مرتبط: