صالحات

نقش های بی بدیل 1

۵ نظر

بسم الله النور

و اما به اصل مطلب و سوال اکثر شما دوستان می رسیم.

در فکر اکثر شما این سوال هست که اگر زنی بالاخره بنا به شرایط اجتماعی یا شخصی نتوانست نقش های خود را مدیریت کند باید چه کار کند؟

پاسخ این است که این فرد باید اولویت نقش هایش را مشخص کند.

اما اولویت چیست؟

پاسخ روشن است، «اولویت با نقش های بی بدیل» است. یعنی اگر کسی غیر از ما نمی تواند نقشی را ایفا کند ما باید آن نقش را اولویت خود قرار دهیم.

نقش بی بدیل به این معناست که کسی جز ما نتواند آن نقش را اجرا کند و برای آن نقش محدودیت هایی وجود داشته باشد.

مثلا یک زن در زمان محدودی فرصت مادری دارد ولی تمام عمر فرصت پرداختن به نقش های دیگر را دارد.

با این توضیح نقش های همسری و مادری نقش های بی بدیل یک زنند.

یعنی وقتی یک زن در مقام همسری قرار گرفت، تنها اوست که می تواند این نقش را نسبت به شوهر خود داشته باشد.

نقش مادری هم این گونه است، یعنی اگر زنی مادر شد تنها کسی که می تواند این نقش را نسبت به فرزندش داشته باشد اوست و همه ی گزینه های جایگزین پیش رو از جمله پرستار و مهد کودک و... برای جایگزین شدن نقش مادری گزینه هایی ناقص و مشکل دارند.

حال به موضوع نقش های اجتماعی می رسیم. اگر زنی نقشش در اجتماع، منشی گری، کارمندی و اشتغالات دیگر است و با پرداخت به این امور به نقش های بی بدیل خود نمی رسد و نمی تواند مدیریت درست داشته باشد باید این نقش ها را کنار بگذارد و به نقش های اصلی خود برسد.

چون نقش های اجتماعی عمدتا جایگزین دارند و اگر یک مادر که می تواند یک انسان بسیار بزرگ تربیت کند به جای پرداخت به نقش مادری اش به آن نقش اجتماعی که هرکس دیگر  هم می تواند آن را انجام دهد بپردازد به خودش و فرزندش ظلم کرده است.

در مورد نقش های اجتماعی هم بنده مدعی ام که تمامی نقش های اجتماعی زنان جایگزین دارند و فرد دیگری هم می تواند آن نقش را انجام دهد حتی نقش یک دانشمند زن هم از دیدگاه بنده بی بدیل نیست و هرکس دیگری می تواند آن نقش را ایفا کند.

در انتها چند نکته را متذکر می شوم:

1- الگوی زن طراز از دیدگاه بنده کسی است که بتواند قسط و عدل بین نقش ها را رعایت کند و هیچ نقشی را فدای نقش دیگر نکند. چه نقش اصلی باشد چه فرعی.

ان شاء الله مثال این بحث را در آینده مطرح میکنم تا برای زنان ما این موضوع دست نیافتنی نباشد.

2- مادام کوری و امثالهم هم نقششان در دانشمند بودنشان بی بدیل نبود، گرچه ممکن بود کمی اورانیوم دیرتر کشف شود اما می توانست با یک زمان کوتاهی که   برای فرزندش بگذارد جان یک انسان را نجات دهد. در اصل ایشون با این کوتاهی ظلم بزرگی رو نسبت به خودشون و حتی احتمالا نسبت به جامعه بشری مرتکب شدند. در این مورد ان شاء الله در آینده بیشتر توضیح می دهم.

۴ ۰

عدل و قسط در ایفای نقش ها 3

۱۴ نظر

بسم الله النور

دوستان پیش از مطالعه ی این مطلب، مطالب «عدل و قسط در ایفای نقش ها 1» و «عدل و قسط در ایفای نقش ها 2» را مطالعه فرمایید.

پس از این مقدمه ی طولانی به موضوع اصلی می رسیم.

ما بعد از این که عدل خداوند را در خلقتمان پذیرفتیم و نقش هایی را که خداوند بنا به جنسیت به هر جنس اعطا کرده است پذیرفتیم و نسبت به آن تسلیم شدیم باید خودمان عدل و قسط را نسبت به نقش هایمان اجرا کنیم.

اجرای عدل در مورد نقش هایمان (چه نقش های جنسیتی و چه نقش های اجتماعی) در حوزه ی فردی به این معناست که همه ی نقش هایمان سرجای خودش باشند. یعنی نقش مادری، نقش همسری و نقش مادری در کنار نقش های اجتماعی ای که در حوزه ی اشتغال و تحصیل داریم همه سرجای خود باشند و با یکدیگر تزاحم و منافات نداشته باشند.

قسط در اجرای نقش ها در حوزه ی فردی هم به این معناست که سهم هر نقشی (چه نقش های تکوینی و چه نقش های اکتسابی) را هر اندازه هست به آن بدهیم.

مثلا باید برنامه ریزی کنیم که نقش دختری، همسری، مادری و نقش های اجتماعی در کنار هم،  هرکدام جداگانه، چه سهمی از زمان ما را به خود اختصاص می دهند.

اگر این اختصاص زمان مناسب به نقش ها باهم تزاحم و منافات نداشت، یعنی ما قسط را در ایفای نقش هایمان اجرا کردیم.

اجرای قسط و عدل در ایفای نقش ها می شود همان مدیریت نقش ها و مدیریت زمان که به موفقیت ما می انجامد.

این نوع نگاه نگاهی بومی در مقابل نگاه های غربی تئوری موفقیت و مدیریت زمان است.

اما اشکال اصلی اکثر ما این است که به دلیل عدم رعایت عدل و قسط در ایفای نقش ها، بین اصل نقش هایی که داریم تزاحم می بینیم. مثلا بسیاری از دختران ما نقش همسری را مزاحم نقش اجتماعی خود در حوزه ی تحصیل می بینند و به همین دلیل ازدواج نمی کنند. و یا این که زنان متأهل نقش مادری را مزاحم نقش اجتماعی خود در حوزه ی اشتغال و تحصیل می بینند و به همین دلیل مادر نمی شوند و یا این نقش خود را به تأخیر می اندازند.

در صورتی که شکل صحیح ایفای نقش ها این است که به همه ی نقش های خودمان سر جای خودش بپردازیم و اصل عدل و قسط را در مورد آن ها اجرا کنیم. و تزاحمی بین نقش ها نبینیم و نقشی را جدای از نقش های دیگرمان تصور نکنیم. با این تعریف ما در هر دوره ای از زندگیمان موظف به اجرای نقش هایی هستیم که باید به همه ی آن ها در کنار هم بپردازیم و فقط یک بُعد از نقش هایمان را پر رنگ نکنیم.

البته موضوع عدل و قسط در ایفای نقش ها نیاز به مدیریت فردی و برخی بسترهای اجتماعی دارد که بخش فردی آن در اجرا تأثیرگذارتر است.

۲ ۰

عدل و قسط در ایفای نقش ها 2

۵ نظر

بسم الله النور

دوستان پیش از مطالعه ی این مطلب، «عدل و قسط در ایفای نقش ها 1» را مطالعه فرمایید.

با توضیحاتی که در مطلب گذشته داده شد، خداوند عادل است به این معناست که خداوند هرکدام از ما را سر جای خودمان قرار داده است و قسط را در مورد ما اجرا می کند، یعنی سهم همه ی مارا هرچه قدر هست به ما می دهد.

با این توصیف این که ما زن یا مرد آفریده شده ایم بنا به حکمت الهی با عدالت خداوند هیچ منافاتی ندارد.

و نقش هایی هم که تکوینا به زنان و مردان اعطا شده است مبتنی بر عدل خداوند است تا نظام آفرینش مبتنی بر عدل، نظامی پایدار (به قول ساینتیست ها نظامی داینامیک) بماند.

اما زمانی که نوبت به اختیار ما می رسد باید این عدلی را که خداوند در آفرینش رقم زده است حفظ کنیم.

قدم اول در حفظ نظام عادلانه ی خداوند در سطح فردی، پذیرش جایگاه فردی و اجتماعی خودمان است. یعنی جایگاه خودمان را به عنوان زن یا مرد و نقش های ویژه ی هرجنسیتی که داریم را بپذیریم.

این یعنی همان تسلیم شدن، یعنی نسبت به آفرینش خداوند سر فرود آوریم و آفرینش خودمان را بپذیریم.

البته این گونه تسلیم با ارتقاء ظرفیت های وجودی ما هیچ منافاتی ندارد و ما مبتنی بر اختیاری که داریم می توانیم تا مرحله ی رسیدن به انسان کامل رشد پیدا کرده و به کمال انسانی شویم.

ادامه دارد...

۱ ۰

عدل و قسط در ایفای نقش ها 1

۶ نظر

بسم الله النور

یکی از موضوعاتی که امروزه دغدغه همه ی ماست، موضوع برنامه ریزی برای موفقیت و نظم و مدیریت کارها برای رسیدن به موفقیت است.

عمده ی منابع هم نوشته ی برایان تریسی و افراد دیگری است با موضوعاتی جذاب و مشتری پسند!

همه هم به دنبال نشان دادن بهترین و تضمینی ترین راهکار برای رسیدن به موفقیتند!

اما این افراد تعریف درستی از انسان، موفقیت، انسان موفق، سعادت بشر، هدف غایی و ... ندارند.*

اما دین ما از آن جایی که همه جانبه است دو مفهوم بسیار مهم «عدل» و «قسط» دارد که خود در مجموعه ی مفاهیم عمیق تر دیگری قرار دارند.

«عدل» به گفته ی حضرت علی (ع) یعنی «هرچیز سرجای خودش باشد» و قسط یعنی «دادن سهم هرکس هر اندازه که هست به خودش»با این توضیح در عرصه ی اجتماعی عادل کسی است که هرکس را سرجای خودش بگمارد و قسط را به این معنا که سهم هرکس را هر چه قدر هست به آن فرد بدهد، اجرا کند.

اما تک تک ما باید در عرصه ی فردی عدل و قسط را در مورد خود و اطرافیانمان اجرا کنیم.

پ.ن: از آن جایی که برخی دوستان گفتند کوتاه تر بنویسم، متن را همین جا به پایان می برم.

ان شاء الله ادامه ی مطلب را در دو روز آینده دنبال بفرمایید.


*در مورد تفاوت انسان شناسی قرآنی و آنتروپولوژی (انسان شناسی) غربی ان شاء الله مطالبی از آموخته هایم خواهم نگاشت.
*از آنجایی که تا زمان دفاعم زمان به روز رسانی اینجا متغیر است، توصیه میکنم در خبرنامه ی وبلاگ عضو شوید تا از به روز رسانی وبلاگ در ایمیل خود مطلع شوید.

۲ ۰

یک سوال؟

۱۳ نظر

دوستان به نظرتون مطلب وبلاگ سنگینن؟

یا قلمم روان نیست؟

اگر به نظرتون این طوره بفرمایید نوع نوشتارم رو برای فهم بهتر مطالب عوض کنم.

حتما همه ی عزیزان نظرتون رو بفرمایید.

متشکرم

۱ ۰

مادری، ظرفیتی برای کمال 2

۴۰ نظر

بسم الله النور

دوستانی که مادری ظرفیتی برای کمال 1 رو نخوندن حتما بخونن و بعد ادامه رو در اینجا مطالعه کنند.


خدایی که خالق ماست، ما را برای رسیدن به هدفی خلق کرده و خلقتش بی هدف نبوده است.

وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ 56 ذاریات

نیافریدم جن و انس را مگر براى اینکه مرا عبادت نمایند.

پس با این تعبیر هدف خلقت ما از جانب خداوند متعال «عبودیت» هست و ما باید نسبت به خداوند عبد باشیم.

۲ ۰

مادری، ظرفیتی برای کمال

۵ نظر

بسم الله النور

مخترعی را تصور کنید که کامپیوتری را برای کارکرد و هدف «طراحی گرافیک» اختراع کرده است.

او مبتنی بر کارکردی که از کامپیوتر انتظار دارد قابلیت ها و ویژگی هایی را به سیستم مورد نظرش اضافه می کند و ظرفیت هایی حداکثری برای آن در نظر می گیرد تا بتواند انتظار او را برآورده کند.

ظرفیت هارد مشخص، سی پی یو، رم، کارت گرافیک، مانیتور و... همه را جوری انتخاب می کند و کنار هم می گذارد تا یک گرافیست بتواند با آن سیستم به راحتی الگوهایش را طراحی و خروجی بگیرد.

حال این سیستم آماده و به شکل انبوه تولید شده و به بازار می رود.

منی که این رایانه را می خرم ممکن است بگویم این سیستم را برای انجام کارهای روزمره ام مثل تایپ و دیدن فیلم و... لازم دارم.

در صورتی که کارکرد اصلی این سیستم و هدفی که برایش ساخته شده برای انجام «طراحی گرافیک» است نه انجام کارهای ساده ای مثل تایپ یا دیدن فیلم و...

حالا در اینجا می توان چند سوال پرسید:

آیا نمی توان از این سیستم کارکرد تایپ یا وب گردی و... را انتظار داشت؟

اگر از ظرفیت گرافیکی این سیستم استفاده نکنیم چه اتفاقی می افتد؟

پاسخ این است که این رایانه در کنار قابلیت بالای گرافیکی اش به ما امکان انجام کارهای روزمره مان را هم می دهد، اما اگر از قابلیت گرافیکی اش برای انجام پروژه های طراحی گرافیک استفاده نکنیم در اصل از ظرفیت مهم این لپ تاپ که برای همان هدف هم ساخته شده است استفاده نکردیم و بخش عظیمی از ظرفیت آن را معطل گذاشتیم!

http://www.3sotdownload.com/milad/wp-content/uploads/2009/10/Assemble-Learning-3sotDownload.Com.jpg

پ.ن: کشف کنید علت طرح این مثال کامپیوتری را!

ادامه ی این پست فردا ان شاء الله

مطلب مرتبط: مادری طرفیتی برای کمال (2)

۰ ۰

اندیشه 4: چرا عمده ی پادشاهانی که نامشان در قرآن آمده است، به دعوت انبیاء «نه» گفتند؟

۱۸ نظر

بسم الله النور

در قرآن کریم بارها از امثال فرعون ها، نمرودها و کسانی که به دعوت این انبیاء پاسخ نداده و به بدترین شکل ممکن پاسخ دادند مطالبی آمده است که بررسی این رویگردانی از دعوت انبیاء خود موضوع مطالعه ی مهم دیگری است.

اما در قرآن نامی از پادشاهی می آید که به دعوت پیامبر زمانش لبیک گفت و به خدا مومن شد؟

حالا یک سوال آسان می پرسم:

آن پادشاه مومن نامش چه بود؟

و به نظر شما چه ویژگی ای داشت که به دعوت پیامبر زمانش لبیک گفت در صورتی که بقیه ی پادشاهان در قرآن همه از او روی گرداندند؟


پ.ن 1: این پست با پاسخ های شما تکمیل خواهد شد.

پ.ن 2: حق پاسخ های شما در پست قبل کاملا محفوظ است و به مطالب  در جای خود «طبق روند وبلاگ» پرداخته خواهد شد.

پ.ن 3: برای اطلاع از به روز رسانی های «صالحات» در خبرنامه که در ستون سمت چپ قرار دارد عضو شوید.

۰ ۰

هدف خلقت انسان درنسبت با نقش های جنسیتی

۱۹ نظر

بسم الله النور

دوست بزرگواری در ذیل پست «اندیشه 2: آیا فمینیسم به زنان آزادی داد؟» سوالی پرسیدند که ترجیح دادم سوال ایشون رو در قالب یک پست مجزا به همراه پاسخش قرار بدم.

پرسش این دوست عزیز رو به همراه پاسخ حقیر در ادامه مطلب ببینید.

۰ ۰

اندیشه 3: محوریت حضرت زهرا (س) در حدیث کساء

۷ نظر

بسم الله النور

خواستم روایتی در معرفی حضرت زهرا بگذارم...
گفتم هیچ معرفی ای از حضرت، بالاتر از معرفی حضرت حق تعالی نیست...
در حدیث کساء که همه می شناسیمش و برای رفع حاجت در جمع هایمان می خوانیم، نکته ای مهم نهفته است که کمتر کسی به این نکته توجه می کند.
پس از این که همه ی اهل بیت علیهم السلام در کنار پیامبر و تحت کساء ایشان جمع می شوند و پیامبر (ص) در حق اهل بیتشون دعا می کنند، جبرئیل از خداوند سوال می کند:


فَقالَ الاَْمینُ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ وَمَنْ تَحْتَ الْکِساَّءِ

پروردگارم چه کسانی تحت کساء هستند؟

فَقالَ عَزَّوَجَلَّ

پس خداوند عزوجل گفت،

هُمْ اَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ

آن ها اهل بیت نبوت و معدن رسالتند

هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها

آن ها فاطمه و پدرش و شوهرش و پسرانش هستند.


نکته ی مهم ماجرا در عبارت انتهایی و جایی که خداوند می فرماید: «هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها» قرار دارد.
خداوند در این عبارت فاطمه (س) را محور قرار می دهد و بقیه را در نسبت با ایشان معرفی می کنند و خداوند می گوید:
آن ها فاطمه اند...
و پدرش (حضرت رسول در نسبت پدری با حضرت زهرا)
و شوهرش (حضرت امیردر نسبت شوهری با حضرت زهرا)
و پسرانش (حسنین در نسبت فرزندی با حضرت زهرا)
...
در اینجا این نکته به فکر متبادر می شود که گویا اصالت با حضرت زهراست و بقیه در حول محوریت ایشان و در نسبت با ایشان تعریف می شوند.
آری او «آُمّ»* است...
اصلی است که سرچشمه ی ولایت ریشه در وجود او دارند...
و با این اصل و ریشه شجره نبوت و ولایت به ثمر نشسته است.

پ.ن: این مدت خودم یکی از قوانین وبلاگ و قول های قبلی ام را نقض کردم. حلالم کنید.
عید بر همه ی شما عزیزان خصوصا مادران و همسران عزیز مبارک.


* به هر چه که اصل و ریشه چیزى باشد یا او را ترتیب و اصلاح کرده باشد یا مبدأ و سر آغاز چیزى باشد أُمّ- گویند. (ترجمه مفردات الفاظ قرآن)

۱ ۰
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاءالله در اینجا به عنوان
«کرسی آزاداندیشی مجازی زن و خانواده»
دیدگاه هایم را در باب موضوعات مختلف پیرامون زنان با تمرکز بر تعریف و تبیین جایگاه و نقش زن و خانواده در اسلام و قرآن خواهم نوشت.
مشی کلی این وبلاگ نگاه منصفانه و واقع بینانه در قضاوت بین آراء گوناگون و متنوع صادر شده از متفکران و نظریه پردازان شرقی و غربی است، لذا جهت گیری های فمینیستی و امثالهم در اینجا اعتباری ندارند.
مطالب مندرج در این وبلاگ نتیجه سال ها مطالعه و برآیند آموخته های بنده است که در جهت منویات امام خامنه ای آن ها را به اشتراک میگذارم. طبیعتا نظراتم نه نظری نهایی و جامع است و نه بدون اشکال. فقط فتح بابی است برای جور دیگر نگریستن به جنس «زن».
نظرات در این وبلاگ باز است و همه ی نظرات موافق و مخالف به شرط عدم توهین محترمند و فقط نظرات حاوی توهین حذف خواهند شد.

لازم به ذکر است هر گونه کپی برداری یا نشر مطالب وبلاگ «صالحات» منوط به اجازه نویسنده ی وبلاگ است.
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان